این مهم تنها 67 سال بعد از جنگی محقق شد که تمامی دنیا را در خود سوزاند و بر مبنای ایده های نژادی مردی شکل گرفته بود که او هم با تاسی از نظرات انسان شناسان اروپایی، نژادی را بر نژاد دیگری برتری داده بود.
ریشههای نژادپرستی در عصر جدید به نظریات کنت دوگوبینو نویسندهٔ فرانسوی میرسد که آن را در 1853 منتشر کرد. در قرن بیستم بزرگترین حامی نژادگرایی هاستن استوارت چیمبرلین نویسنده آلمانی انگلیسی تبار بود.
هیتلربا تاسی به نظرات کنت دو گوبینو مبنای نبرد خود رابر نابودی نژاد سامی و برتری نژاد آریایی گذاشت و آتش جنگی را بر افروخت که کشتگان آن با جمع تمام جنگهای بشری شانه به شانه می زدند.
اما به فاصله 60 سال این قاره که هیتلر تنها یکی از محصولات خود برتر بینی تاریخی شان بود به جایی رسید که اکنون به عنوان مثالی برای همگرایی و اتحاد ملل مختلف مطرح است.
منطقه ما یعنی منطقه خاورمیانه از دیرباز مهد تمدن های بزرگ بشری بوده است اقوام مختلفی از سامی نژاد ، دراویدی تا آریایی و اقوامی از نژادهای ناشناخته دیگر هرکدام در به وجود آمدن محصولات امروز تمدن جهانی شریک بوده اند ؛ از اختراع خط و کشف مفرغ و آهن گرفته تا بزرگترین ادیان بشری در همین منطقه و مناطق اطراف آن به وقوع پیوسته است.
اما دقیقا به همین دلیل این منطقه همواره گرفتار جنگ های خونینی هم بوده است از آشوری های سامی نژاد که عیلامی را نابود کردند تا مادها و هخامنشیان که طومار آشوریان را در هم پیچیدند از تفوق اعراب مسلمان گرفته تا هجوم مغول های زرد پوست که تمامی جهان شناخته شده را زیر سم اسبان خود گرفتند از چین گرفته تا دورترین مناطق اروپا
و در قرون وسطی نیز ترکان سلجوقی و عثمانی مناطق بزرگی را زیر نگین انگشتر خود داشتند تا جنگ جهانی اول و دوم که مرزهای جدید را تعیین کردند.
حاصل این جنگها یک اختلاط نژادی است که در عرض 4 تا 5 هزار سال از تمدن مدون بشری چنان قومیتهای این منطقه را به هم نزدیک کرده که پافشاری نژادی را در این منطقه کلا بی معنا کرده است.
در چنین شرایطی کشمکش های سیاسی بین کشورهای منطقه به دلایل سیاسی همواره وجود داشته است اما نکته تاسف برانگیز تسری این اختلافات به رویکردهای نژادی بین مردمان کشورهای منطقه است.
مردم منطقه خاورمیانه سالهاست علیرغم بهره بردن از دین مشترک هیچ گاه نتوانسته اند یک اتحاد بلند مدت معنا دار بین خود برقرار کنند. چرا که کشمکش های سیاسی و اختلاف های ارضی و حتی عقیدتی به مردم مجال تماس و برقراری ارتباط دوستانه فرهنگی نداده است.
اتفاق اخیر در فرودگاه عربستان نه اولین اتفاق است نه آخرین اتفاق اما حجم سنگین کشمکش ها و فحش های نژادی در فضای سایبری بسیار بی سابقه بوده است.
اختلافات سیاسی بین ایران و عربستان و بین ایران و اعراب نه چیز جدیدی است و نه حتی محصول بعد از انقلاب ،اما عرب ستیزی و عجم ستیزی و اصولا قومیت ستیزی اگر برای نسل آینده کشور بدعت شود هیچ محصولی جز داغ نگه داشتن شعله های زیر خاکستر جنگ و ویرانی نخواهد داشت.
اختلافات سیاسی زودگذر هستند .فرداروز ایران و عربستان مانند ایران و عراق، ایران و ترکیه و ایران و...... اختلافاتشان را حل می کنند اما شعارهای تند نژادی و وحشی خواندن یکدیگر مخصوصا در کشور ما که در بسیاری از استان هایش با ترکیب های مختلف قومیتی روبه روست بسیار مخرب و مرتجعانه است.
آن چیزی که در آینده فرهنگ و توحش را مشخص کرده و بین آن مرز می کشد انسانیت ،همکاری و تعامل و دوری از جنگ و نزاع بیهوده است؛ لذا بر هرکدام از ما وظیفه است که به فرزندان خود نه کینه و دشمنی نژادی که دوستی و همکاری را بیاموزیم و با این روش آنها را برای روبه رویی با جهان رو به روشن آینده آماده کنیم.