گروه اندیشه: دکتر محمود سریع القلم در سخنرانی های خود بر روی ای کیو و هوش هیجانی، برای رفتن به سمت توسعه و پیشرفت تاکید فوق العاده ای دارد. ایرانیان راه دشوار توسعه را درپیش دارند اما در حوزه نهادسازی بسیار ضعیف هستند. از این رو امر توسعه در جهان امروز میسر نمی شود جز آشنایی به علوم روز و پیچیدگی های آن به ویژه در مسئولیت پذیری فردی و جمعی. این توصیه سریع القلم مشوق انجام گفت و گوی حاضر نیز هست. در حوزه ای کیو، «انیاگرام» علمی است که راه توانمند شدن افراد را در مناسبات فردی و جمعی، در اختیار اشخاص قرار می دهد. انیاگرام به هر یک از ایرانیان می تواند کمک بکند تا با بهره گیری از آن، رهبری و مسئولیت فردی و جمعی خود را در سطح بالایی ایفا کنند. از این منظر اِنیاگرام فراتر از یک ابزار تیپشناسی ساده است. انیاگرام یک سیستم عامل انسانی است که ۹ شیوهی متفاوت ادراک و تعامل با جهان را آشکار میکند. این مدل با تمرکز بر «کانون توجه» و «راهبردهای دفاعی»، به رهبران و افراد کمک میکند تا از وضعیت خودکار (ناهشیار) خارج شده و با ارتقای هوش هیجانی (EQ)، تضادهای درونی و بیرونی خود را در دنیای پیچیدهی امروز مدیریت کنند. این مسیر، سفری از خودشناسی تا تسلط بر خویشتن است که نه تنها در محیط کار، بلکه در تمام ابعاد زندگی، فرد را به سوی تعالی سوق میدهد.
برای به دست دادن فهم بهتری از انیاگرام، احمد آخوندی، در گفت و گو با جعفر واعظی مترجم کتاب «تسلط بر هنر مدیریت افراد در محیط کار قرن ۲۱؛ نه سبک رهبری»، نوشته دکتر بئاتریس چسنات، مصاحبه کرده است. این کتاب راهنمای رشد و توسعه بر اساس آموزه های انیاگرام تدوین و از سوی انتشارات بازاریابی، منتشر و روانه بازار شده است. جعفر واعظی در این مصاحبه تأکید میکند که اِنیاگرام به رهبران میآموزد چگونه در «منطقه نبوغ» خود فعالیت کنند. این سیستم به مدیران اجازه میدهد تا فراتر از مهارتهای فنی، به «مهارتهای مردمی» (People Skills) مجهز شوند؛ یعنی بتوانند تفاوتهای فردی را به جای مانع، به عنوان موتور محرک تیم ببینند و در مواجهه با بحرانهای جهانی، با اصالت و ثبات درونی عمل کنند. از این رو اِنیاگرام برای قرن ۲۱، یک «نقشه راه» است. این مدل به اشخاص، مدیران، و کسانی که می خواهند زندگی خود را باقدرت تمام اداره کنند، اجازه میدهد از حالت «هواپیمای بدون خلبان» خارج شده و با بیداریِ درونی، سازمان را نه با زور و کنترل، بلکه با الهامبخشی و هشیاری هدایت کند. مصاحبه با جعفر واعظی به طور مشخص در ۴ موضوع مهم،۱- مفهوم ساختار اِنیاگرام شامل نه تیپ شخصیتی و سیستم عامل ذهنی، ۲- کاربرد کنش شخصیتی در رهبری کار و کسب، شامل هوش هیجانی، رهبری هشیارانه ، ۳- خودشناسی از نگاه حکمت وادبیات شامل شناخت خود در پیوند با اندیشه مولانا، و ۴- مسیر رشد و دگرگونی، شامل نقشه راه تحول و جامعیت را بررسی می کند. این گفت و گو در زیر از نظرتان می گذرد:
****
سفری به دنیای اِنیاگرام از دریچه سوگیریهای ادراکی
آقای واعظی شما در حوزه انیاگرام، کتب زیادی را ترجمه کرده اید، مایلیم در باره این علم بیشتر بدانیم، در شروع بفرمایید انیاگرام چیست؟
از این که فضایی برای معرفی این سیستم علمی فراهم کردید متشکرم. در پاسخ به سوالتان باید بگویم «اِنیـاگرام شخصیت»، ۹ توصیف یا دستهبندی شخصیتی و همچنین ارتباطات میان آنها را شرح میدهد. هر یک از این ۹ «تیپ» یا «سبک» شخصیتی، نشاندهندهی شیوهای متمایز از عملکردن در جهان است که بر اساس یک «کانون توجه» مشخص شکل میگیرد؛ یعنی آنچه به آن توجه میکنیم و آنچه به آن توجه نمیکنیم.
