سخن‌گوی کنست اسرائیل، امیر اوهانا، ترامپ را «یک عظمت در تاریخ یهود» معرفی کرد و ضمن اشاره به کوروش، گفت که تنها در تاریخ دو هزار و پانصدساله می‌توان نمونه‌ای مشابه یافت. این قیاس، در نگاه اول جذاب و نمادین است؛ اما بررسی دقیق تاریخی و گفتمانی نشان می‌دهد که تا چه حد سطحی و گزینشی است.

 علی نیکویی، دکتری پژوهش ‌هنر و کارشناس ارشد تاریخ ایران باستان در مقاله‌ای اختصاصی برای خبرآنلاین نوشت: در روزهای اخیر، در میان هیاهوی رسانه‌ها و گفتمان سیاسی اسرائیل، موجی از قیاس‌های بی‌سابقه میان دونالد ترامپ،[iii] رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا و کوروش بزرگ،[iv] بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی شکل‌گرفته است. اگر نخستین نگاه را کنار بگذاریم و از دریچه یک تحلیلگر تاریخ ایران باستان به این موضوع بنگریم، آشکار می‌شود که این مقایسه نه‌تنها از لحاظ تاریخی سست و نادرست است، بلکه حامل گفتمان‌های سیاسی و تبلیغاتی مشخصی است که باید با دقت و صراحت نقد شود. این یادداشت در پی آن است که ضمن تحلیل تاریخی و گفتمانی، نشان دهد چگونه اسطوره‌های گذشته برای مشروعیت‌بخشی به سیاست‌های معاصر به کار گرفته می‌شوند.

کوروش؛ نجات‌دهنده همه مردم تحتِ ستم

تاریخ می‌گوید که چندی پیش از سال ۵۳۹ پیش از میلاد یعنی هنگامه‌ای که کوروش بزرگ بابل،[v] دولت‌شهرِ[vi] سرشار از ثروت را فتح کرد، اکثریت باشندگانِ بابل کشاورزان و کارگران شهری همراه با گروه‌های متنوع اسیر از سرزمین‌های فتح‌شده، ازجمله یهودیان [که پس از شکست توسط نبوکدنصر[vii] به بابل آورده شده و به‌ عنوان اسیر زندگی می‌کردند] آرامیان و مردم شام و شمال فلسطین که درنتیجه جنگ و مهاجرت‌های اجباری در شهر ساکن شده بودند و همچنین مردمانی از ایالت‌های تابع بابل مانند آشور و عیلام که به دلایل نظامی و اقتصادی به بابل آورده شده [و بخشی از نیروی کار کشاورزی و خدمات شهری را تشکیل می‌دادند] در تنگنای روزمره‌ای سرگردان بودند که نفس زندگی ایشان را سخت می‌کرد. آنان به شخم زمین‌های اطراف دجله و فرات مشغول بودند و محصول اندک خود را ناچار به شاه و مالکان زمین می‌سپاریدند، مالیاتی که گاه سنگین‌تر از طاقت انسان بود و هر برداشتِ محصولِ جدید، سایه‌ای از فقر و اضطراب بر سفره‌شان می‌انداخت. در شهرها، دست‌فروشان و صنعتگران میان ازدحام بازار و نیاز ناپایدار مشتریان، روزگار را با دلهره و ناپایداری می‌گذراندند. ایشان که از نظر سیاسی هیچ‌گونه جایگاهِ انسانی در بابل نداشتند و زیر نظر مأموران مالیاتی و اربابان محلی زندگی می‌کردند و کوچک‌ترین تخلف، کیفر و محدودیت را به همراه داشت. زندگی آنان، ترکیبی از کار سخت و چشم‌انتظاری برای لقمه‌ای نان، تصویری بود از طبقه‌ای که ستون اصلی بابل را می‌ساخت؛ اما سهم چندانی از رفاه و امنیت نمی‌برد، و هم‌زمان انعکاسی از تنوع و پیچیدگی اجتماعی شهری که اسیران و مهاجران از سرزمین‌های دور و نزدیک به آن جان و رنگی تازه می‌بخشیدند.

به‌روشنی در تاریخ مشهود است یهودیان تنها گروهی نبودند که از یورش کوروش بزرگ به بابل و فتح آن دیار به دست شهریار دادگر ایران از ستم رهایی یافتند؛ بلکه همه مردم تحت ستم پادشاه بابل - مردمی که با زور و خشونت در بردگی و تبعید نگه داشته شده بودند - با فرمان کوروش آزاد شدند و این در ترجمه متن استوانه کوروش[viii] در بند ۳۱ و ۳۲ می‌توان دید که کوروش بزرگ خدایان تمام اقوام [نه یک قوم] را مورد تساهل و تسامح و بزرگی خود قرارداد:

بند ۳۱: اَکد، سرزمین اِشنونهَ، شهر زَمبَن، شهر مِتورنو، دِر، تا مرز گوتی، جایگاه [های مقدس آن‌سوی] دجله که از دیرباز محراب‌های‌شان ویران شده بود.

