به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، مرحوم آیت الله مجتهدی در یکی از جلسات اخلاق به موضوع «از طهارت تا معراج در سایه نماز و اخلاق» پرداخت که تقدیم شما فرهیختگان می شود.
بنابر روایت حوزه، خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: «لا یمسه إلا المطهرون»؛ یعنی این کتاب آسمانی را جز پاکان لمس نمیکنند.
از این آیه میتوان دریافت که ارتباط با قرآن و اقامه نماز، نیازمند طهارت ظاهری و باطنی است. هنگامیکه انسان وضو میگیرد، تنها طهارت جسمانی حاصل نمیشود؛ بلکه باید توجه او معطوف به این باشد که از آلودگیهای معنوی نیز خود را پاک کند.
* حقیقت نماز را آنگونه که باید، اقامه نمیکنیم
نباید نگاهش به نامحرم آلوده شود، نباید گوشش به شنیدن موسیقی حرام و غیبت و سخنچینی خو بگیرد، و نباید زبانش به دروغ و سخنان ناروا آلوده گردد. متأسفانه در بسیاری موارد، توجه افراد تنها به ظاهر طهارت و آداب صوری عبادات محدود میشود و از باطن و حقیقت طهارت غفلت میورزند.
برای مثال، اگر کارگری مکانیک است و لباس کار او در اثر کار روزانه آلوده و چرکین شده، شایسته نیست با همان لباس به مسجد بیاید و نماز بخواند. هرچند این لباس شرعاً نجس نیست و نماز در آن صحیح است، اما از نظر ظاهری و احترامی که برای خانه خدا باید قائل بود، زیبنده آن است که فرد پیش از حضور در مسجد، لباس تمیز بپوشد؛ همانطور که وقتی انسان به مهمانی میرود، لباس مرتب و تمیزی به تن میکند، سزاوار است که هنگام حضور در خانه خدا نیز همین میزان توجه را نشان دهد.
برخی کارگران ممکن است فرصت تعویض لباس نداشته باشند، اما شایسته است در صورت امکان، لباسی مناسب و پاک برای نماز تهیه کرده و از آن استفاده کنند.
طهارتِ ظاهری کافی نیست؛ بلکه باید دل نیز از اخلاق رذیله پاک گردد.
انسانی که دچار تکبّر است، باید خود را از این آفت نجات دهد. کسی که به گناه آلوده است، باید پیش از اقامه نماز، خود را از گناه دور کند. تا وقتی که انسان درون خود را پاک نکند، نمازش نیز آثار معنوی و روحانیِ مطلوب را بر جای نخواهد گذاشت.
دلیل اینکه بسیاری از نمازهای ما ما را نورانی نمیکنند، این است که حقیقت نماز را آنگونه که باید، اقامه نمیکنیم. اگر کسی نماز حقیقی بخواند، بیتردید به مقام معراج روحانی میرسد؛ چراکه نماز، معراج مؤمن است. همانگونه که در حدیث آمده: «الصلاة معراج المؤمن».
* نماز برای رفع تکلیف، انسان را به معراج نمیبرد.
در روایتی آمده است که به امام معصوم عرض کردند: «کفش من را دزد برده؛ آیا اجازه دارم دست دزد را قطع کنم؟»
حضرت فرمودند: «نماز تو چقدر میارزد؟»
گفت: «پنجهزار تومان.»
حضرت فرمودند: «نماز تو پنجهزار تومان بیشتر نمیارزد که اینچنین در برابر این ضرر کوچک، چنین واکنش تندی نشان میدهی؟»
این روایت نکتهای دقیق و مهم را یادآور میشود:
نماز ما تا چه اندازه ارزشمند است؟ اگر نماز ما حقیقتاً نماز باشد، ما را از فحشا و منکر باز میدارد، همانگونه که در قرآن آمده است: «إن الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر».