برای مثال، وقتی صبح از خواب بیدار میشویم معمولاً به چه چیزی توجه میکنیم؟ افراد مختلف با تیپهای شخصیتی متفاوت، روز خود را با حالوهواها و افکار متفاوتی آغاز میکنند. بعضی از تیپها با احساس خشم از خواب بیدار میشوند، برخی بلافاصله شروع به فکر کردن درباره فهرست ذهنی «کارهایی که باید انجام دهند» میکنند، و برخی دیگر با احساس شادی و هیجان نسبت به امکانهای روز جدید بیدار میشوند.
این ایده که افراد مختلف به شیوههای متفاوت و به چیزهای متفاوتی توجه میکنند، نقشی اساسی در تعریف سبکهای متمایز اِنیاگرام دارد. ۹ سبک یا تیپ اِنیاگرام را میتوان بر اساس «کانون توجه» یا «سوگیری ادراکی» آنها از یکدیگر متمایز کرد؛ یعنی آنچه جایگاه مرکزی را در افکار، ادراک، و اولویتهای ما در تجربهمان اشغال میکند.
برای تعیین سبک اِنیاگرامِ یک فرد، این پرسش را مطرح میکنیم: چه چیزهایی روی «صفحهی رادار» او قرار دارد و چه چیزهایی قرار ندارد؟ این پرسش هم روش تشخیص تیپ اصلی اِنیاگرام ماست و هم یکی از نقاط قوت کلیدی اِنیاگرام بهعنوان یک مدل شخصیتشناسی؛ زیرا نشان میدهد افراد بهطور مشخص چگونه با یکدیگر تفاوت دارند و همچنین نشان میدهد که نُه تیپ در چندین سطح با هم متفاوتاند.
این مدل مشخص میکند که افراد معمولاً به چه چیزهایی فکر میکنند و به چه چیزهایی فکر نمیکنند، چه احساساتی را بیشتر تجربه میکنند و کدام احساسات را کمتر یا اصلاً تجربه نمیکنند ، چه رفتارهایی برای سبک آنها رایج است، و چه اقداماتی را بهندرت انجام میدهند.
برای مثال، گروهی از افراد ممکن است وارد یک موقعیت یکسان شوند—مثلاً یک جشن تولد—اما هرکدام بسته به اینکه «برنامهریزی شخصیتی» آنها توجه شان را به چه چیزی هدایت میکند، بر جنبههای متفاوتی از آن جمع تمرکز کنند. یک نفر ممکن است تمرکزش بر پیدا کردن افراد آشنایی باشد که آنها را میشناسد، فردی دیگر جذب میز غذا شود، شخصی دیگر نگران این باشد که هدیهای برای میزبان را فراموش کرده است، و فردی دیگر بهسمت کسی کشیده شود که به نظر میرسد بیش از همه در حال خوشگذرانی است.
شخصیت شما؛ دژ دفاعی یا بالِ پرواز؟ راز شکل ۹پَر اِنیاگرام
اِنیاگرام از این راه یک حقیقت بنیادین را آشکار میکند که اغلب برای افراد شگفتآور است: همهٔ آدمها دنیا را به همان شکلی که ما میبینیم، نمیبینند؛ افراد مختلف میتوانند به یک موقعیت یکسان نگاه کنند و چیزهایی کاملاً متفاوت ببینند.
کانون توجهِ خاصِ هر یک از ۹ تیپ اِنیاگرام از یک «راهبرد مقابلهای» مرکزی شکل میگیرد؛ یعنی روشی پیشفرض برای کنار آمدن با شرایط، سازگار شدن با محیط، و بقا در جهان. این راهبرد مقابلهایِ اصلی و سوگیری توجهیِ همراه با آن، به شکلگیری یک جهانبینی متناسب و الگوهای عادتیِ متناظر در فکر، احساس و رفتار میانجامد.
