استاد محمد مسجدجامعی، در یادداشتی تحلیلی در خبرآنلاین به مناسبت ایام شهادت امام علی(ع) به نکاتی درباره شخصیت ناشناخته امام علی(ع) در زمانه خودش اشاره کرده است.
وی در بخش آغازین مقاله خود با اشاره به تنهایی و گمنامی امام علی(ع) می نویسد: « امام نه در دوران حیاتش و نه پس از آن، شخصیت گمنامی نبود. هر آن کس که اسلام را میشناسد و یا آن را پذیرفته است، او را میشناسد، اما میتوان گفت که در مجموع امام شخصیتی است "ناشناخته" و در بهترین حالت "کمتر شناخته". این حالت در طی دوران سی ساله پس از رحلت پیامبر چشمگیرتر است. گویی مردم زمانه نمیخواستند و نیز نمیتوانستند فردی چون او را بشناسند. او به مراتب فراتر از ظرفیت زمانهاش بود، اگرچه آن را صبورانه تحمل میکرد و جز در مواردی نادر، لب به شکایت نمیگشود.»
در نکته سوم این مقاله می خوانیم: « بسیاری چنین میاندیشند که تنهایی امام، خاصه پس از شهادت دخت گرامی پیامبر به دلیل بیاعتنایی مردم آن دوران نسبت به وصایای موکد پیامبر در مورد جانشینی ایشان بوده است، که این در جای خود سخن درستی است، اما عمدتاً این تنهایی به علت عدم درک ابعاد گوناگون شخصیتی امام بود. مضافاً که در آن ایام اصولاً افراد نه براساس «ظرفیتهای شخصی»شان که بر مبنای «تعلق» به قبیله و عشیرهشان سنجیده میشدند. مهم این نبود که او کیست، مهم این بود که به کدامین قبیله تعلق دارد و یا احیاناً وابسته و «ملحق شده» است. این نکته نه تنها در مورد امام، بلکه در مورد تمامی افراد چنین بود و این توضیح بیشتری میطلبد.»
در بخش چهارم این مقاله تحلیلی از شرایط زمانه و شرایط اجتماعی و تاریخی و جغرافیایی شده است . دکتر محمد مسجد جامعی در نکته پنجم این مقاله می افزاید: قبائل ساکن در هر منطقهای اگرچه ممکن است رقیب و دشمن یکدیگر باشند، در مجموع «واقعیت» بزرگتری را تشکیل میدهند که در بسیاری از موارد این واقعیت بزرگتر است که در قبال مجموعه قبائل دیگری که در منطقه دیگری ساکن هستند، کنش و واکنش نشان میدهد. مثلاً یمنیها و مجموعه قبائلشان نسبت به حجازیها و قبائل آنها حساسیت داشتهاند.
گاهی این واقعیت منطقهای است و گاهی به جدّ بزرگی که سرمنشاء پیدایش قبائل مختلفی بودهاند، بازمیگردد. همچون زیرشاخههای قبائل عدنانی و قحطانی. این مسئله تا قبل از پیدایش اسلام چندان تأثیرگذار نبود، چرا که هر یک در سرزمین خود و بدور از دیگران میزیستند، اما پس از آنکه اسلام قدرت یافت و مجموعه شبه جزیره را به زیر چتر خود گرفت، واقعیت یاد شده خود را نشان میدهد. زیرا در شرائط جدید اینان خواه و ناخواه با یکدیگر مرتبط میشوند و این مهمترین عامل است در پدیدار شدن واقعیتهای فراقبیلهای، و این عامل سهمی بزرگ در پیدایی رقابتها و جنگهای صدر اسلام، از دوران امام علی گرفته تا ابتدای دوران عباسیان داشت. در بسیاری از موارد بیش از آنکه «حق» و «باطل» در جنگ باشند همین مسائل هستند که در رقابت با یکدیگرند. معاویه و به طور کلی امویان نقش بزرگی در گسترش و تعمیق این نوع رقابتها داشتند.»
متن کامل این مقاله را اینجا بخوانید.