نزدیک به یکماه از آغاز بیسابقهترین شورشهای خیابانی در ترکیه میگذرد؛ شورشهایی که نخست با اعتراض محدود چند صد فعال محیط زیست آغاز شد که نسبت به تغییر کاربری پارک گزی استانبول و تبدیل آن به یک مرکز تجاری اعتراض داشتند. اما آن تظاهرات آرام با پژواکی بس خشونتآمیز و تند از سوی پلیس استانبول روبرو شد، به نحوی که اینک دامنهی اعتراضها به 31 شهر ترکیه سرایت کرده و حتا عذرخواهی سیاستمداران ارشد ترکیه و عقب نشینی آشکار آنها هم نتوانست تا از شدت خشم معترضان بکاهد. پیشتر هم نظیر چنین ماجرایی در اشتوتگارت رخ داد و آنجا هم مردم اجازه ندادند تا به بهانه احداث ایستگاه مرکزی مترو، 300 اصله درخت قطع شود و البته در ماجرای جانمایی فرودگاه جدید نانت در فرانسه هم، باز یک تجربه مشابه تکرار شد. منتها این شاید برای نخستین بار بود که در یک کشور اسلامی، شورشها و اعتراضهایی چنین گسترده در مقابله با اقدامهای طبیعتستیزانه دولت رخ میداد.
نگارنده نمیتواند حسرت و افسوس خود را پنهان سازد که چرا در همسایگی ما، مردم ترکیه حاضرند خطر مواجهه با پلیس و گاز اشک آور و بازداشت و ضرب و جرح را به جان بخرند، اما از قطع چند اصله درخت در پارک گزی ممانعت کنند. در حالی که در کشور عزیز ما، چنین حساسیتی متأسفانه در مواجهه با قطع درختان و تخریب قدیمیترین باغ گیاهشناسی ایران و خاورمیانه در نوشهر دیده نمیشود.حقیقت داستان آن است که ارزشهای بومشناختی و زیگونگی موجود در باغ گیاهشناسی نوشهر، شاید دهها و صدها برابر پارک گزی باشد؛ ما در باغ نوشهر، پایههایی از درختان ممرز، توسکا، بلندمازو و نمدار داریم که دستکم 200 سال از عمرشان میگذرد. علاوه بر این، ما تنها پایه بلوط چوبپنبه در ایران، قدیمیترین پایههای دارتالاب و ژینکو در کشور، 25گونه کاج و حدود 30گونه اکالیپتوس هم در این عرصه 35 هکتاری داریم؛ عرصهای که به دلیل حساسیت بیمانند و ارزش والایش به عنوان یک اثر ملی به شماره 17795 در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور ثبت شده است.
نگارنده امیدوار است در چنین شرایطی، دست کم کلیددار کابینه تدبیر و امید - دکتر حسن روحانی - به درخواست 18 تشکل مردمنهاد در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی پاسخی مثبت داده و اجازه ندهد تا نفرینی ابدی از سوی دوستداران محیط زیست برای برخی از مدیران سیاسی منطقه در این آخرین روزهای عمر دولت دهم خریداری شود!