داستانک هایی که به دلنبشته می ماند و یا دلنبشته هایی که داستانک است.
نگارنده قصد دارد هر از گاهی، "داستانک"هایی را که شاید "دلنبشته" باشد، برای مخاطبان به اشتراک بگذارد.
پنج-
جواب سلامم را که داد، به خودم بالیدم و کمی هم حتی خودم را توی جمع، گرفتم؛ طوری که بقیه فهمیدند که ما قبلا قهر بودیم.
آخرِ مجلس، بدون خداحافظی رفت!
............
ماه مبارک رمضان، فرصتی بسیار عالی است تا تأمل کنیم و تفکر! بیندیشیم که چرا قهر کرده ایم؟ با که قهریم و برای چه؟ یاد بگیریم که با خودمان قهر نباشیم.
بعضی ها حتی با خودشان هم قهرند!
اگر هم روزی تصمیم می گیرند که با خودشان، صادقانه بنشینند و مشکل خودشان را با خودشان حل و فصل کنند؛ قهر و آشتی شان هم، مثل این داستانک است!