بهنوش خرمروز: داستانهای مربوط به موجوداتی چون خونآشام، زامبی و مانند آنها در بین نوجوانان طرفداران زیادی دارند. این داستانها چه در قالب کتاب و چه در قالب فیلم و سریالهای تلویزیونی، اغلب در میان مخاطبان خود، انبوهی از نوجوانان را دارند. اما چرا نوجوانان به این گونه فیلمها و کتابها علاقه نشان میدهند و این دسته داستانها چه تاثیری روی آنها میگذارد؟
به گفته این محققین، نوجوانان ادراک متفاوتی از دنیا و وقایع دارند. آنها با رشد ناگهانی بخش پیشپیشانی قشر مغزی که مسئول افکار منطقی است و دوره مدیریت، سازماندهی و به اصطلاح هرس شدن مسیرهای مغزی این بخش دست و پنجه نرم میکنند. برای همین منطق کاملا متفاوتی دارند. آنها خیلی بیشتر هیجانی واکنش نشان میدهند و بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرند.
با این که هنوز مشخص نیست چهطور، اما این داستانها تاثیر بلندمدتی بر نوجوانان دارند. به اعتقاد محققین، از دید سیاه و ناامیدی گرفته تا منفعل بودن شخصیت اصلی زن داستان، بر دید نوجوانان و قضاوتهای آینده آنها تاثیرگذار است. این نگزانکنندهترین بخش ماجرا است.
ولی چرا این ماجراها با این همه جنبه تار و سیاه، برای نوجوان جذاب میشود؟ به گفته محققین، نوجوان در دورهای است که خودش یک روز همه چیز را سیاه میبیند و یک روز سپید، یک روز ناامید است و یک روز پر از شور و هیجان. به علاوه، این که دقیقا نمیداند کیست، همان چیزی است که در مورد شخصیتهای این گونه داستانها هم صدق میکند.