عصر امروز(یکشنبه،14 اسفند)، قرار است مجمع عمومی عادی سالیانه خانه موسیقی با تاخیری 40 روزه برگزار شود. جدای از برگزاری با تاخیر این مجمع که متاسفانه تا کنون هیچ توضیحی درباره دلایل این تاخیر از سوی هیئت مدیره خانه موسیقی ارائه نشده است،روند اتفاقات اخیر در این نهاد موسیقایی برخی پرسش­ها را در میان اهالی و به خصوص اعضای خانه موسیقی ایجاد کرده است که امیدواریم اعضای مجمع بتوانند طرح پرسش کنند و البته پاسخ­های قانع کننده­ای را از سوی هیئت مدیره و یا بازرس بشنوند.

پرسش اول باز می­گردد به ارائه اساسنامه اصلاح شده به دبیرخانه هئیت نظارت بر موسسات فرهنگی و هنری در وزارت ارشاد.
تا آنجایی که نگارنده – به عنوان بازرس چهار دوره گذشته خانه موسیقی- به یاد دارد، اساسنامه خانه موسیقی در زمانی که دکتر ساسان فاطمی در هیئت مدیره خانه موسیقی حضور داشتند و با مساعی ایشان و آقای فرشاد توکلی و کانون پژوهشگران و برخی از اعضای کمیته اصلاح اساسنامه مورد بازنگری کلی قرار گرفت و اصلاحات به مجمع عمومی وقت پیشنهاد شد و مورد تصویب قرار گرفت. اما به دلیل تعلل و تنبلی مدیرعامل وقت و نیز عدم پی­گیری هیئت مدیره  و به رغم تذکرات مکرر بازرس انجام نشد تا سال قبل که قرار شد علاوه بر اصلاحات قبلی ،بندی(افزایش طول مدت هیئت مدیره از 2به 4 سال) به این اساسنامه اضافه و مجددا به دبیرخانه ارسال شود. اما این بار هم ماجرای گذشته تکرار شد و متاسفانه باز هم تعلل مدیرعامل و البته برخی ابهامات حقوقی مابین خانه موسیقی و دبیرخانه نظارت بر موسسات فرهنگی و هنری وزارت ارشاد و محافظه­کاری بی­جا سبب شد تا خانه موسیقی درخواست مجمع عمومی فوق­العاده کند تا تصمیم قبلی مجمع بی اثر شده و همان اساسنامه اولیه ملاک عمل قرار گیرد. این که می گویم محافظه کاری بی جا از این بابت که دبیرخانه هیئت نظارت بر موسسات میخواست بندهایی را به اساسنامه اضافه کند که روح شورای عالی انقلاب فرهنگی از این بندها خبر نداشت و حتی نگارنده به کارشناس مربوطه توضیح داد که اگر این بندها قرار است به آیین نامه مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه شود ،باید در خود شورا به تایید و توسط رئیس شورا که رئیس جمهور باشد ،امضا و ابلاغ شود و وزیر و وزارتخانه راسا این اختیار را ندارند که بندی به آیین نامه اضافه کنند  به خصوص بندی که در آن به ارشاد قدرت انحلال یک موسسه را می دهد. بر همین اساس پیشنهاد دادم که بهتر است خانه موسیقی به دیوان عدالت اداری شکایت کند تا در این زمینه نهادی قضایی تصمیم نهایی را اتخاذ نماید،اما هئیت مدیره در نهایت به جمع بندی رسیدند که این کار را انجام ندهند و بازگردند به همان اساسنامه قبلی. یعنی نه اصلاحات خودشان را اعمال کنند و نه اضافاتی را که وزارت ارشاد می خواست در اساسنامه بگنجاند.
