در گزارش نشنالجئوگرافیک به قلم «توماس اردبرینک» و عکسهای «نیوشا توکلیان» آمده است: «قلههای کوههای زاگرس هنوز سفید از برفاند. در این بخش از ایران غربی، درهها و شیبها از میان راههای طولانی طاقتفرسا میگذرند؛ مسیرهایی قدیمی که انسانها و گلهها از هزاران سال قبل در تکرار مکررات چرگشت از آنها استفاده میکنند.»
در ادامه این گزارش آمده است: «امروزه عشایر باقیمانده با گلههایشان دیگر برای رسیدن به چراگاههای تابستانی روی کوههایی که بر شهر چلگرد مشرفاند از اسب استفاده نمیکنند، بلکه از خودرو و وانتهای اجارهای بهره میگیرند و بختیاریها برای آگاهی از اخبار از تلفن همراه استفاده و از آنتندهی ضعیف گله میکنند.»
از هزاران سال قبل عشایر ایرانی این مسیر را طی میکنند؛ در بهار بهسمت چراگاههای تازهتر کوههای زاگرس که برای گوسفند و بز علف فراوان دارد میروند و پایان پاییز با دامهای قوی که بهخوبی چریدهاند و برای زمستان مقاوم شدهاند به استان خوزستانِ غنی از نفت بازمیگردند.
عشایر ایران که تعدادشان به بیشاز یک میلیون نفر میرسد به لطف انزوایی که بخشی از شیوه زندگیشان است دهها سال در برابر امروزی شدن مقاومت کردهاند. البته سنتهای ریشهای و ساختار پدرسالار جامعهشان هم راه را بهسوی امروزی شدن بسته است. به هر رو، خشکسالیهای طولانی، طوفانهای سهمگین شن، شهرنشینی، اینترنت و افزایش آموزش عالی سبب کاهش جمعیت عشایر شده است. زوجهای سالمندتری که به زندگی روی دامنههای کوههای زاگرس ادامه میدهند میتوانند آخرین فصل از داستان یکی از مهمترین جوامع کوچنشین باقیمانده روی زمین باشند.
شیرین خدادادی ۲۶ ساله همراه با پسرش چای آماده میکند. این خانواده بعد از آنکه رانندهای که به او پول داده بودند به آنها گفت که نمیتواند به رانندگی ادامه دهد و آنها را پیاده کرد شب را کنار جاده گذراندند
در استان خوزستان، معصومه احمدی ۱۴ ساله اسلحه مادرش را نگه میدارد. زنها بهعنوان هدیه عروسی با تایید پدر و شوهر اسلحه میگیرند. اغلب مردان وقتی اولین فرزند پسر متولد میشود به همسرشان اسحله هدیه میدهند
حدود دو ساعت برای رسیدن به مدرسه بیبی مریم راه است. این دخترها از خانوادههای عشایری هستند که برای اینکه فرزندانشان بتوانند به مدرسه بروند به روستاها مهاجرت کردهاند
خشکسالی در روستای سیکوند در استان خوزستان چوبانان را مجبور کرده است دامهایشان را در جستوجوی علف جابهجا کنند. بسیاری از خانوادههای عشایر بهدنبال شیوهای از زندگی هستند که به فرزندانشان اجازه دهد به مدرسه بروند
خانواده زمانی غذا روی سفرههای رنگی تقسیم میکنند
مرضیه صیفوری ۸ ساله همراه با خانوادهاش از استان خوزستان در جستوجوی آب و علف برای گلهشان تازه به زردکوه رسیدهاند
علیحسن درویشی (سمت چپ) ۴۰ ساله، همراه با خویشاوندش، علیاحمد قربانی مقابل چادر خانواده درویشی ایستاده است
مهشید قنبری ۱۲ ساله دانشآموز بسیار خوبی بود اما مدرسه را ترک کرد. معلمان از خانوادهاش خواستند اجازه دهند او درسش را ادامه بدهد اما مادر نمیخواهد دخترش از او دور باشد و سر کلاس معلم مرد بنشیند
اسماعیل کریمی (سمت چپ) ۱۲ ساله و برادرش غلامرضا ۱۴ ساله بزغالهها را روی زردکوه بغل کردهاند
ابراهیم رستمی ۴۵ ساله زاده نجفآباد اصفهان است. یک دختر یکساله دارد و معتقد است که زندگی عشایری هر روز سختتر میشود
مرضیه اسماعیلپور ۳۳ ساله مراقب بچههایش است. مرضیه و شوهرش بیشتر گله بزهایشان را فروختهاند و فکر میکنند که از این پول برای کمک به خانواده و زندگی در شهر استفاده کنند. اینگونه بچههایشان میتوانند به مدرسه بروند
مصطفی مختاری ۱۰ ساله داخل چادر پدربزرگ و مادربزرگش در حیاط خانه آنها نشسته است. پدربزرگ و مادربزرگش تصمیم گرفتهاند در خانهای یکجانشین شوند تا نوههایشان بتوانند به مدرسه بروند. اما چون عادت دارند در چادر زندگی کنند داخل حیاط خانه چادر زدهاند
بیبیجان مختاری (در مرکز) ۵۷ ساله و ماهپسند مختاری (سمت چپ) ۶۲ ساله برای اولین بار در یک خانه زندگی میکنند. برای زندگی، خانواده صنایع دستی تولید میکنند و میفروشند
علی جهانبخش ۴۰ ساله در استان خوزستان در فضای باز کلاس برگزار میکند
پریسا زمانی ۲۰ ساله سوار اسبش میشود. پریسا سوارکار ماهری است. بسیاری از خانوادههای عشایر شیوه زندگیشان را عوض کردهاند به شهرها مهاجرت کردهاند. اینگونه دخترها میتوانند به مدرسه بروند
منبع : چمدان
2121