در ژرفترین لایه، هر یک از این ۹ سبک شخصیتی اساساً یک ساختار «دفاعی» است؛ برنامهای درونی که بهطور خودکار عمل میکند تا از آسیب دیدن یا احساس ناراحتی محافظتمان کند. افزون بر این، الگوهایی که شخصیت را میسازند، بیانگر توانمندیها، تخصصها و «قدرتهای برتر» ویژهی ما نیز هستند.
اِنیاگرام بر پایهٔ شکلی ۹ پَر («اِنیا» بهمعنای ۹ و «گرام» بهمعنای چیزی ترسیمشده) سازمان یافته است؛ شکلی که بهعنوان چارچوبی تصویری برای این ۹ شخصیت عمل میکند و به ما کمک میکند بخش بزرگی از راز اینکه چرا افراد مختلف جهان را بهطور کاملاً متفاوت میبینند، درک کنیم.
نُه استراتژی برای بقا و شکوفایی
بنابراین بر اساس گفته شما، انیاگرام قدرت سازگاری، رشد و توسعه را در دنیای تفاوت ها می دهد. بر پایه ۹ سبک شخصیتی، که گفتید به نظر شما مهمترین معیار هایی که آن ها را از یکدیگر جدا می کند چیست؟
هر یک از این ۹ شخصیت را میتوان بر اساس راهبرد سازگاریِ متمایز آن، و همچنین توانمندیها، عادتها، چالشها و نقاط کور متناظری که از شیوهی راهبردیای که برای برآورده کردن نیازهایشان در زندگی برگزیدهاند، شناسایی کرد.
تیپ یک
افرادی که سبک تیپ یک دارند، معمولاً جهان را بر اساس این میبینند که تا چه اندازه با آنچه خود «کامل» یا «ایدهآل» میدانند هماهنگ است یا نیست. تمرکز توجه آنها بر این است که آیا امور «درست یا نادرست» یا «خوب یا بد» هستند. دغدغههای اصلیشان شامل انجام دادن کار درست و/یا اطمینان از این است که دیگران نیز کار درست را انجام میدهند، توجه به خطاها و اصلاح آنها، و تلاش سخت برای بهتر کردن امور است. آنها میتوانند بسیار خودانتقادگر باشند و معمولاً به قوانین و مقررات پایبند میمانند. رهبران تیپ یک، اصلاحگرانی آرمانگرا با صداقت و یکپارچگی بالا هستند که بر اخلاق و برآورده کردن استانداردهای بالای کیفیت تمرکز دارند.
تیپ دو
افراد با سبک تیپ دو معمولاً دوستانه، پرانرژی، هیجانی و بسیار بخشنده هستند (گاه حتی بیش از حد). آنها توجه خود را بر روابط و بر اینکه دیگران دربارهشان چه فکر و احساسی دارند متمرکز میکنند. دغدغهی اصلیشان این است که دیگران آنها را دوست داشته باشند، و ممکن است برای جلب تأیید دیگران، بهطور راهبردی بخشنده، یاریگر یا فداکار شوند. آنها بهاصطلاح «تغییر شکل میدهند» و خود را به شکلی ارائه میکنند که گمان میکنند بیشترین صمیمیت و ارتباط مثبت را با دیگران ایجاد میکند. تیپ دوها با دیگران همدلی میکنند (و گاهی بیشهمدلی دارند) و بهطور خودکار حالوهوا، نیازها و ترجیحات اطرافیان را حس میکنند، اما ممکن است نسبت به احساسات و نیازهای خودشان آگاهی کمی داشته باشند. رهبران تیپ دو بر این تمرکز دارند که چگونه از افراد حمایت کنند تا بتوانند بهترین عملکرد خود را داشته باشند و چگونه ارتباطهایی مثبت و سازنده با اطرافیانشان ایجاد کنند.
