زمانه عوض شده است؛ حالا دیگر فقط دانشگاههای پیام نور، علمی کاربردی، آزاد و غیر انتفاعی نیستند که در کنار دانشگاههای دولتی با هم رقابت میکنند. در سالهای گذشته پای دانشگاههای خارجی به ویژه کشورهای آسیایی به این رقابت باز شده است و آن جا که پای رقابت به میان بیاید همیشه چینیها حضور دارند. این روزها دانشگاههای چینی به دلیل امکاناتی چون بورسیه و پایین بودن هزینههای زندگی در این کشور رقیب سرسخت دانشگاههای غیر دولتی ایرانی شدهاند. با این همه دانشگاههای ارزانقیمت دنیا پذیرای هزاران دانشجوی ایرانی هستند که هر ساله ترک وطن میکنند. مسئولان میگویند که این حرکتی نظام یافته و بینالمللی است. اما به نظر میرسد هنوز اقدامی اساسی برای مقابله با این حرکت نظام یافته انجام نشده است.
آمارهای رسمی نشان میدهد که 80 هزار نفر در خارج از کشور مشغول به تحصیل هستند و 80 درصد آنها در مقطع کارشناسی تحصیل میکنند. در حالی که وزارت علوم در سالهای گذشته با ایجاد دانشگاههایی چون پیام نور و علمیکاربردی در کنار دانشگاه آزاد اسلامی، همچنین افزایش صندلیهای دانشگاههای دولتی در مقطع کارشناسی سعی در جذب حداکثری داوطلبان داشته است اما هیچکدام از 80 هزار دانشجوی ایرانی محصل در خارج از کشور حاضر به بازگشت به کشور نشدهاند.
دکتر سعید معدنی، جامعه شناس و استاد دانشگاه معتقد است: «برای حداقل 80 درصد آنهایی که از کشور برای تحصیل میروند، آن جا مناسب نیست.» و او میگوید:«برای افرادی مناسب است که پدر و مادرشان در آن جا زندگی کردهاند یا فامیل درجه یک و دوست نزدیک آنجا دارند. خیلیها که رفتهاند به دوستانشان میگویند نیایید! اما هرفردی دلش میخواهد که خودش تجربه کند.»
اما دکتر نوروز هاشم زهی جامعه شناس، استاد دانشگاه و مدیر یک موسسه اجتماعی دراین باره نظر دیگری دارد. او به تهران امروز میگوید: «اگر رفتن به کشورهای دیگر بد باشد پس چرا هنوز تقاضا برای رفتن وجود دارد؟ اگر رفتن بدون برنامه و تحقیق و تفکر است چرا رفتن به افغانستان متقاضی ندارد؟» او ادامه میدهد:«تصور این است که در آن کشورها فرصت برای رشد و پیشرفت وجود دارد.
شاید هم این تصور تحت تاثیر تبلیغات و رسانهها باشد، اما به نظر میرسد که تا حد زیادی هم واقعیت دارد که آن جا هم شرایط بهتری حاکم است وگرنه آنها که رفتهاند دیگران را از این انتخاب نهی میکنند.» بازهم چینیها با تولیدی دیگر با انواع داخلی آن رقابت میکنند. دانشگاههای چینی این روزها رقیب دیگری برای دانشگاههای غیردولتی ایرانی شدهاند.
کامران جمالی که در زمینه اعزام دانشجو به چین فعال است، در این باره میگوید:«بیشترین مراجعان به چین برای تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا هستند. در چین دانشگاههای ممتازی وجود دارد که حتی توانایی بورس دانشجویان را هم داراست. البته این اقدام طی شرایطی رخ میدهد.»
او ادامه میدهد:«در چین امکان زندگی در خوابگاه وجود دارد. بسته به درجه خوابگاه از 800 هزار تومان میتوان برای آن هزینه کرد تا دو میلیون تومان. این مبلغ سالانه است. اما هزینه غذا روزانه 3 تا 4 هزار تومان است که باید از دانشگاه بخرند. هزینه تحصیل در رشتههای فنی و مهندسی دانشگاههای چین که مورد تایید وزارت علوم هم هست سالانه از 4 و نیم میلیون تومان تا 5 میلیون تومان هزینه بردار است.»
جمالی علت مراجعه ایرانیها به دانشگاههای چین را این میداند: «دانشگاههای چین ممتاز هستند. در ایران اگر بخواهی در یک دانشگاه ممتاز درس بخوانی باید شرایط سخت کنکور را پشت سر بگذاری. گذشته از آن درس خواندن به یک زبان بینالمللی موضوع جذابی است. اگر یک جوان شهرستانی برای تحصیل در یکی از دانشگاههای تهران در رشتههای علوم پایه و هنر اقدام کند هزینه زندگیاش با تحصیل در چین برابری میکند.»
محدودیت جذب دانشجو یا باکلاسی؟
دکتر سعید معدنی، مهمترین دلیل را «محدود بودن جذب دانشجو در داخل کشور» میداند. او میگوید:«اگر دانشجویان بخواهند در دانشگاههای غیر دولتی درس بخوانند هزینههای آن اگرچه با تحصیل در برخی از کشورها برابر نیست اما با هزینههای تحصیل در کشورهای نزدیکتر تفاوت چندانی ندارد.» او ادامه میدهد: «گذشته از آن باوری وجود دارد که افراد با رفتن به خارج از کشور کسب اعتبار کرده و پس از بازگشت از موقعیت اجتماعی بالاتری برخوردار خواهند بود. گذشته از آن تحصیل در خارج از کشور خواه ناخواه باعث میشود که افراد زبان انگلیسی را به عنوان زبان بینالمللی بیاموزند و این نیز برای آنها اعتباری به همراه خواهد داشت. چرا که این افراد در هر سمینار و کنفرانسی میتوانند با افرادی که از کشورهای دیگر هستند ارتباط کلامی برقرار کنند.»
این جامعه شناس معتقد است: «در دورههای گذشته ایران بالاترین میزان فرار مغزها را داشت و به نظر میرسد که این روند ادامه دارد اما پرسش اساسی این است که این افراد چرا کشور را ترک میکنند؟ عدهای مسائل اقتصادی را پاسخ میدانند اما در حقیقت این پاسخ در مرحله دوم قرار دارد. بیشتر مسائل اجتماعی سبب میشود که این افراد به خارج از کشور بروند. باورهای عموم جامعه و قوانین ما با باورها و قوانین سایر کشورها متفاوت است. دایره جرم در کشور ما گستردهتر است و این میتواند شرایط اجتماعی متفاوتی را رقم بزند و همین شرایط عامل انتخاب تحصیل در خارج از کشور شود.»
30145