به حمام ژیمناستیک رفته کمر و دست و پای خودمان را به بعضی ماشین‌ها دادیم مالش خوبی داد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مظفرالدین‌شاه قاجار سفر نخست خود به فرنگ را در ماه آخر سال ۱۳۱۷ ه ق. آغاز کرد. او شرح همه روزهای این سفر را به صورت روزنوشت به نگارش درآورده است. در ادامه روزنوشت روز سه‌شنبه بیست‌ودوم جمادی‌الاول ۱۳۱۸ (بیست‌وهفتم شهریور ۱۲۷۹) او را می‌خوانیم، (این متن از سفرنامه نخست مظفرالدین‌شاه به فرنگ است):

امروز صبح بر حسب دستورالعمل دکتر ادکاک [پزشک مخصوص مظفرالدین‌شاه] به حمام ژیمناستیک رفته کمر و دست و پای خودمان را به بعضی ماشین‌ها دادیم مالش خوبی داد. دکتر ادکاک قلب ما را گوش داده خیلی تعریف کرد که الحمدالله خوب کار می‌کند. بعد به منزل آمده قدری دستخط و نوشتجات در پشت کارت‌پستال‌ها برای طهران نوشتیم، بعد با جعبه حساب قدری حساب جمع و تفریق کردیم. هوای امروز خیلی بد و گرم بود. ناهار خورده خوابیدیم.

سه ساعت بعدازظهر کالسکه خواسته سوار شدیم چون در نزدیکی ماریم‌باد [شهری بوده در هلند] یک پرنس معتبر دیگری هم که اسمش «پرنس شن‌بورغ» است منزل و ییلاق و شکارگاه دارد و امروز او ما را دعوت به شکارگاه خود نموده بود، به آن‌جا رفتیم از نوکرهای ما کسانی که همراه بودند امیربهادر جنگ و ناصرالسلطنه و آقا سیدحسین و سقاباشی و دکتر ادکاک بود. پرنس درنهایت احترام پذیرایی نموده ما را به شکارگاه برد. مرال [مارال/ آهو] اول که بیرون آمد به واسطه این‌که شکارچی‌ها میانه ما و مرال حائل بودند تیر اول را با ملاحظه انداختیم نخورد، تیر دویم را که انداختیم به مرال خورد و فورا افتاد ولی دوباره بلند شده رفت و فردای آن روز او را پیدا کرده به منزل آوردند. بعد مرال دیگر بیرون آمد چون خیلی دور بود نزدیم پس از آن جای خود را تغییر داده به محل دیگر رفتیم، آن‌جا هم دو مرال دیگر بیرون آمد یکی نر بود که تند در رفت و دور شد که تیر به او نرسید مرال دیگر که ماده بود بیرون آمد خیلی درشت بود به آن که تیر انداختیم فورا به زمین خورده سر تیر خوابید آن را هم آوردند، بسیار شکار خوبی شد.

بعد به منزل آمده شب را با این‌که خسته بودیم به تئاتر رفتیم پرده اول خیلی بی‌مزه بود، شخصی شبیه به مست شده و تقلید مست می‌کرد. پرده دویم یک پسر و یک دختر بودند کوچک و بزرگ به قدری خوب ژیمناستیک بازی کردند که در تمام این مدت مسافرت فرنگ چنین بازی ژیمناستیکی ندیده بودیم ازجمله بازی‌های ژیمناستیک آن‌ها این بود که نردبان دوسری آوردند که ده پله داشت یک نفر از آن‌ها آمد جلوی نردبان و معلق زده پاها را به سمت هوا بلند کرد و دو دست را به زمین گذارده وارونه بنای راه رفتن گذاشت تا پای پله نردبان رسید همان‌طور بنا کرد از نردبان بالا رفتن تا به سر نردبان رسید و از آن طرف به همین شکل که پاها به هوا و دست‌ها به زمین بود. از نردبان سرازیر شد و به عوض این‌که یک دست خود را اول در یک پله نردبان گذارده محکم شود بعد دست دیگر را به جای آن بگذارد، در برگشتن دو دست را یکدفعه به پله‌ها گذارده تا پایین نردبان آمده یکدفعه تمام اهل مجلس دست زده اسباب حیرت همگی شد، خلاصه یک پرده به آخر مانده‌ایم به منزل استراحت کردیم.

منبع: مظفرالدین‌شاه قاجار، «سفرنامه فرنگستان، سفر اول»، تهران: شرق، چاپ دوم، ۱۳۶۳، ص ۲۰۱.

۲۵۹

منبع: خبرآنلاین