تیپ سه
افراد با سبک تیپ سه جهان را از منظر وظایف، اهداف، تصویر ذهنی، دستاورد و موفقیت میبینند. تمرکز توجه آنها بر این است که فردی موفق به نظر برسند و کارهای زیادی را به انجام برسانند. آنها در هماهنگ شدن با الگوی ایدهآل موفقیت مادی و نشانههای فرهنگیِ دستاورد بسیار توانمندند (مانند داشتن خودروی خوب، دستیابی به جایگاه اجتماعی بالا و برخورداری از مدارک و سوابق چشمگیر). تیپ سهها معمولاً انجام دادن را به بهای احساس کردن (هیجانها) و «بودن» در اولویت قرار میدهند. آنها میتوانند به افراد معتاد به کار (خورهی کار) تبدیل شوند که در کند کردن سرعت و آگاهی از احساسات خود دچار مشکلاند، اما در عوض حجم زیادی از کارها را به کارآمدترین شکل ممکن به انجام میرسانند. رهبران تیپ سه بر نتایج، تلاش سخت و مدیریت برداشتها تمرکز دارند تا موفقیت تیم و سازمان خود را تضمین کنند.
تیپ چهار
افراد با سبک تیپ چهار برای اصالت و واقعی بودن ارزش زیادی قائلاند و معمولاً با طیف گستردهای از هیجانها، از جمله رنج و درد، احساس راحتی میکنند. آنها توجه خود را بر دنیای درونیشان، احساس ارتباط یا گسست با دیگران، آنچه در یک موقعیت خاص «کم است»، و جنبههای زیباشناختی محیط اطراف متمرکز میکنند. از آنجا که بیش از سایر تیپها در احساسات خود زندگی میکنند، گاهی ممکن است بیش از حد با هیجانهایشان همانندسازی کنند. تیپ چهارها برای عمق و بیان صادقانهی احساسات در روابط ارزش قائلاند. آنها آرمانگرا و خلاق هستند و بهطور منظم احساس دلتنگی و اندوه ملایم را تجربه میکنند و گاه ممکن است درگیر گذشته شوند. رهبران تیپ چهار، ارزش بیان اصیل و ارتباط صادقانه را ترویج میکنند و از خلاقیت و درک متقابل حمایت مینمایند.
تیپ پنج
افراد با سبک تیپ پنج معمولاً درونگرا و خجالتیاند و نسبت به سایر تیپها هیجانهای خود را کمتر ابراز میکنند. آنها توجه خود را بر تفکر، کسب دانش، فعالیتهای فکریِ جذاب و ایجاد مرزهایی برای حفظ حریم خصوصی متمرکز میسازند. اغلب این احساس را دارند که میزان انرژیشان محدود است؛ به همین دلیل نسبت به اینکه دیگران زمان یا منابع محدودشان را تحلیل ببرند حساساند.
از آنجا که برای فضای شخصی ارزش زیادی قائلاند، ممکن است در روابط، در بهاشتراکگذاری خود با دیگران دچار دشواری شوند. رهبران تیپ پنج بر اهمیت کسب دانش، تولید و اتکا به بهترین اطلاعاتِ در دسترس تمرکز دارند و برای تخصص فنی ارزش بسیار بالایی قائلاند.
تیپ شش
افراد با سبک تیپ شش توجه خود را بر شناسایی تهدیدهای مربوط به امنیت و ایمنیشان و آمادگی برای مواجهه با خطر یا مشکل متمرکز میکنند. آنها ذاتاً هوشیار و مراقباند و ممکن است یا بهطور فعال ترسو و اجتنابی باشند (فوبیک) یا برای مقابلهی پیشدستانه با ترس، قوی و حتی ترساننده ظاهر شوند (ضدفوبیک). تیپ ششها معمولاً وفادار، تحلیلگر، پرسشگر و نسبت به قدرت و اقتدار بدبیناند. گرایش طبیعی آنها به ارزیابی تهدیدها و ریسکها باعث میشود مشکلگشاهای خوبی باشند، اما در عین حال ممکن است با بدبینی افراطی، دودلی و تفکر فاجعهمحور یا «بدترین سناریو» دستوپنجه نرم کنند. بیشتر تیپ ششها با مسئلهی اقتدار درگیرند؛ آنها هم خواهان یک مرجع قابل اعتماد هستند و هم ممکن است اقتدار را بیازمایند یا در برابر آن طغیان کنند. رهبران تیپ شش به پویاییهای قدرت و مسائل ایمنی و امنیت حساساند و بر آمادگی، ارزیابی ریسک و حمایت از کارکنان در همهی سطوح سازمان تمرکز دارند.