اگر انسانی اهل نماز باشد و نماز او، نماز واقعی باشد، خود به خود از گناه دوری میکند. اما وقتی انسان نماز میخواند و همزمان مرتکب گناه نیز میشود، معلوم است که این نماز، در حقیقت، نماز نیست؛ بلکه صرفاً عملی صوری و شکلی است که اثری بر جان و دل او نمیگذارد.
در مثالی زیبا آمده است که اگر انبار گندم انسان را موشهای پنهان و مفسد از درون میخورند، گندم هرچقدر هم که وارد انبار شود، فایدهای ندارد. شاعر چه زیبا گفته است:
«اول جان دفع شر موش کن/ بعد از آن در جمع گندم کوش کن»
یعنی ابتدا باید موشها را از انبار بیرون کرد، سپس به ذخیرهسازی گندم پرداخت.
موشهای درون انبار، همان اخلاق و صفات رذیلهاند: تکبّر، حبّ دنیا، حسد، دروغ، بدخلقی و... تا زمانیکه این صفات از دل انسان ریشهکن نشوند، نمازهای ما نیز کارساز نخواهند بود.
نماز اگر تنها جنبه رفع تکلیف داشته باشد، انسان را به معراج نمیبرد.
* اگر میخواهی با خدا سخن بگویی، نماز بخوان
از یکی از اساتید ما –حدود شصت تا شصتوپنج سال پیش– نقل است که فرمود: «در مفاتیح، برای برخی دعاها و عبادات، پاداشهای عظیمی ذکر شده؛ مانند اینکه اگر فلان دعا را بخوانی، چنین پاداشی دارد، و اگر فلان عمل را انجام دهی، چنان پاداشی نصیب تو میشود.»
بعد فرمودند: «دعا کنید سوراخی در ظرف اعمالتان نباشد. شیر را داخل ظرفی میریزند، اما اگر ظرف سوراخ داشته باشد، همه شیر از آن خارج میشود و چیزی باقی نمیماند. عباداتی که انجام میدهیم، اگر باطن ما خراب باشد، همچون ظرف سوراخی هستند که ثوابها از آن خارج میشوند. پس دعا کنید ظرف اعمالتان سوراخ نداشته باشد.»
اگر انسان حقیقتاً «آدم» شود، نماز او را نورانی خواهد کرد. نماز نعمتی عظیم است.
در روایت آمده است: «اگر میخواهی با خدا سخن بگویی، نماز بخوان؛ و اگر میخواهی خدا با تو سخن بگوید، قرآن بخوان.» خداوند در قرآن هشدار میدهد: «یا أیها الذین آمنوا لا تلهکم أموالکم ولا أولادکم عن ذکر الله»؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، مبادا اموال و فرزندان شما را از یاد خدا غافل کنند.
گاهی زن و فرزند، انسان را چنان به خود مشغول میدارند که حلال و حرام را از هم تمییز نمیدهد و تنها به پر کردن شکم آنان میاندیشد.
در مقابل، خداوند در قرآن از مردانی یاد میکند که: «رجال لا تلهیهم تجارة ولا بیع عن ذکر الله»؛ مردانی که هیچ تجارت و دادوستدی آنان را از یاد خدا غافل نمیسازد. این افراد، در میان پول و ثروت و تجارت به سر میبرند، اما یاد خدا از دلشان بیرون نمیرود. مال فراوان دارند، اما اهل خمس و زکاتاند؛ برای فقرا خرج میکنند، مسجد میسازند، بیمارستان تأسیس میکنند، و همواره در خدمت خلقاند. آنان مردان حقیقیاند که دنیا آنان را از آخرت جدا نساخته است.
نماز اگر نماز باشد، ما را میسازد، تعالی میدهد و تا معراج بالا میبرد. اما اگر موشهای اخلاق رذیله در وجود ما جولان دهند، نهتنها نماز، بلکه هیچ عبادتی کارساز نخواهد بود.
ابتدا باید این آفات را از دل بزداییم، سپس اعمال نیک را در جان خود ذخیره کنیم؛ آنگاه است که ثمره خواهند داد.