به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، ما در صورتی در زمره شیعیان واقعی قرار خواهیم گرفت که به بایدها و نبایدهای بیان شده از ناحیه معصومین (ع)، پایبند باشیم. البته این دستورات معصومین (ع) نیز در پرتو دستورات قرآن و خداوند متعال است.
بنابر روایت شیعه نیوز، در حالات حضرت زهرا (س) آمده است که ایشان دارای مرجعیت فکری، علمی و فرهنگی بوده است لذا اشخاصی که به آشنایی با مسائل دینی علاقمند بودند، خدمت ایشان میرسیدند و سؤالات خود را با ایشان در میان میگذاشتند. در تاریخ آمده است که شخصی همسر خود را نزد حضرت فاطمه (س) فرستاد تا از ایشان سؤال کند که آیا ما جزء شیعیان شما هستیم یا خیر؟ حضرت فاطمه زهرا (س) در پاسخ به همسر این مرد فرمود: «إِنْ کُنْتَ تَعْمَلُ بِمَا أَمَرْنَاکَ وَ تَنْتَهِی عَمَّا زَجَرْنَاکَ عَنْهُ فَأَنْتَ مِنْ شِیعَتِنَا وَ إِلَّا فَلَا»[۱]؛ یعنی اگر به آنچه که شما را به انجام آن امر کردهایم عمل میکنید و از آنچه که شما را از انجام آن نهی کردهایم پرهیز میکنید، از شیعیان ما محسوب میشوید، در غیر این صورت از شیعیان ما نیستید. بنابراین، ما در صورتی در زمره شیعیان واقعی قرار خواهیم گرفت که به بایدها و نبایدهای بیان شده از ناحیه معصومین (ع)، پایبند باشیم. البته این دستورات معصومین (ع) نیز در پرتو دستورات قرآن و خداوند متعال است.
در روایات بسیاری از برخی از افراد به عنوان محب اهل بیت (ع) و از برخی دیگر به عنوان شیعه اهل بیت (ع) تعبیر شده است که اختلاف این تعابیر حاکی از این است که میان محب و شیعه تفاوت وجود دارد، همه ما محب و دوستدار اهل بیت (ع) هستیم و در مصیبت آنان عزادار و در شادی آنان شادمان هستیم؛ هنگامی که از اهل بیت (ع) نام میبریم، از این بزرگواران با تکریم و احترام یاد میکنیم و حوائج خود را با آنان در میان میگذاریم؛ اما این دوست داشتن و محب اهل بیت (ع) بودن، الزاماً به معنای پیروی و اطاعت از آنان نیست. بنابراین، شیعه واقعی کسی است که سه ویژگی در او وجود داشته باشد: اول: شناخت و معرفت نسبت به اهل بیت (ع)؛ دوم: محبت نسبت به اهل بیت (ع) و سوم: اطاعت از اوامر و نواهی اهل بیت (ع) و به تعبیر روشنتر شیعه واقعی کسی است که از مرحله شناخت و محبت عبور کرده است و به مرحله اطاعت رسیده باشد.
معرفت مقامات تکوینی ائمه(علیهم السلام)، کرامات، معجزات و مقامات معنوی شان ضروری است. این هم برای همراهی با معصوم(علیه السلام) و تبعیت و تسلیم از آن ها کفایت نمی کند. معرفتی که لازم داریم و به ما در تسلیم بودن نسبت به ولی خدا و طاعت از او کمک می کند، این است که انسان حق ولی خدا را بداند. عارف به حق ولی خدا باشد. این معرفت زمینه را برای انسان فراهم می کند تا به مرحله شفاعت برسد و آن ها از انسان دستگیری کنند.
معرفت به حق چیست که باید در انسان پیدا شود؟ انسان باید تلاش کند این معرفت را به دست بیاورد. حق ولی خدا، حقی است که خدا برای او قرار داده است. او در تصرف نسبت به خود ما اولی است؛ حق اولویت نسبت به ما دارد. بیعتی هم که نسبت به ولایت ائمه(علیه السلام) از ما گرفته شده، بیعت نسبت به حق اولویت است. وقتی رسول گرامی اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) می خواستند در غدیر، امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) را به امامت منصوب کنند، بیعتی که از مردم گرفتند، بیعت نسبت به همین حق اولویت بود.
ابتدا از حق اولویت خودشان سخن گفتند و فرمودند: «أَ لَسْتُ أَوْلَی بِکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ قَالُوا بَلَی قَالَ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ رَبِّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ».[۱] اگر انسانی حق اولویت را شناخت، زمینۀ طاعت و تسلیم در انسان پیدا می شود. اگر او نسبت به خود من از من اولی است، هر تصمیمی هم که من برای خودم بگیرم، او در تصمیم گیری نسبت به من اولی است. این مورد می تواند زمینۀ طاعت و تسلیم را در انسان فراهم کند و موجب شود، من ولایت خودم را به ولی خدا بسپارم. اگر انسان به این معرفت نرسد و او را اولی به خودش نداند، حق اولویت او را نپذیرفته و ایمان و اعتقاد و حق اولویت در وی پیدا نشده است.
منابع:
۱. علامه مجلسی، بحارالأنوار ،ج ۶۵، باب ۱۹، ص۱۵۴.
۲. بحارالأنوار، مجلسی،ج ۳۷، ص۱۱۸، باب ۵۲، أخبار الغدیر و ما صدر فی ذلک الیوم من النص...، ص: ۱۰۸.
سایت بلاغ.
سایت شیعه کوئست.