گروه اندیشه: دکتر سمیه توحیدلو استاد دانشگاه، برای ۸۰ سالگی دکتر عبدالکریم سروش در کانال خود یادداشتی نوشته که در زیر از نظرتان می گذرد:
تازه به سن خواندن و شناختن رسیده بودم که برخی نفرات مدام اسمشان، نوارها و کتابهایشان در خانه به کرات حضور داشت. یک نسل به تمامی از نگاه و نظر ایشان ارتزاق میکردند. نسلی که دیندار بودند و به پیروی از رهبری وقت، انقلابی را درانداخته بودند. حالا نیاز داشتند متفاوتتر و امروزیتر به دینداری خود نظر کنند. بتوانند بین دنیای درونشان و آنچه در دنیا میگذشت ارتباطی برقرار سازند. نواندیشی دینی پروژه گروهی بود که بنیاد زیست شان را بر «ایمان دینی» بنا کرده بودند و به دنبال ایجاد تعادل بین معنویت و شریعت مبتنی بر نیاز روز و پرسشهای جدید میگشتند. نسلی که روشنفکرانشان همراه با روشنفکران دینی روز دنیا مثل نصر حامد ابوزید و ... خط جدیدی را پیش میگرفتند.
این صحنه و این رویه تنها به یک نسل محدود نماند. دهه هفتاد دانشگاهها بر مدار این گفتمان میگشت. سالنهای دانشگاهی یک لحظه از این مباحث خالی نمیماند. آنقدر شده بود که جماعتی باچماق و بیچماق در نقد این رویکرد وارد دانشگاه شده و یا در حاشیه دانشگاه به تهدید و نقد میپرداختند. حتی آنقدر دین پلورالیستی آن روزگار و صراطهای مستقیمش به مذاقشان خوش نیامده بود که این گروه برای گویندهاش طناب دار به دانشگاه کشانده بودند. یا وقتی سخن از بسط تجربه نبوی گفته آمد، برخی نگذاشتند که گوینده از هواپیما پیاده شود تا در اردوی دفتر تحکیم وحدت حضور بیابد.
برای مایی که نیمه دوم دهه هفتاد را درگیر دانشگاه و فعالیت دانشجویی بودیم، عبدالکریم سروش یک نمادی بود که میباید میخواندیمش. مثل چندی دیگر. میدانستیم که باید برخی را خوب میشناختیم و نظراتشان به کارمان میآمد. نشریات کیان، آینده، راه نو و بیشمار روزنامهای که هرکدام این فضای معرفتی را دنبال میکرد خوراک روزانه ما شده بود. حلقه کیان و اطرافیانشان نگاهی نو را در آن روزهای جامعه درافکنده بودند.
سال ۱۳۸۲ همایشی را برگزار میکردیم با عنوان «آموزههای مولانا برای انسان معاصر»؛ ایده و مشاورت دکتر سروش و جمع بزرگی از مولاناشناسان و اهالی این گفتمان کمکرسان ما شده بودند در برگزاری. آن روزها دهه بیست زندگی و جوانی ما بود و بسیاری درگیر این گفتمان. یادم نمیرود تعداد کسانی را که با مدد مولانای بزرگ به همین گفتمان تعلق داشتند. جمع بیشماری که کنار هم بودنشان تا همین امروز برایمان مانند حسرت است. بسیاری از کسانی که امروز حتی از برخی از نگاههای دینی برای تحلیل وضعیت اجتماعی فاصله گرفتهاند، در یک دورهای این گفتمان را دنبال کردهاند. برای بسیاری که در فضای دینی آرامش یافته و تا امروز هم اقامت گزیدند این گفتمان یکی از اثرگذارترین گفتمانهای موجود بود.
امروز ۸۰ سالگی دکتر عبدالکریم سروش است. کسی که ما بسیاری از ایشان آموختهایم. امروز که تقریبا بازبینی و نفی تاریخی رونق بسیار گرفته، بازخوانی گذشته بسیاری از دلبستگان به انقلاب و نفی و نقد ایشان مد شده است. برخی در نقد سروش بابت موضوع انقلاب فرهنگی بسیار میگویند. برخی دیگر این روزها رویکردهایش را نمیپسندیدند. برخی علقهاش به دینداری را برنمیتابند. عبدالکریم سروش نیز مانند بسیاری از همنسلان و همعصرانش قابلیت نقد بسیار دارد. خصوصا اینکه اگر قرار باشد خارج از متنهای تاریخی مواضع را نقد کنی، این نسل تاریخی - انقلابی بسیار مورد نقد و گاهی مورد خشونت کلامی قرار میگیرند. اما به نظرم علیرغم پذیرش یا عدم پذیرش نقدها، علیرغم همه متون از سر پشیمانی برخی همفکران دیروز؛ به زعم من هنوز نمیتوان اثر این حلقه و در راس آن عبدالکریم سروش را در بازخوانی معنوی از دینداری نادیده گرفت. بخشی از تاریخ ما و حتی برخی تغییرات گسترده بسیاری از اندیشمندان ما متاثر از این فضا بوده است. از اینروست که میشود از او نوشت و قدردان آوردهها و منتقد برخی عملکردها بود.
۲۱۶۲۱۶