بند ۳۲: خدایانی را که درون آن‌ها [معابد] ساکن بودند، به جایگاه‌های‌شان بازگرداندم و (آنان را) در جایگاه‌های ابدی خودشان نهادم. همه مردمانِ آنان (آن خدایان) را گرد آوردم و به سکونتگاه‌های‌شان بازگرداندم.

هنگامی که یهودیان در بابل اسیر و مفلوک بودند، کوروش با خرد و تدبیر خود اقدام به آزادسازی آنان و سایر ملت‌ها کرد. این وجه انسانی و فراگیر اقدامات کوروش، همان نکته‌ای است که در قیاس‌های امروز به‌سادگی نادیده گرفته می‌شود.

این نکته‌ای است که اغلب در روایت‌های یهودی مورد بازنمایی گزینشی قرار گرفته و تمرکز بر نقش کوروش در بازگرداندن یهودیان و بازسازی معبد، تصویر محدود و تک‌بعدی ارائه می‌دهد. درواقع، کوروش با درک عمیق سیاسی و انسانی خود، الگویی از رهایی فراگیر و عدالت عمومی ایجاد کرد، نه صرفا نجات یک قوم خاص؛ بنگرید به بند ۳۶ از استوانه کوروش بزرگ که این را به شکل واضح نمایان می‌کند:

بند ۳۶:.... من همه سرزمین‌ها را در صلح (امنیت) نشاندم.

باید یادآور شد که یهودیان، به دلایل تاریخی و هویتی، این رخداد را به سود خود تفسیر کردند، اما تاریخ گسترده‌تر به ما می‌گوید که کوروش انسانی با نگاه تمدنی و نجات‌دهنده همه مردم تحت ستم بود. هنگامی که یهودیان در بابل اسیر و مفلوک بودند، کوروش با خرد و تدبیر خود اقدام به آزادسازی آنان و سایر ملت‌ها کرد. این وجه انسانی و فراگیر اقدامات کوروش، همان نکته‌ای است که در قیاس‌های امروز به‌سادگی نادیده گرفته می‌شود.

مقایسه دونالد ترامپ با کوروش، به‌ویژه پس از آزادی گروگان‌های اسرائیلی توسط حماس، در بیانیه‌ها و بیلبوردهای تبلیغاتی تل‌آویو و اورشلیم شدت گرفت. سخن‌گوی کنست اسرائیل،[ix] امیر اوهانا،[x] ترامپ را «یک عظمت در تاریخ یهود» معرفی کرد و ضمن اشاره به کوروش، گفت که تنها در تاریخ دو هزار و پانصدساله می‌توان نمونه‌ای مشابه یافت. این قیاس، در نگاه اول جذاب و نمادین است؛ اما بررسی دقیق تاریخی و گفتمانی نشان می‌دهد که تا چه حد سطحی و گزینشی است.

ماهیت اقدام: کوروش همه مردم تحت ستم بابل را آزاد کرد و ساختار سیاسی - تمدنی آن دوران را تغییر داد. ترامپ، هرچند در آزادی گروگان‌ها نقش داشته، این اقدام محدود و عمدتا سیاسی است و هیچ اثر تمدنی یا تاریخی بلندمدت ندارد.

محدودیت‌های تاریخی

۱. ماهیت اقدام: کوروش همه مردم تحت ستم بابل را آزاد کرد و ساختار سیاسی - تمدنی آن دوران را تغییر داد. ترامپ، هرچند در آزادی گروگان‌ها نقش داشته، این اقدام محدود و عمدتا سیاسی است و هیچ اثر تمدنی یا تاریخی بلندمدت ندارد.

۲. قدرت و اختیارات: کوروش بنیان‌گذار یک شهریاری جهانی بود و با قدرت مطلقه عمل می‌کرد؛ ترامپ رئیس‌جمهور یک دموکراسی مدرن با اختیارات محدود است. مقایسه قدرت و مشروعیت دو شخصیت در چنین سطحی اساسا نامعتبر است.

۳. جایگاه نمادین: کوروش در حافظه تاریخی ایرانیان، یهودیان و جهانیان، سمبل عدالت و آزادی است؛ جایگاه ترامپ بیشتر رسانه‌ای و سیاسی است و اثر تمدنی ندارد.

۴. بافت تاریخی یهودیان: یهودیان در زمان کوروش قومی مفلوک، تحت ستم و اسیر بودند. هیچ مقایسه‌ای نمی‌تواند آنان را با وضعیت امروز صهیونیست‌های اسرائیل که بخشی از یک حاکمیت متجاوز و زورگو است، یکسان بداند. این نکته نشان می‌دهد که خوانش‌های گزینشی تاریخ اغلب برای مشروعیت‌بخشی به سیاست‌های مدرن صورت می‌گیرد و واقعیت تاریخی را تحریف می‌کند.

رسانه‌ها و بیلبوردها در اسرائیل تلاش کرده‌اند ترامپ را «نجات‌دهنده یهودیان» جلوه دهند. چنین بازنمایی‌ای نه‌تنها از نظر علمی نادرست است، بلکه بار اخلاقی و گفتمانی مهمی دارد: تاریخ واقعی و عدالت انسانی کوروش قربانی یک روایت رسانه‌ای و سیاسی گزینشی می‌شود.