تیپ هفت
افراد با سبک تیپ هفت معمولاً پرانرژی، پرشتاب و خوشبین هستند. آنها توجه خود را بر فعالیتها و افکار سرگرمکننده و هیجانانگیز، ایجاد گزینههای متعدد و برنامهریزی متمرکز میکنند. معمولاً افرادی مشتاق، آیندهنگر و اهل لذتاند که دوست ندارند با احساسات ناخوشایند مانند غم، اضطراب، ملال یا درد روبهرو شوند. تیپ هفتها در تبدیل جنبههای منفی به مثبت مهارت دارند، ذهنی سریع دارند و معمولاً علایق متنوعی را دنبال میکنند و از تعامل اجتماعی با دیگران لذت میبرند. رهبران تیپ هفت، آیندهپردازانی خوشبین هستند که دوست دارند با بازی با ایدهها و نوآوری، امور را به جلو حرکت دهند.
تیپ هشت
افراد با سبک تیپ هشت معمولاً نسبت به قدرت و نیرو بسیار حساساند—اینکه چه کسی آن را دارد و چگونه از آن استفاده میکند. آنها معمولاً دسترسی بیشتری به خشم خود دارند و نسبت به سایر تیپها تحمل بالاتری برای تعارض و رویارویی نشان میدهند. تیپ هشتها توجه خود را بر ایجاد نظم، دیدن تصویر کلی و تشخیص اینکه آیا امور منصفانه و عادلانه هستند یا نه متمرکز میکنند. آنها قاطع، صریح و قدرتمند هستند و حضور انرژیبخش و پررنگی دارند؛ گاهی میتوانند ترسآور به نظر برسند و ممکن است تأثیر خود بر دیگران را دستکم بگیرند. تیپ هشتها میتوانند افراطی، تکانشی، بخشنده و حامی دیگران باشند. رهبران تیپ هشت از بهکارگیری قدرت، برقرار کردن نظم و پیشبرد مستقیم کارها لذت میبرند. آنها در مواجههی رودررو با چالشها بیباکاند و میتوانند راهنمایان و مربیان قدرتمندی برای زیردستان خود باشند.
تیپ نُه
افراد با سبک تیپ نه میانجیهای خوبی هستند، زیرا بهطور طبیعی میتوانند همهی جنبههای یک مسئله را ببینند و انگیزه دارند تعارض را کاهش دهند و هماهنگی و آرامش ایجاد کنند. آنها خوشبرخورد و آسانگیرند و معمولاً «با جریان پیش میروند»؛ تمرکز توجهشان بر هماهنگ شدن و سازگار شدن بیش از حد با دیگران است تا احساس راحتی کنند و از جدایی و تعارض دور بمانند. از آنجا که برای هماهنگی ارزش قائلاند و از تعارض خوششان نمیآید، ممکن است حواسپرت باشند و ارتباط کمی با خشم خود و دستورکار یا اولویتهای شخصیشان داشته باشند. این نبودِ ارتباط با اولویتهای درونی، تصمیمگیری را برایشان دشوار میکند؛ بنابراین اغلب دودل میمانند یا کارها را به تعویق میاندازند. رهبران تیپ نه برای مشارکت و دربرگیری ارزش قائلاند، معمولاً خودبزرگبینی ندارند، صمیمی و در دسترساند و با ایجاد اجماع و توافق رهبری میکنند.
در این جا یادآوری چند اصل مهم را ضروری می دانم: ۱-هیچ تیپ انیاگرام، بهتر – پیشرفتهتر، توانمندتر، مهمتر – از تیپ دیگری نیست و اعداد تیپ انیاگرام یک الی نُه سلسلهمراتبی نیستند. ۲-تغییر تیپ افراد در طول زندگی اتفاق نمیافتد، ولی افراد میتوانند با کار بر روی خود در لایههای سالم یا ناسالم تغییر جایگاه داشته باشند. هر فرد در تیپ خودش میتواند در لایههای سالم یا ناسالم تیپ خود باشد. و ۳- تیپهای انیاگرام به معنای معمول، جنسیت خاصی ندارند.
