بسیاری از مردم نمیدانند نژادپرستی چی است. در واقع بسیاری از مردم ما گمان میکنند نژادپرستی یک موضوع مربوط به نژاد است و حتی بعضی از مردم فکر میکنند نژادپرستی حتما پرستش یا ستایش یک نژاد برتر است.
در واقع تا قرن نوزدهم و حتی اوایل قرن بیستم که گمان میکردند نژاد یک مفهوم علمی قابل پژوش است و به نژادهای تفکیکشده یا قابل تفکیک باور داشتند، این تعریف از نژادپرستی میتوانست قابل اعتنا باشد، اما الان وضع فرق کرده است و ما میدانیم خصوصیات مشترک انسانها بسیار بسیار بیش از خصوصیات متفاوت آنها است و آن خصوصیات متفاوت هم هر چند قابل تشخیص هستند، در دستههای قابل تفکیک توزیع نشدهاند.
پس در قرن بیست و یکم به چه میگوییم نژادپرستی؟ در واقع نژادپرستی عملا از تبعیض قابل تفکیک نیست و تبعیض به دیدگاه، شیوه، یا رفتاری میگوییم که در پی توجیه یا اجرای توزیع نابرابر حقوق یا امتیازهای اجتماعی بین گروههای مختلف اجتماعی است که از لحاظ ظاهر، زادگاه، طبقه یا هر تفکیک اجتماعی دیگر با هم تفاوت دارند. جامعهی فارغ از تبعیض امتیازها و حقوق اجتماعی را نابرابر توزیع نمیکند.
عجیب است که بسیاری از مردم با این که نمیدانند نژادپرستی و تبعیض دقیقا چی است، اطمینان دارند که خودشان نژادپرست نیستند و رفتارشان نژادپرستانه نیست. این وضعیت بدی است. وضعیت کسانی که نشانگان یک بیماری را نمیشناسند اما چنان اعتماد به نفسی دارند که گمان میکنند هرگز بیمار نشدهاند و نمیشوند.
به همین دلیل تکیه بر سجایای اخلاقی و فضائل معنوی در مقابله با نٓادپرستی در شرایط فعلی جامعهی ما به هیچ روی کافی نیست. به بیان دیگر ما نیاز به تعریف دقیق و قانونی تبعیض و نژادپرستی داریم تا از یک سو مرتکبین این اعمال مجرم شناخته شوند و به مجازات قانونی برسند و از سوی دیگر نتوان هر کسی را متهم به رفتار نژادپرستانه کرد. در واقع یک ابهامزدایی قانونی از تبعیض و نژادپرستی کمک میکند تا تکلیف مردم روشن شود و آموزشهای عمومی نسل بعد را نیز بر مبنای همان قوانین تنظیم کرد و از آنان توقع داشت تا به آن قوانین پایبند بمانند.
یکی از توقعهای بهجای مردم از نمایندگان مجلس شورای اسلامی میتواند رفع ابهام از مواردی چنین با طرح و تصویب قوانین دقیق و واضح باشد.