بعضی از بچه های بی بی سی فارسی را از نزدیک می شناسم. همکاران مطبوعاتی ما بودند. با هم سر یک میز نبودیم اما سلام و علیک داشتیم و حرف های مشترکی برای گفتن. وقتی رفتند سعی کردم درکشان کنم. عصبانیتشان از دولت احمدی نژاد برایم تا حدودی قابل فهم بود. در استعداد و خوش ذوقی شان همین بس که صدا و سیمای ملی ما سعی دارد از روی دست آن ها کپی کند.

با آن ها اختلاف سلیقه داشتم اما از ته دل دو ستشان داشتم. گمانم حتی یک بار به یکی از آن ها گفتم جلسه ای بگذاریم و فارغ از اختلاف سلیقه ها و خط کشی های سیاسی بنشینیم و در باره حرفه روزنامه نگاری و هنر و ادبیات حرف بزنیم. آرزویی که فکر نمی کنم حالا حالا ها به واقعیت بدل شود. در این سال ها کم نبوده اخباری که کاملا غرض ورزانه از بی بی سی فارسی پخش شده. طبیعی هم بود. این بچه ها با همین قصد و نیت به آن شبکه رفته بودند. رفته بودند تا از حاکمان جمهوری اسلامی انتقام بگیرند. تا این جایش هم قابل فهم است. اما  این روزها بی بی سی فارسی رسما دارد فاجعه ای را که در غزه اتفاق می افتد وارونه جلوه می دهد. یعنی آن ها تصاویر لت و پار شده کودکان فلسطینی را نمی بینند؟ حتما می بینند، پس چه طور می توانند؟ چه طور می توانند این جنایت آشکار را ببینند و اباطیلی را به اسم تحلیل و تفسیر و خبر به خورد خلق الله بدهند که حتی صهیونیست های افراطی هم بدان باور ندارند. چه طور یک جوان ایرانی رو به دوربین می ایستد و می گوید تا وقتی که موشک های حماس به سمت اسرائیل شلیک می شود نمی توان از اسرائیل توقع داشت حملاتش را متوقف کند.چه طور آن گزارشگر می گوید اگر در غزه خانه ها ویران می شود در اسرائیل هم هستند کسانی که خانه هایشان ویران می شود.راستی بچه های بی بی سی فارسی چه طور می توانند در آیینه به خودشان نگاه کنند؟ چه طور می توانند شب سر آسوده بر بالین بگذارند؟ چه طور؟ 

 

 

"