اکثر افراد ممکن است بخشی از صفات شخصیتی شماره های ۱ الی ۹ را داشته باشند، ولی در نهایت یک مورد برجستهتر است و در بیشتر مواقع بروز و ظهور دارد. و این یعنی شناخت خود و شناخت دیگران. در ادبیات عرفانی ما نیز بر خوشناسی به عنوان مهم ترین معرفت تاکید شده است:
«صد هزاران فضل داند از علوم
جان خود را مینداند آن ظَلوم
داند او خاصیت هر جوهری
در بیان جوهر خود چون خری
که همیدانم یجوز و لایجوز
خود ندانی تو یجوزی یا عجوز
این روا و آن ناروا دانی ولیک
تو روا یا ناروایی بین تو نیک
قیمت هر کاله میدانی که چیست
قیمت خود را ندانی احمقیست
سعدها و نحسها دانستهای
ننگری سعدی تو یا ناشستهای.»
به نظر مولانا هیچ علمی شریف تر از خودشناسی نیست: «اکنون همچنین علمای اهل زمان در علوم، موی میشکافند و چیزهای دیگر را که به ایشان تعلّق ندارد به غایت دانستهاند و ایشان را بر آن احاطت کلّی گشته و آنچه مهم است و به او نزدیکتر از همه آن است خودی اوست و خودی خود را نمیداند. همه چیزها را به حلّ و حرمت حکم میکند که این جایز است و آن جایز نیست و این حلال است یا حرام است. خود را نمیداند که حلال است یا حرام است؟ جایز است یا ناجایز؟ پاک است یا ناپاک است؟»
اِنیاگرام؛ نقشهی گنجِ رهبران؛ وقتی مولانا، داروین و تام کروز همنشین میشوند!
آیا میتوانید براساس این مدل نه سیستم عامل، برای هر یک از تیپهای شخصیتی، افرادی را نام ببرید؟ به نظر می رسد تیپ شناسی از این نظر می تواند هم در حوزه توسعه، و شناخت رهبران جهان موثر باشد؟
برای درک بهتر افرادی از حوزه های مختلف این موارد قابل توجه هستند: سبک ۱ اِنیاگرام: ماهاتما گاندی، سبک ۲ اِنیاگرام: مادر ترزا، سبک ۳ اِنیاگرام: تام کروز، سبک ۴ اِنیاگرام: جلال الدین محمد مولوی، سبک ۵ اِنیاگرام: چارلز داروین، سبک ۶ اِنیاگرام: وودی آلن، سبک ۷ اِنیاگرام: لئوناردو دی کاپریو، سبک ۸ اِنیاگرام: دونالد ترامپ، و سبک ۹ اِنیاگرام: ابراهام لینکلن. البته در کتاب «درک و دریافت انیاگرام» و همچنین در کتاب «۹ سبک رهبری» شخصیت های بیشتری معرفی شده اند.
رهبرانی از کسب و کارهای مختلف دربارۀ اینکه شناخت تیپ اِنیاگرام چگونه به آنها در مقام رهبر سازمان کمک میکند، سخن گفته اند:
کریس هولدر (Chris Houlder) تیپ یک اِنیاگرام، مدیر ارشد امنیت اطلاعات در شرکت اوتودسک (Autodesk Inc.) ترزا روش (Teresa Roche) تیپ دو اِنیاگرام، مدیر ارشد منابع انسانیِ شهر فورت کالینز (City of Fort Collins) کلرادو و پیشتر معاون و مدیر ارشد یادگیری در شرکت اَجیلنت تکنالوجیز (Agilent Technologies)- ژان هالوران (Jean Halloran) تیپ سه اِنیاگرام، بنیانگذار و مدیر اصلی در شرکت هالوران کانسالتینگ (Halloran Consulting LLC) و معاون ارشد پیشین منابع انسانی در شرکت اَجیلنت تکنالوجیز (Agilent Technologies)، آرش فردوسی (Arash Ferdowsi)، تیپ چهار اِنیاگرام، بنیانگذار و مدیر ارشد تکنولوژی شرکت دراپ باکس (Dropbox)، اِد مککراکِن (Ed McCracken) تیپ پنج اِنیاگرام، کیت هِلر (Keith Heller) تیپ شش اِنیاگرام، بنیانگذار و استراتژیست ارشد در شرکت هِلر کانسالتینگ (Heller Consulting)، مارک کینزلر (Mark Kinsler) تیپ هفت اِنیاگرام، رئیس شرکت ترندوی کورپوریشن (Trendway Corporation)، کارول اندرسون (Carol Anderson) تیپ هشت اِنیاگرام، رئیس شرکت چایلد دولوپمنت (Child Development Inc.)، اندی برکنفیلد (Andy Berkenfield) تیپ نُه اِنیاگرام، مدیرعامل و شریک در شرکت تبلیغاتی دانکن/چانون (Duncan/Channon). موارد بیشتر از جمله در حوزه هنرمندان در فیلمها در کتاب «انیاگرام کامل» قابل مطالعه است.
