حرف های آقای ضرغامی یک بار دیگر ثابت کرد مشکل ما در حوزه فرهنگ و سیاست و اجتماع جدی تر از این حرف هاست. تقلیل دادن مشکلات کلان و مسائل مهم به چیزهای پیش پا افتاده و دم دستی از شعبده هایی است که تنها در شبکلاه امثال آقای ضرغامی یافت می شود.

 

حرف های آقای ضرغامی یک بار دیگر ثابت کرد مشکل ما در حوزه فرهنگ و سیاست و اجتماع جدی تر از این حرف هاست. تقلیل دادن مشکلات کلان و مسائل مهم به چیزهای پیش پا افتاده و دم دستی از شعبده هایی است که تنها در شبکلاه امثال آقای ضرغامی یافت می شود. گرایش مردم به حجاب غیر رسمی را صرفا در ارزان بودن مانتوهای تنگ و کوتاه و روسری های کوچک خلاصه کردن و از اصل و اساس خودرا به کوچه علی چپ زدن، هنریست که کم تر کسی از آن برخوردار است. من کاره ای نیستم که بخواهم درباره حجاب و حد و حدود آن بحث کنم. هر چند اگر کاره ای هم بودم بعید می دانم این مسئله را مهم تر از فقر و بیکاری و اعتیاد، و گسترش دروغ و نفاق و ریا تلقی می کردم. اما به هرحال اگر هم این مسئله در نظرم اهمیت پیدا می کرد چنین ساده انگارانه با آن برخورد نمی کردم و به جای بررسی و تحلیل درست موضوع،آدرس عوضی به دیگران نمی دادم. و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. به عبارتی دیگر مشت نمونه خروار است. از همین تحلیل حیرت آور می توان فهمید که در بقیه موارد نیز حضرات چگونه مسائل خرد و کلان مملکت را تحلیل و بررسی می کنند و در نهایت براساس همین تحلیل های عجیب و غریب برای حل معضلات مملکت نسخه می پیچنند. من تا امروز فکر می کردم این که صدا و سیما در روزهای انتخابات باحجاب و بی حجاب وکراواتی و ریشو برایش فرقی ندارد، از سر اضطرار است. دلم به حال صدا و سیمایی ها می سوخت. با خودم می گفتم بندگان خدا برای چندتا رای بیشتر مجبورند این کار را انجام بدهند. اما وقتی دیدم آقای ضرغامی با افتخار از این که فقط در ایام انتخابات صدا و سیما همه مردم را به یک چشم نگاه می کند سخن می گویدکم مانده بود روی سرم کرفس سبز شود. عین عبارت را از ایسنا برایتان نقل می کنم: رییس سازمان صداوسیما در بخش دیگری از این مراسم گفت: تعجب می‌کنم بعضی از بزرگان می‌گویند خوب است صداوسیما همان خانم‌هایی که در طول انتخابات نشان می‌دهد بقیه ایام نیز نشان دهد.

وی اضافه کرد: خب این روشن است. ما اگر در انتخابات همه را نشان ندهیم به هم‌وطنان‌مان ظلم کرده‌ایم. در حالی که به دنیا می‌گوییم همه مردم با هر تفاوت، سلیقه و فرهنگی که دارند پشتوانه نظامند، در انتخابات شرکت می‌کنند و در راهپیمایی‌ها هم حضور دارند. استکبار حاضر است به ما پول بدهد اگر چند نفر که لباس مناسب ندارند را پخش نکنیم و بگوییم این انقلاب و مردمش یک عده آدم‌های معدودی هستند که حجاب سفت و سخت دارند. اما اگر در طول سال بدحجابی نشان نمی‌دهیم، آن هم کار درستی است. اگر بخواهیم تأکید کنیم پس وظیفه الگوسازی رسانه ملی چه می‌شود؟ هر چند خیلی‌ها گفته‌اند دیگر این حجاب در جامعه وجود ندارد و شما از جامعه جدا می‌افتید.

از این همه منطق و برهان و استدلال و خردورزی و عقل نقاد به که باید پناه برد؟ اگر در انتخابات همه را نشان ندهیم به هموطنانمان ظلم کرده ایم؟ فقط در انتخابات؟ مثلا اگر در ایام عید یا در ایام عزاداری و یا نزاع های سیاسی همه مردم را نشان ندهیم به مردم ظلم نکرده ایم؟ آقای ضرغامی در همین فرمایشاتشان می فرمایند در یک نظر سنجی ثابت شده که بیش از هشتاد درصد به حجاب چادر اعتقاد دارند. دو خط پایین تر هم می گویند:

. استکبار حاضر است به ما پول بدهد اگر چند نفر که لباس مناسب ندارند را پخش نکنیم و بگوییم این انقلاب و مردمش یک عده آدم‌های معدودی هستند که حجاب سفت و سخت دارند.

مگر نمی گویید بیش از هشتاد درصد به چادر اعتقاد دارند؟ چه طور اگر آن بیست درصد را نشان ندهید می گویند طرفداران انقلاب یک عده آدم معدود هستند؟ تازه برفرض هم بگویند، از کی تا حالا شما نگران این هستید که مستکبران درباره شما چه نظری دارند؟ چه طور هر وقت منتقدان شما می گویند چنین و چنان نکنید مبادا گزک به دست رسانه های ضدانقلاب و مجامع به قول شما استکباری دهید،رگ های انقلابی تان متورم می شود که گور پدر دشمنان اسلام. اصلا مهم نیست آن ها درباره ما چه می گویند ولی به این یک مورد خاص که رسید نگرانید که مبادا مستکبران بگویند فلان و بهمدان؟ شما را به خدا مخاطبانتان را این قدر هالو فرض نکنید که آن ها که چنین کردند عاقبت به خیر نشدند. مگر نمی گویید با نشان ندادن بی حجاب ها دارید الگوسازی می کنید؟ خب، این که دیگر جای نگرانی ندارد، آن نوزده درصد و خورده ای را هم که خیلی به حجاب مورد نظر شما علاقه ای ندارند با همین الگوسازی به راه راست هدایت بفرمایید و قال قضیه را بکنید. چهار خط حرف زدید که اگر آدم بیکاری پیدا شود می تواند از دل آن چهل تا تناقض پیدا کند. همین یک سخنرانی شما کافیست تا همگان دریابند چرا سال های سال است در بر یک پاشنه می چرخد و ما هم چنان دوره می کنیم روز را و شب را و هنوز را.