به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین از پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور؛ محفل ادبی «اقتباس سینمایی از ادبیات داستانی» عصر امروز ۲۲ اردیبهشتماه، در غرفه اصلی نهاد در سی و ششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با حضور احمد دهقان نویسنده و مهرداد غفارزاده نویسنده و کارگردان برگزار شد.
دهقان در این نشست توضیح داد: داستانی میتواند خواننده را جذب کند و خواننده وارد جهان نویسنده شود که جهان داشته باشد. جهان داستانی مهمترین عنصر یک رمان است. در دنیای سینما هم همین اصل به نوعی دیگر وجود دارد؛ جهانی که در فیلم میبینیم و کارگردان آن را میسازد. اگر کارگردان بتواند جهان داستانی کتاب را بسازد، اقتباس شکل میگیرد. کتاب پدرخوانده و فیلم آن، دو جهان متفاوت است اما کارگردان آن را به جهانی سینمایی تبدیل کرده. یعنی از یک جهان، جهانی دیگر آفریده. اما گاهی جهانها درست ساخته نشدهاند؛ اینجا میگوییم اقتباس شکل نگرفته یا ناقص شکل گرفته است.
این نویسنده اضافه کرد: گاهی کارگردانان خود را نویسنده هم معرفی میکنند تا بتوانند آثار اقتباسی را الهامگرفته جلوه دهند. تا بنگاههای سینمایی نخواهند فکر تولید کنند و آن جا دفاتر اقتباس شکل نگیرد و این دفاتر حقوق دو طرف نویسنده و کارگردان را مشخص ندانند، اقتباس ناقص اتفاق میافتد.
دهقان افزود: فیلمنامه نتوانسته سینمای ما را نجات دهد و آن را وارد باتلاق کرده. اقتباس میتواند این سینمای ناامید و خستهای را با مردم آشتی دهد.
این نویسنده تأکید کرد: اقتباس در سینمای جنگ میتواند یکی از مهمترین موضوعات روز باشد. سال گذشته ۷ فیلم شکست خورده جنگ در جشنواره به نمایش درآمد. سینمای جنگ در این سالها به بنبست خود رسیده است و مخاطبی به دنبال آن نیست. یکی از چیزهایی که میتواند سینمای جنگ را در این روزها نجات دهد، اقتباس است. اما کسانی که پشت صحنه سینمای جنگ هستند، ادبیات سینمای جنگ را نمیدانند. پژوهشگری نداریم که برود بهترین کتابها را برای اقتباس انتخاب کند.
او اظهار داشت: ما کتابهایی را اقتباس میکنیم که در شوی تبلیغاتی امروز تأثیر دارند؛ در این کتابها نگاه اقتباسی وجود ندارد. دفاتر بزرگی پشت سینمای جنگ هستند؛ هیچ کدام از آنها دفتر اقتباس دارند یا اهل کتاب خواندن هستند؟ نگاه تازهای باید به سینمای جنگ بیاید.
جای ناقص قانون در اقتباس ادبی
در ادامه نشست غفارزاده عنوان کرد: گاهی وقتها از ادبیاتی برای فیلم بدون اجازه صاحباثر استفاده میکنند و نام آن را مثلاً میگذارند الهام گرفتن. قانون مالکیت فکری ما خیلی دقیق نیست و ابتر و ناقص صحبت میکند. ابتدا باید فکری به حال این موضوع بشود تا سپس به آن فکر کنیم چه کاری میتوان برای اقتباس ادبی در سینما کرد. پایه و اساس اقتباس هم در ایران درست طراحی نشده است.
این کارگردان توضیح داد: هر کسی نباید پابرهنه وارد عرصه اقتباس شود. کارگردان باید دنیای رماننویس را بشناسد، درک و لمسش بکند و قدرت انتقال این دنیا را داشته باشد. اینکه یک رمان تبدیل به سینما باشد، ارزش رمان نیست و رمان به خودی خود ارزش ویژه خود را دارد. ادبیات راه خودش را میرود و سینما هم همین طور. گاهی اوقات اینها با هم تلاقی پیدا میکنند.
او افزود: سریال صد سال تنهایی یک اقتباس وفادارانه بود؛ اما باز هم دنیای فیلم و ادبیاتش فرسنگها با یک دیگر تفاوت داشتند. ما در سینما اصولی سمت ادبیات نمیرویم. نویسندههای ما یک گوشه چشم جدی به سینما دارند و فکر میکنند اگر فیلمسازی بخواهد اثرشان را بسازد ارزش اثرشان بالا میرود.
غفارزاده با بیان اینکه سینما در سطح میگذرد و در سطح دیده میشود، ذکر کرد: شاید کسی ۲۰ کتاب نوشته باشد؛ اما آن طور که باید شناخته نشود، اما اگر اولین فیلمش را بسازد به راحتی و یک شبه به شهرت میرسد. بعضیها سینما را فوتبال هنر میدانند که خیلیها دوست دارند کارگردان، بازیگر و ... بشوند.
این نویسنده در پایان افزود: امیدوارم این اقتباسی که در سینما و شبکههای نمایش خانگی دیده میشود، به خوبی ادامه پیدا کند. همچنین امیدوارم نویسندهها هم از طرف جامعه هم از طرف مسئولین ارج و قرب خود را پیدا کنند.
۵۷۵۷