این قیاس بیش از آن‌که تاریخی باشد، تابع گفتمان سیاسی و رسانه‌ای است. جریان‌هایی با گرایش صهیونیسم مسیحی، ترامپ را به ‌عنوان «ابزاری الهی» برای حمایت از اسرائیل معرفی می‌کنند، گویی اقدامات او در سطح تاریخی با نقش کوروش قابل‌مقایسه است. این نوع تصویرسازی، حذف زمینه‌های تاریخی و تبدیل تاریخ به ابزاری تبلیغاتی را در پی دارد. رسانه‌ها و بیلبوردها در اسرائیل تلاش کرده‌اند ترامپ را «نجات‌دهنده یهودیان» جلوه دهند. چنین بازنمایی‌ای نه‌تنها از نظر علمی نادرست است، بلکه بار اخلاقی و گفتمانی مهمی دارد: تاریخ واقعی و عدالت انسانی کوروش قربانی یک روایت رسانه‌ای و سیاسی گزینشی می‌شود. واقعیت آن است که اسرائیل و حامیان سیاسی‌اش، با تمرکز بر نقش ویژه یهودیان و ارائه تصویری نمادین از ترامپ، تاریخ را به خدمت اهداف معاصر خود درمی‌آورند. این بهره‌برداری، نه‌تنها از منظر علمی، بلکه از منظر اخلاقی نیز قابل‌نقد است؛ زیرا حقیقت تاریخی و انسانی کوروش را محدود و تحریف می‌کند.

با بررسی دقیق، روشن می‌شود که:

  • قیاس ترامپ با کوروش، از لحاظ تاریخی نادرست است. تفاوت‌ها در قدرت، اثرگذاری تمدنی، ماهیت اقدام و جایگاه نمادین بسیار چشمگیر است. این قیاس بیشتر تابع گفتمان رسانه‌ای و سیاسی است تا تحلیل واقعی تاریخی. اشاره به سیاست‌های یک‌جانبه اسرائیل و نقد بهره‌برداری رسانه‌ای، نشان می‌دهد که هدف اصلی این قیاس، مشروعیت‌بخشی به ترامپ و بازنمایی جهت‌دار تاریخ است. تاریخ واقعی، همانند فتح بابل توسط کوروش، نماد رهایی جمعی و عدالت انسانی است و نمی‌توان آن را به یک قوم خاص یا دولت معاصر نسبت داد.
  • کوروش بزرگ، نجات‌دهنده همه مردم تحت ستم بابل، انسانی با نگاه تمدنی و عادل بود. یهودیان در زمان او قومی مفلوک و تحت ستم بودند؛ شرایطی که هیچ نسبتی با وضعیت امروز اسرائیل ندارد. ترامپ، هرچند در صحنه سیاسی تأثیرگذار بوده است اما نمی‌تواند با جایگاه کوروش در تاریخ تطبیق داده شود.
  • اسطوره‌سازی سیاسی معاصر، بهره‌برداری از صهیونیسم مسیحی و تبلیغات رسانه‌ای نمی‌تواند حقیقت تاریخی را مخدوش کند. گفتمان انتقادی و آگاهانه، تنها راهی است برای بازشناسی مرز میان تاریخ واقعی و روایت‌های گزینشی که به سود قدرت‌های مدرن شکل می‌گیرند.

 

[i] کْنِسِت (به عبری: הכנסת) (به عربی: الکنیست) نام مجلس اسرائیل است که در شهر اورشلیم قرار دارد. کنست دارای ۱۲۰ صندلی است. زبان مباحثات در مجلس اسرائیل، زبان عبری است، ولی نمایندگان عرب مجلس می‌توانند به زبان عربی سخن بگویند و بیانات آنان به زبان عبری بلافاصله ترجمه می‌شود.

[ii] Amir Ohana

[iii] Donald Trump

[iv] Cyrus the Great

[v] Babylon

[vi] دولت‌شهر (به انگلیسی: City-state) دولتی است که تنها در یک شهر و مناطق اطراف آن شهر حاکم است. نخستین آن‌ها در منطقهٔ میان‌رودان [بین‌النهرین] به وجود آمدند.

[vii] Nebuchadnezzar

[viii] رزمجو، شاهرخ (۱۳۹۳). «ترجمهٔ فارسی استوانهٔ کوروش بزرگ». در دریایی، تورج. کوروش بزرگ: پادشاه باستانی ایران. ترجمهٔ آذردخت جلیلیان. تهران: توس.

[ix] کْنِسِت (به عبری: הכנסת) (به عربی: الکنیست) نام مجلس اسرائیل است که در شهر اورشلیم قرار دارد. کنست دارای ۱۲۰ صندلی است. زبان مباحثات در مجلس اسرائیل، زبان عبری است، ولی نمایندگان عرب مجلس می‌توانند به زبان عربی سخن بگویند و بیانات آنان به زبان عبری بلافاصله ترجمه می‌شود.

[x] Amir Ohana

۲۵۹

منبع: خبرآنلاین