کودکان هر جامعه، آینهی فردای آن سرزمیناند؛ سرمایهای که نه تنها به امروز، بلکه به فردا و فردافردا گره خوردهاند. با این حال، کودکان ایرانی امروز در بستری رشد میکنند که نااطمینانی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سایهای سنگین بر سرنوشت آنان افکنده است. جهانی که باید میدان بازی، خنده و امید باشد، به انباری از دغدغهها و پرسشهای بیپاسخ تبدیل شده است: آیا فردای کودکان ما روشن خواهد بود؟ آیا آنان حق دارند در آیندهای امن، باثبات و عادلانه زندگی کنند، یا باید میراثدار بیثباتیها و اضطرابهای نسل پیشین باشند؟
پرسشی که پاسخ به آن، نه فقط دغدغهای اخلاقی، بلکه مسئلهای حقوقی و ملی است. در اسناد بینالمللی همچون «کنوانسیون حقوق کودک»، هر انسان خردسال از حق بر حیات، رشد، آموزش، و مشارکت برخوردار است. اما در ورای این حقوق شناختهشده، مفهومی عمیقتر نهفته است: «حق بر آینده». حق بر آینده یعنی کودکان بتوانند در فضایی زندگی کنند که فردای آنان قابل پیشبینی، ایمن و امیدبخش باشد. این حق نه یک آرزو، بلکه بنیانی برای عدالت بیننسلی است؛ بدین معنا که نسل امروز، موظف است منابع، امنیت و امید را برای نسل فردا به میراث بگذارد. بیثباتی و نااطمینانی مفرط، نقض آشکار این حق است؛ زیرا کودک را از امکان رؤیاپردازی و ساختن آینده محروم میکند.
ایران معاصر درگیر چالشهایی است که مستقیماً آینده کودکان را نشانه میرود.
1.تورم و فشار اقتصادی: افزایش روزافزون هزینههای زندگی، کیفیت آموزش، سلامت و حتی تغذیه کودکان را تحت تأثیر قرار داده است. کودکانی که با فقر رشد میکنند، در چرخهای از نابرابری گرفتار میشوند که آیندهی آنان را محدود میسازد.
2.نااطمینانی سیاسی و مهاجرت: بسیاری از خانوادهها برای یافتن آیندهای امنتر، به مهاجرت میاندیشند. این پدیده نه تنها انسجام خانوادگی و اجتماعی را متزلزل میکند، بلکه هویت فرهنگی کودک را با شکافهای عمیق روبهرو میسازد.
3. فشار روانی و رسانهای: قرار گرفتن کودکان در معرض اخبار تلخ، بحرانها و زبان مکرر ناامیدی در جامعه، اضطراب مزمن و بیاعتمادی به آینده را در آنان نهادینه میکند.
رشد در فضایی آکنده از بیثباتی، بر روان و فرهنگ کودکان اثراتی ماندگار دارد به عنوان مثال میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- شکلگیری اضطراب نسلی و فرسایش اعتماد به جامعه و نهادها؛
- بروز مهاجرت ذهنی کودکان به دنیای مجازی، جایی که آرامش را جایگزین واقعیت تلخ میکنند؛
- تضعیف هویت فرهنگی و احساس تعلق اجتماعی؛ زیرا کودکان یاد میگیرند که آینده را نه در پیوند با وطن، بلکه در بریدن از آن جستوجو کنند.
خلأهای حقوقی و سیاستی در ایران چیست؟
باوجود اهمیت «حق بر آینده»، در نظام حقوقی و سیاستگذاری ایران کمتر به آن پرداخته شده است. در حالی که برخی کشورها اصول عدالت بیننسلی را در برنامههای توسعهی خود گنجاندهاند، در ایران کودکان همچنان در حاشیه برنامههای کلان سیاسی و اقتصادی قرار دارند. نبود نهادهای مستقل ناظر بر حقوق کودک و فقدان سازوکارهای پایدار برای تضمین امنیت روانی و اجتماعی نسل جدید، شکاف میان آرمان و واقعیت را عمیقتر کرده است.
راهکارهای علمی و عملی
برای پاسداشت حق کودکان ایران بر آینده، میتوان گامهای زیر را برداشت:
1. سیاستگذاری ملی بر پایه عدالت بیننسلی: گنجاندن اصول مربوط به حقوق کودک و آینده پایدار در برنامههای توسعهی کشور.
2. آموزش امید و تابآوری در مدارس: تدوین برنامههای درسی که علاوه بر دانش، مهارتهای عاطفی و اجتماعی برای مواجهه با بحرانها را تقویت کند.
3.ایجاد نهاد ناظر بر حقوق کودک: نهادی مستقل که بر اجرای تعهدات ملی و بینالمللی در زمینه حمایت از آینده کودکان نظارت کند.
4. اصلاح گفتمان رسانهای: کاستن از زبان ناامیدی در رسانهها و تقویت روایتهای امیدبخش و الهامآفرین برای کودکان و خانوادهها.
5. تقویت حمایت اجتماعی از خانوادهها: کاهش فشار اقتصادی از طریق سیاستهای رفاهی مستقیم، تا کودکان از حداقلهای امنیت و رفاه بهرهمند شوند.
کودکان امروز، آیینهای از آیندهی ایراناند؛ آیندهای که اگر در گرداب نااطمینانی و بیثباتی رها شود، نهتنها رؤیاهای فردی آنان، بلکه سرمایهی جمعی یک ملت را به تاریکی خواهد کشاند. حق بر آینده، حقی است فراتر از نان و آموزش؛ حقی است بر داشتن امید، بر امکان رؤیاپردازی، بر حق انتخاب مسیر زندگی در فضایی امن و باثبات. اگر امروز سیاستها، تصمیمها و غفلتهای ما آیندهای مبهم و تهدیدآمیز را بر آنان تحمیل کند، فردا نه نسلی امیدوار و پویا، بلکه نسلی خسته، بیاعتماد و بیریشه تحویل تاریخ خواهیم داد. جامعهای که از حق کودکانش بر آینده غفلت کند، در حقیقت از حق خودش بر بقا غفلت کرده است. ایران فردا، همانقدر که به منابع طبیعی و زیرساختهای اقتصادی نیازمند است، به نسلی امیدوار، خلاق و دلبسته به وطن نیاز دارد. تحقق این هدف تنها با سیاستهای رفاهی یا شعارهای فرهنگی ممکن نیست؛ بلکه با بازآفرینی عمیق نگاه به کودک، با قرار دادن «حق بر آینده» در کانون تصمیمگیریهای ملی، و با پذیرش مسئولیت تاریخی ما در برابر فرزندان این سرزمین به دست خواهد آمد. کودکان ایران باید بدانند که آینده، میراثی تاریک و سنگین نیست؛ حق مسلم آنان است. حقی که اگر امروز پاس داشته نشود، فردا دیگر جبرانپذیر نخواهد بود. اکنون زمان آن است که بپرسیم: آیا ما آمادهایم ایران فردا را نه برای خود، که برای کودکانمان بسازیم؟
* حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان