.

بزرگراه مشهور «نیایش» در اقدامی نسنجیده و در یک کج سلیقگی آشکار، به نام « آیت الله هاشمی رفسنجانی» شد. دانش «فرهنگ شناسی» و تجربه «مدیریت اجتماعی» می آموزد که در فرهنگ و ادبیات شهری مردم در آینده، این بزرگراه هیچ وقت و به هیچ وجهی، به نام «آیت الله هاشمی رفسنجانی» مشهور نخواهد شد. بزرگراه «نیایش»، نیایش خواهد ماند، گرچه تابلو ها تغییر کنند.

چنانکه هیچ یک از مردم شهر تهران، «میدان کاج سعادت آباد» را میدان «شهید تهرانی مقدم» نمی شناسند؛ و «میدان شهرداری سعادت آباد» را به نام «میدان قیصرامین پور» نمی شناسند؛ بگذریم که حتی «گیشا» را نیز پس از سه دهه «کوی نصر» نمی‌نامند. از این دست بی تدبیری ها و بی خردی های فرهنگی در این شهر که به دوگانگی و تضادهای شهری انجامیده است، بسیارند.

گرچه می دانم از هم‌گسیختگی فرهنگی این شهر، کارش از نامگذاری گذشته است و دغدغه اصلاح «اسم ها و قالب ها » را داشتن، در شهری که « رسم ها و مفهوم ها» از بین رفته است، کوه به ناخن کندن است و آرزوی محال داشتن اما نقد زمانه و زمینه ها، کار دغدغه‌مندان فرهنگ است که شاید در پسِ ناامیدی هم، بسی امیدها دارند.

اما اقدام مدیران شهرداری در دوره قالیباف و اعضاء فعلی شورای شهرداری تهران برای تعجیل و فوریت چنین تغییری نیز قابل تامل است. باید به جناب محسن هاشمی، گفت که این اقدام جای تاسف دارد نه تقدیر و رونمایی؛ و نیز باید تغییردهندگان را مواخذه می کردید که چرا با این اقدام شان، تضادهای نامگذاری شهری را دو چندان کرده اند.

نام آن سیاستمدار خدوم و ماندگار را باید بر کوی و بزرگراهی می گذاشتند که در افکارعمومی و ادبیات شهری، مورد اقبال و استقبال و استعمال ساده و سهل و فراوان قرار می گرفت. نه آنکه مردم را در استفاده از نام بزرگراه مشهور «نیایش» به خطا و اشتباه و دوگانگی دچار کنند.

حتی باید در اقدام کسانی که چنین تغییری و تصمیمی گرفته اند، شک و تردید کرد و اغراض درونی کمیته نامگذاری‌کننده را زیر سوال برد. چرا که با چنین اقدامی، غیرمستقیم خواسته اند نام «آیت الله » در ادبیات شهری مورد استعمال عمومی قرار نگیرد.

سالیان درازی است که این نسنجیدگی ها در مدیریت فرهنگی شهر تهران، سکه رایج است و واضح و روشن است که تغییر دهندگان از کمترین درک فرهنگ شناسانه و جامعه شناسانه برخوردار نبوده و نیستند.

از اعضاء کمیسیون نامگذاری شهری شهرداری و شورای شهر البته توقعی نیست که درکی از جامعه شناسی شهری و انسان شناسی شهری داشته باشند و مُسجل است که آنان اساسا با چنین دانش هایی غریبه اند. چراکه دراین سال ها خیابان های مشهور بسیاری بیهوده تغییر نام یافت و این تغییر در میان مردم، مورد تمسخر و تعجب و تضادها واقع شد.

اما همواره این پرسش ذهنی با نگارنده این سطور بوده است که چهره فرهنگمداری همچون جناب احمد مسجدجامعی که عضو  شورای شهر تهران بوده اند چرا اعتراضی به این اقدامات ضد شهری و شهروندی نکردند!؟

به امید تغییر نگاه مدیران و استفاده از دانش های جدید در مدیریت فرهنگ شهری.

پیش از این نیز در سال 1390 انتقاد جدی خود را نسبت به تغییر نام میدان کاج به نام شهید تهرانی مقدم توسط شورای شهر اعلام کرده بودم و یادداشتی در این باره نوشته بودم:  با وجودمصوبه نسنجیده شورای شهر،کاج برای مردم کاج می ماند

منبع: khabaronline
"