به گزارش خبرآنلاین، کتاب «هیاهوی بسیار برای هیچ» با عنوان فرعی داستانهای سرگرمکننده شکسپیر نوشته لوییس بردت و ترجمه شیما طیبی جزایری از سوی انتشارات قطره روانه بازار نشر شد. هیاهوی بسیار برای هیچ از مجموعه داستانهای سرگرمکننده شکسپیر است که هم به صورت نمایش درکلاس قابل اجراست و هم میتوان آن را با صدای بلند روخوانی کرد.
ناشر در معرفی کتاب آورده است: « «شکسپیر کیست؟» بیست سال است که لوییس بردت این سؤال را از دانشآموزان دبستانیاش در استراتفورد، اونتاریو در کانادا میپرسد و آنها را به سفری پر از اکتشافات میبرد تا شاعر پرآوازهای را برای دختران و پسران هفت سال به بالا زنده کند. موفقیت او در معرفی شکسپیر به کودکان در شهرت بینالمللی روزافزون او مشهود است. کتابهای او و کارگاههای آموزشیاش برای آموزگاران، توجه و تحسین بسیاری از اولیا، مربیها و دوستداران شکسپیر را در تمام دنیا برانگیخته است، از جمله انجمن ملّی آموزگاران انگلیسی امریکا و انجمن بینالمللی خواندن و درک مطلب. علاوه بر تقدیرات زیادی که از او به عمل آمده است، لوییس بردت نشان افتخاری کانادا و جایزه ملّی فرهنگ بریتانیکا را برای آموزش کودکان دریافت کرده است.»
قیمت این کتاب 3500تومان است.
این ناشر همچنین رمان «قلب پنهان» نوشته دیوید آلموند با ترجمه نسرین وکیلی را نیز به تازگی منتشر کرده است. در معرفی کتاب می خوانیم: «جومالونی پسر متفاوتی است. مادرش از او میخواهد یک مرد باشد، اما او نمیتواند، اولیای مدرسه از او میخواهند فرار از مدرسه را ترک کند و او نمیتواند. دوست او، استنی مول، میخواهد به او کشتن را بیاموزد و او نمیتواند چنین چیزی را یاد بگیرد. ذهن و فکر جو همیشه جای دیگری است: به مخلوقات عجیب و غریبی که در اطراف خود میبیند، به صدای آوازها و پچپچهایی که میشنود. همه جو مالونی را مسخره میکنند و به او میخندند. سپس ببری از راه میرسد و او را به درون شب هدایت میکند، از این دنیای جو مالونی رنگ دیگری به خود میگیرد...» این رمان با قیمت 7هزار تومان منتشر شده است.
همچنین رمان «گالیسا... کی میرسد باران؟» نوشته سهراب فرسیو از سوی همین ناشر منتشر شد. «گالیسیا... کی میرسد باران؟» با عنوان فرعی «نقل کوششهای مردم «ناهی» برای کشاندن باران به زمین در سومین، چهارمین و پنجمین سال خشک» همراه است.
در ابتدای کتاب عنوان شده است: «رمان «گالیسا... » با اطلاعات گردآوریشده در هفت سال تحقیق میدانی و 20 سال مطالعه اسناد مرکز فرهنگ مردم پدید آمد. زمان وقوع داستان سالهای پایانی دهه 40 (78 سال بعد از انقلاب سفید و 7 - 8 سال مانده به انقلاب 1357) را میتوان پایان عصر تمدن کشاورزی و سنتهای هفتهزارساله آن در فلات مرکزی ایران دانست.»
در بخشی از رمان می خوانیم:
«کنار دروازه مهرجان، وقتی آن دو مرد چرتِ عباسآقا را پاره کردند و بهاتفاق بچه بهاو خندیدند، در واقع روح زمانه را در تنش دمیده بودند؛ روحی با قدرتِ سرایتِ حیرتآور که با دمیده شدن بهکالبدِ پشتکوهیترین دهاتی جوان و حساس، همهی رسوم بهنظرش ناساز میآمد. از آن بهبعد دیگر بهفرمانهای نیاکان و بزرگان کار نداشت، تا بهعاقلانه بودن رسم و رسوم مطمئن نمیشد، انجامشان نمیداد. عاقلانه و بهدردخور بودن را خودش تعیین میکرد؛ بهعقل خودش رجوع میکرد. بنابراین عباسآقایی که فعلاً در گودال افتاده بود و از ضعف و تشنگی صدای بچه گربه میداد، اگر از مخمصه جان بهدر میبرد، فرماندهی را بهعهده میگرفت و دیگر زیر بار هیچ حماقتی، جز حماقتهای شخص خود نمیرفت. بچهای که بهزمین چسبیده بود و داشت خاک میشد، یادش نمیآمد- یا دوست نداشت بهیاد بیاورد- دلایلی که او را بهمهرجان کشاند، تنها آبدزدی برای گالیسا نبود. هنوز با خودش کاملاً روراست نبود؛ زمان زیادی نمیخواست تا بهاین حقیقت هم- با همه تلخی- پی ببرد و بیادا اطوار تن بهاعتراف بدهد.»
«گالیسا... کی میرسد باران؟» در 453 صفحه با شمارگان 440 نسخه و قیمت 15هزار و 500 تومان از سوی نشر قطره منتشر شده است.
6060