دستور تعطیلی کارخانه سرب و روی زنجان به وسیله شخص استاندار، آن هم در فاصله 48 ساعت پس از تجمع گسترده مردم این شهر در اعتراض به آلودگی‌های منتشر شده توسط این واحد صنعتی غیر استاندارد، بهانه‌ای است تا در این نوشتار به نهضت بیداری محیط زیستی در ایران و عواقب احتمالی نادیده گرفتن آن از سوی برخی از عناصر حکومتی بپردازم ...

    تا این لحظه، بزرگترین اجتماع محیط زیستی کشور، نه در یکی از پرجمعیت‌ترین کلان‌ شهرهای ایران چون تهران، مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز، اهواز و قم ... که در زنجان رخ داده است؛ شهری که در بین 31 مرکز استان، بیستمین شهر پرجمعیت کشور محسوب می‌شود.

    با این وجود، در بیستمین روز از مرداد 1392، همانگونه که در تصاویر خبرگزاری فارس مشاهده می‌کنید، ده‌ها هزارتن از مردم این شهر 435 هزار نفری خود را به خیابان‌های اصلی زنجان رسانده تا اعتراض خویش را به ادامه کار کارخانه سرب و روی اعلام کنند. کارخانه‌ای که به دلیل عدم رعایت استانداردهای محیط زیستی و نیز جانمایی غلط، به شدت کیفیت منابع آب، خاک، هوا و مواد غذایی منطقه را متأثر کرده است.

    بر بنیاد نتایج یک گزارش که در صفحه 245 از فصلنامه علمی/ پژوهشی سلامت و محیط در سال 1388 منتشر شده است، میزان غلظت عناصر خطرناکی چون کادمیوم، سرب، روی و کروم در نواحی پنج گانه شهر زنجان به شدت از مقدار استاندارد آن بالاتر بوده است.

    همچنین در گزارشی دیگر که توسط مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان در سال 1387 به انجام رسیده،، وجود عناصر سنگینی چون سرب، روی و کادمیوم در برگ درختان گلابی، گیلاس و سیب و نیز درختان غیرمثمر به تأیید رسیده است. جالب این که حدود 4 سال است که به دلیل اثبات همین خطرات دستور جا به جایی کارخانه به مدیران شرکت ملی سرب و روی ایران هم صادر شده است، اما آنها با ترفندهایی این مسأله را هر بار به تأخیر انداخته‌اند.

    به هر حال، این بار هم مردم به عوض مسئولین وارد میدان شده تا با تشکیل اجتماعی بی‌سابقه بپرسند که چه کسی باید تاوان این تأخیرهای پی در پی در اجرای قانون را بدهد؟ حرکتی که سبب شد تا استاندار زنجان، سه روز پس از این راهپیمایی اعتراض آمیز، دستور تعطیلی کارخانه سرب و روی را صادر کند.

      البته معترضین به ادامه فعالیت این کارخانه مرگبار، تنها به تعطیل شدن آن بسنده نکرده و خواهان انتقال تمامی کارگاه‌های سرب و روی و ذوب فلزات آلوده کننده محیط زیست در حاشیه شهر از جمله محور زنجان به بیجار و جاده زنجان به تهران هستند. انتقال، سمزدایی از اراضی آلوده و نظافت کامل پسماندهای بسیار خطرناک حاصل از فعالیت این کارخانجات از دیگر درخواست‌های مردم است. افزون بر آن، پیگیری حقوقی تا صدور حکم مجازات عاملین نسل کشی آرام و آلوده کنندگان محیط زیست در شمار دیگر درخواست‌های مردم زنجان است. دست آخر آن که فعالین و مردم منطقه انتظار دارند تا با تشکیل یک گروه مستقل پایشگر (مرکب از اساتید دانشگاه و پژوهشگران کاربلد، نماینده مجلس، نماینده شورای شهر، نماینده معترضین، نماینده سازمان استاندارد، نماینده سازمان حفاظت محیط زیست و متخصص ایمونولوژی و خون) برای بررسی مستمر اجرای تک تک درخواست‌هاشان تا حصول نتیجه، مراتب با دقت پیگیری و نتیجه به مردم گزارش شود. 

    نگارنده، حادثه رخ داده در زنجان را پس از ماجرای غرورآفرین پنجم تیرماه در نوشهر که منجر به نجات باغ گیاه‌شناسی آن شهر از گزند درخت‌افکنان دولتی شد، به فال نیک گرفته و امیدوار است روزی مردم اراک و دیگر سکونتگاه‌های کشور هم که نسبت به برخورداری از آب و خاک و هوای پاک در محرومیتی شدید قرار گرفته‌اند، بتوانند به حق خود که بهره‌مندی از محیطی باکیفیت برای زیستن است، دست یابند.

    امّا امید بزرگ‌ترم این است که روزی برسد مدیران و سیاستمداران حاکم بر کشور دریابند که اگر ملاحظات محیط زیستی را در طرح‌های توسعه اقتصادی خود مد نظر قرار ندهند، ممکن است با تبعات و تنش‌هایی اجتماعی مردمی، حتی قبل از خوردن سیلی از طبیعتی که هتک حرمت شده است، روبرو شوند.

منبع: خبرآنلاین