بنابر خبر منتشره در سایت خانه موسیقی آبان ماه امسال« انطباق نهایی نسخه اصلاح شده اساسنامه جهت ارسال و تصویب در دبیرخانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام شد.» و اساسنامه به این نهاد ارسال شد. پرسش این است که آیا هیئت مدیره این اختیار را دارد که خود راسا دست به تغییری در اساسنامه بزند؟در حالی که برابر نص صریح اساسنامه خانه موسیقی « بررسی پیشنهادات برای تغییر مواد اساسنامه و تصویب آن با تصویب دوسوم واجدین حق رای با رعایت ضوابط قانونی.»( ماده 9 بند 17) تنها از اختیارات مجمع عمومی است و هیئت مدیره نمی­تواند راسا چنین کاری را انجام دهد.
پرسش دوم باز می­گردد به وضعیت کانون سازسازان. متاسفانه در یک سال اخیر که این کانون تشکیل شده است و به دلیل آنکه اعضای هیئت مدیره این کانون چندان سر مرافقت با تصمیمات هیئت مدیره نداشتند،اختلافات به سمتی رفت که رئیس این کانون به شورای داوری یا حل اختلاف خانه موسیقی فراخوانده شود،اما مشکل این بود که مشخص نبود  این فراخوان برای چیست؟تقاضای کانون از هیئت مدیره برای ارسال آیین­نامه کمیته داوری و حل اختلاف فضا را تیره تر کرد. تقاضایی که قانونی بود و حتی اگر لحن تندی داشت،هئیت مدیره فارغ از لحن تند باید به تقاضا پاسخ می­داد. نگارنده هم هرچه در سایت خانه موسیقی جست و جو کرد نشانی از آیین­نامه یاد شده ندید ،در حالی که از اصول کار صنفی در هر زمینه­ای تدوین آیین­نامه مورد نظر است تا اعضا بدانند که کمیته داوری بر چه اساسی آنها را خواسته و چگونه قرار است مورد داوری قرار گیرند. آیین نامه داوری حکم آیین دادرسی در دادگاهها را دارد و اصولا هر دادگاهی که بدون آیین دادرسی برگزار شود تقریبا مورد مضحکه و تمسخر وکلا و حقوقدانان قرار می گیرد. در این آیین نامه باید طرف شاکی  و شکایت  دقیقا  مشخص باشد تا طرفین بدانند که چه کسی و بابت چه چیزی از آنها شکایت کرده است و بتوانند استنادات و مدارک برای دفاع از خود را تمهید کنند. متاسفانه هیچ کدام از این مقدمات انجام نشد و هیئت مدیره بر نظر  خود اصرار ورزید و در نهایت کار به آنجا کشید که هیئت مدیره از برگزاری جلسات این کانون جلوگیری کرد و چندماهی است که عملا کارهای سازسازان عضو و غیر عضو این کانون خوابیده است. جالب این که هئیت مدیره بعد از چند ماه تازه فهمیده که سازسازان هم وجود خارجی دارند و مسائلی مانند  بیمه باید برای آنها هم انجام شود، لذا از مدیرعامل خواسته تا خود راسا این کارها را انجام دهد. تصمیمی که مشخص نیست تا چه اندازه قانونی است و مثل برخی دیگر از تصمیمات این هیئت، بیشتر مبنای سلیقه ای دارد تا صنفی و قانونی. در هر حال خانه موسیقی با ترکیب تقریبا ثابت هیئت مدیره  در چند دوره اخیر و به رغم  داشتن 11 هزار عضو، کمتر از نهصد نفر در انتخابات قبلی آن شرکت کردند که از بحران مشروعیتی واقعی در این نهاد خبر می­دهد. پرسش­ها بسیار است و متاسفانه هیئت مدیره نشان داده است که در برابر پرسش­های واقعی و انتقادی مشی سکوت یا بی­اعتنایی را در پیش گرفته و به همین دلیل است که برخی از هنرمندان نامی هم مشی آنها را مورد انتقاد قرار داده­اند و آن را نهادی مدافع منافع هیئت مدیره  نام نهاده­اند تا نهادی مدافع هنرمندان  و صنف موسیقی.
توضیح:این یادداشت با اندکی تلخیص در صفحه ادب و هنر روزنامه شرق امروز (14 اسفند 90 )با عنوان خانه موسیقی و چند پرسش منتشر شد.
منبع: خبرآنلاین

برچسب‌ها