وقتی از قول آقای معتمدی خواندم که از بردن ساز از سوی استاد علیزاده به داخل هواپیما توسط یکی از مسئولان شرکت ایران ایر جلوگیری شد تنها نکته‌ای که از این حرکت به ذهنم رسید احتمالا کم دانشی یا نوعی لجاجت شخصی می‌تواند باشد.چرا؟

چون در تمامی این سال‌ها هنرمندان موسیقی سازهای خودشان را همراهشان به داخل هواپیما می‌بردند؛ به خصوص هواپیماهای ایرانی که مشکلات و مصایب آن یکی و دو تا نیست هر آن امکان دارد بلایی بر سر این سازها بیاید.

سازهای چهره‌هایی چون استاد حسین علیزاده هم در زمره سازهای معمولی نیست که بخواهند از خودشان دورشان کنند. برخی از این سازها انصافا در زمره عتیقه‌های هنری است و مثل ساز هاشمی استاد که در نوع خود بی‌جانشین است. نکته جالب این که زمانی با دوستم بهداد بابایی صحبت می‌کردم که می‌گفت اگر نوازنده‌ای بتواند ساز مطلوب خودش را پیدا کند یکی از شانس‌های بزرگ زندگی‌اش را به دست‌آورده است چرا که برخی از این سازها با فرد نوازنده عجین و همنشین می‌شوند و جدایی آنها از یکدیگر کاری سخت است و ساز در دستان نوازنده‌ای دیگر آن خروش و سوز و تاثیری را که برای مثال در دست استاد علیزاده یا صاحب اصلی ساز دارد ، ندارد.

حال در چنین فضایی در نظر بگیرید یکی دو مامور شرکت هواپیمایی به دلایلی که متاسفانه هنوز نمی‌دانیم چیست جلوی یک حرکت روتین و معمولی را بگیرد و بخواهد تبصره‌آی تازه و سلیقه‌ای برای آن خلق کند و از آن مهمتر طلبکار هم باشد و بگوید که من به شماها پاسخگو نیستم. این نکته از ان جهت اهمیت دارد که در چند ماه اخیر برخورد‌های سلیقه‌ای با اهالی موسیقی بسیار شده است و روزی و ساعتی نیست که نشنویم مدیری و مسئولی تصمیمی خلق الساعه نگیرد و آن را به همانند تیری زهر‌آگین به بدنه نحیف موسیقی پرتاب نکند. اکنون از قرار کار از رده مدیران به نیروهای خدماتی رسیده است و آنها هم قرار است برای موسیقی کشور تصمیم خلق کنند. دیری نخواهد پایید که بشنویم یک راننده تاکسی و آبدارچی فلان اداره برای اهل موسیقی تصمیم بگیرد و مانع کارشان شود.

جالب است که نخستین بار استاد حسین علیزاده بودند که  یکی دو هفته قبل که ماجرای جلوگیری از اجرای نوازندگان زن مطرح شد ،این نکته را متذکر شدند که وضعیت کنونی موسیقی از منظر اعمال سلیقه به جای ضابطه بسیار شبیه سال‌های ابتدای انقلاب است. سال‌هایی که برخی محتسب‌مزاجان چنان فضا را بر اهل موسیقی تنگ کرده بودند که حمل ساز در شهر با خطرات جانی همراه بود.

اصل خبر را بخوانید

نگارنده امیدوار است مسئولان ایران ایر توضیحات قانع کننده‌ای برای این کار داشته باشند که به گمانم بهترین توضیح عذرخواهی است,وگرنه من که هر چقدر قوانین و آداب و آیین‌نامه های مربوط به مسافرت را گشتم و زیر و رو کردم چیزی تحت عنوان جلوگیری از ورود ساز در آن نیست.

اصل ماجرای حمل وسایل به داخل هواپیما بیشتر در مرحله چک و خنثی وسایل و چمدان ها و افراد است که وقتی مشکلی امنیتی نداشته باشند طبیعی است هر مسافری حق دارد یک یا دو بسته را با خود به داخل هواپیما ببرد که روی همین اساس تمامی موزیسین ها سازشان را به داخل می‌بردند.

حال در میان این همه گرفتاری که اهالی موسیقی با آن دست به گریبانند باید برای چنین مسئله هم انرژی و وقت صرف کرد.

حسین علیزاده جزو مفاخر فرهنگی و هنری این مرز و بوم است و به گمانم دست اندرکاران ایران ایر باید افتخار کنند که هنرمندی همانند  و در طراز علیزاده مسافر هواپیمای آنهاست و  در این گونه موارد خلبان مستقیم به دیدار چنین افرادی می‌آید وحتی به بخش ویژه دعوتشان می‌کند و با بلندگو نیز حضور استادانی این چنین را یاد‌آور می‌شود. حال عجیب است و شگفت‌انگیز که به جای قدر دانستن این مرد نازنین و کم نظیر که آثارش سالیان سال  در گوشه خاطره ذهنی هر ایرانی نشسته است،باید با چنین رفتارهای توهین آمیزی فضا را بر آنها و اجراهایشان تنگ و تنگ‌تر کنند؟

منبع: وبلاگ مهمان خبرآنلاین