اسلام با وحی آغاز شد و وحی با سوگند به قلم. و آن روز که رسول خدا (ص) در جنگ با کافران قریش، سوادآموزی به ده مسلمان را فدیهی هر اسیر نامسلمان قرار داد، پایهی همین جریان را در زندگی و فرهنگ روزمرهی مسلمانان محکم کرد. فرهنگی که بزرگ شمردن رسانه و نقش اجتماعی آن جزئی از این فرهنگ است.
در زمان امیر مومنان (ع) توجه به زیبایی و بلاغت خطبهها به عنوان رسمیترین نهاد رسانهای در فرهنگ اسلامی اوج گرفت و باز این یعنی جانشین پیامبر در ادامهی روند بزرگداشت رسانه به اهمیت توان هنری در رسانه آگاه بود و آن را به رسمیت میشناخت.
چنین است که بلاغت کوتاه و رسا گفتن که در «والعادیات ضبحا» در قرآن به چشم آمده بود، سرمشقی شد و به خطبههای امیر مومنان (ع) راه یافت و سبکی نو در نامه و خطبه در زبان عربی پدید آورد.
پس از تثبیت اهمیت اجتماعی رسانه و نیز تاکید بر وجه هنری رسانه، نوبت به تعهد رسانه میرسد. در زمانی که بنی امیه شاعران و خطبهنویسان را با طلا میخریدند، در زمانی که اهمیت اجتماعی رسانه باعث شده بود وجه هنریش معادل درهم و دینار بیابد، در زمانی که یزید میپنداشت که صدای مقاومت اهل بیت را در کربلا خاموش و محبوس کرده است، زینب (س) برخاست و سومین وجه اهمیت رسانه را نمایان کرد، تعهد متقابل رسانه به جامعه. رسانه در سیرهی اهل بیت نه تنها حق دروغ گفتن و فریفتن ندارد، که گاه حتی حق خاموش ماندن نیز ندارد.
و وجه چهارم رسانه را همزمان با زینب (س) امام زینالعابدین (ع) آشکار کرد، آنجا که وجاهت رسانهی رسمی را زیر سوال برد و در اشاره به منبری که در مجلس یزید نهاده بودند گفت «هذه الاعواد» (این چوبها). اینجا بنای نگاهی به رسانه را میگذارند که میگوید رسانهای رسمیت دارد که حقیقت را فریاد بزند. اینجا نگاه «هر حنجر یک رسانه» به عنوان آخرین رکن از ارکان چهارگانهی نگاه اسلام به رسانه آشکار میشود.
و اگر پانزده قرن پیش - به کم و بیش - فرهنگی نگاهی به رسانه را بیان نهاده و ترویج کرده که برای رسانه چهار اصل قائل است:
۱. اهمیت و جایگاه اجتماعی رسانه
۲. وجه هنری رسانه
۳. تعهد متقابل رسانه به جامعه
۴. هر انسان خود رسانهای است
آن گاه چرا در روزهای رسانهای همین فرهنگ دنبال روزی برای رسانهها نگردیم و اگر بگردیم چه روزی را از اربعین مناسبتر مییابیم؟
نظر شما