تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۹

در سال ۲۰۱۶، یوهانس هاوس‌هوفر، استاد روان‌شناسی و اقتصاد دانشگاه پرینستون، رزومه‌ای از خود منتشر کرد که برخلاف انتظار، سرشار از ناکامی‌ها و شکست‌ هایش بود. او در این رزومه، فهرستی از بورسیه‌هایی که نگرفته بود، مقاله‌هایی که رد شده بودند و شغل‌هایی که موفق به کسب آن­ها نشده بود را با شجاعت تمام منتشر کرد.

او در ابتدای رزومه شکست خود نوشت: «مردم معمولاً فقط موفقیت‌های مرا می‌بینند؛ اما واقعیت آن است که تعداد شکست‌های من بسیار بیشتر از دستاوردهایم بوده ­اند. شاید مشاهده این فهرست به دیگران کمک کند احساس نکنند تنها آن‌ها بوده ­اند که شکست خورده‌اند.»

رزومه شکست هاوس‌هوفر به‌سرعت در فضای مجازی وایرال شد و تحسین بسیاری از دانشگاهیان، کارآفرینان و دانشجویان را برانگیخت. او با این حرکت، نشان داد که شکست نه ­تنها شرم‌آور نیست، بلکه بخشی ضروری از مسیر رشد بوده و بیان آن می‌تواند الهام‌بخش باشد، نه تحقیرکننده.

این روزها، روزهای کنکور و آزمون­های عملی و مصاحبه ­های مختلف دانشگاهی است و به عادت مالوف از داوطلبان رزومه می­خواهند. در همین راستا، فهرست­های موفقیت شاخداری ارائه می­شوند که شاید فارغ ­التحصیلان درجه 1 هاروارد و پرینستون هم دارای چنین دستاوردهایی نباشند! این در حالی است که پذیرفته ­شدگان با ورود به دانشگاه یا محل کارشان، چهره دیگری از خود را به نمایش می گذارند و با هر شکست یا شنیدن «نه»، بیشتر و بیشتر فرو می­ریزند، مایوس می­شوند یا به مقابله می­پردازند. بدین ترتیب است که شاید امروزه رزومه شکست داوطلبانه هاوس ­هوفر، به یک ضرورت بدل شده باشد و باید از تمام کسانی که رزومه موفقیت­هایشان را ارائه می­کنند، رزومه شکست­هایشان را نیز دریافت کرد. این نوع رزومه، برخلاف عرف رایج که تمرکز را بر موفقیت‌ها می‌گذارد، شکست‌ها، رد شدن‌ها، اشتباهات و ناکامی‌ها را فهرست می‌کند؛ رزومه شکست، نه برای تحقیر یا خودزنی است، بلکه نمایشی از تأکید بر رشد، تاب‌آوری و انسان بودن است.

در فرهنگ حرفه‌ای معاصر، شکست اغلب موضوعی ممنوعه بوده و چیزی است که باید پنهان شود. اما تحقیقات روان‌شناختی نشان می‌دهند که شکست، اگر به‌درستی پردازش شود، می‌تواند به یکی از مؤثرترین نیروهای محرک در یادگیری و رشد بدل شود.

کارول دوک روان‌شناس دانشگاه استنفورد، در نظریه‌ مشهور «ذهنیت رشد» خود می‌نویسد: «افرادی که شکست را بخشی از فرایند یادگیری می‌دانند، نه‌تنها انعطاف‌پذیرترند، بلکه در بلندمدت موفق‌تر خواهند بود.» رزومه شکست، در واقع تجلی بیرونی همین ذهنیت بوده و سندی برای به تصویر کشیدن پیامی بزرگ است: این‌که فرد نه‌تنها با سختی‌ها روبه‌رو شده، بلکه موفق شده از دل آن‌ها بیرون آمده و چیزهای تازه­ای را بیاموزد.

رزومه شکست می‌تواند به ما کمک کند تا مفهوم موفقیت را بازتعریف کرده و به ­جای فهرستی از جوایز و عناوین، نگاهی به پشت صحنه‌ این موفقیت‌ها بیندازیم. این نوع رزومه، انسان را از وضعیت یک «ماشین موفقیت» خارج ساخته و او را به موجودی پیچیده، واقعی و در حال تکامل بدل می‌سازد. نگاه کنیم به ساموئل بکت که گفته است: «همیشه تلاش کن، همیشه شکست بخور، مهم نیست. دوباره تلاش کن، دوباره شکست بخور. این­بار بهتر شکست بخور.» مهمترین بخش رزومه شکست، تأملات شخصی در کنار هر مورد اعلام شده است: این‌که از هر شکست چه آموخته‌اید، چه کاری را بهتر می‌توانستید انجام دهید و امروز چگونه آن تجربه را در خودتان هضم کرده‌اید.

در سال­های اخیر برخی از شرکت‌های نوآور، نظیر گوگل، نت‌فلیکس و آی­دی­ای­او از متقاضیان استخدام خود خواسته‌اند که علاوه بر رزومه عادی، بخش‌هایی از اشتباهات یا چالش‌های حرفه‌ای‌شان را هم شرح دهند. هدف از این کار، ارزیابی شجاعت، صداقت و توانایی فرد است. ویژگی‌هایی که در عصر خودآگاهی، از اهمیت فزاینده‌ای برخوردار شده ­اند. در فضای آکادمیک نیز، نمایش شکست‌ها به ­شکلی مسئولانه و تحلیلی، دانشجویان را از اضطرابِ کامل بودن نجات داده و فرهنگ سالم‌تری از آموزش و تحصیل را فراهم می­سازد.

رزومه شکست، تنها درباره گذشته نیست؛ بلکه بیش از هرچیز درباره آینده است. درباره آن‌که چگونه می‌خواهیم با چالش بعدی روبرو شویم، چگونه تصمیم خواهیم گرفت و چطور باید اشتباه کنیم و مجددا برخیزیم.

در جهانی که با تصاویر فیلترشده از موفقیت‌های غول ­آسای دیگران احاطه شده‌ایم، رزومه شکست می‌تواند یادآور این واقعیت باشد که همه ما در مسیر یادگیری هستیم و شکست، بخش اصیل و گریزناپذیر آن است. به­ قول آنجلا دوکوورث «کامل نبودن، نشانه‌ انسان بودن است. کسی که هرگز شکست نمی‌خورد، یا دروغ می‌گوید یا هیچ‌وقت تلاش نکرده است.»

منبع: خبرآنلاین