اِنیاگرام هوش هیجانی را به موتور محرک موفقیت تبدیل میکند
عملکرد اقتصادی ایران به ویژه در حوزه مدیریت و بخش خصوصی چندان رضایت بخش نیست، انیاگرام در مناسبات «کسب و کار » و پرورش رهبران تجاری و سیاسی چه نقشهایی ایفا میکند؟
خوشبختانه ما در برههای بسیار هیجانانگیز از تاریخ زندگی میکنیم. رهبران آیندهنگر در همه حوزه ها از جمله کسبوکار هرچه بیشتر درک کردهاند که حکمت کهنِ «خودت را بشناس»، فرمولِ رازآلودِ دستیابی به نتایج مثبت، هم در کار و هم در زندگی است. افراد در همهی عرصههای زندگی به این آگاهی رسیدهاند که موفقیت در هر نوع کاری زمانی حاصل میشود که کسانی که با هم کار میکنند، خودآگاه و دارای «هوش هیجانی» بالایی باشند؛ یعنی بتوانند نقاط کور خود را بپذیرند و احساسات و واکنشهایشان را آگاهانهتر مدیریت کنند، با دیگران همدلی داشته باشند، و موقعیتهای اجتماعی را با مهارت و حساسیت هدایت کنند.
هوش هیجانی (EQ) یک فرد—که اغلب از آن با عنوان هوش اجتماعی نیز یاد میشود—در تقریباً همهی حوزههای کاری، در مقایسه با بهرهی هوشی (IQ)، پیشبینیکنندهای قویتری برای موفقیت است. اِنیاگرام از قدرتمندترین ابزارهای موجود در دسترس برای کمک به پرورش و توسعهی «هوش هیجانی» ماست.
استفاده از انیاگرام با توسعهی هوش هیجانی می تواند در موارد متعدد یاریگر ما در ادامهی مسیر زندگی و کار در حوزه های فراوانی از جمل تسلط بر خویشتن (Self-Mastery)، ارتباط (Communication)، بازخورد (Feedback)، تعارض (Conflict)، تیمها (Teams)، رهبری (Leadership)، نتیجهگرایی (Results Orientation)، استراتژی (Strategy)، تصمیمگیری (Decision Making)، تغییر سازمانی (Organizational Change)، و تغییر و تحول فردی (Transformation) باشد.
«شخصیت»؛ "سپر دفاعی" یا "زندانی خود ساخته"
چگونه سیستم عامل که از آن شما با عنوان تیپ شخصیت یاد میکنید، کمک میکند رهبران هشیارتر باشند؟
چه آگاه باشیم و چه نباشیم، همهی ما برای حرکت در دنیای اجتماعی بر چند راهبردِ اساسی تکیه میکنیم—راهبردهایی که بهعنوان بخشی از ساختارِ دفاعیِ «ایگو» یا «شخصیت» شکل میگیرند. افراد مختلف راهبردهای محوریِ متفاوتی را برمیگزینند: برخی میکوشند مفید و دوستانه باشند، برخی تلاش میکنند بینقص و کامل باشند، برخی دیگر میکوشند با پربازده بودن یا جذاب بودن برای خود ارزش ایجاد کنند، و گروهی نیز در پیِ دانا و آگاه بودناند.
مسئله این جاست که ما این راهبردها را آنقدر طولانی به کار گرفتهایم (معمولاً به این دلیل که در مقطعی مؤثر بودهاند) که فراموش میکنیم جهان را از دریچهای خاص ادراک میکنیم؛ دریچهای که هم مبنای توانمندیهای ماست و هم محدودیتهایمان. این راهبردهای سازگارانه که به نقاط قوت و الگوهای محوری تبدیل شدهاند، به نوعی «برنامهریزی» یا «سیستم عامل» بدل میشوند که بارها و بارها آن را تکرار میکنیم، حتی زمانی که با موقعیتی که در آن قرار داریم تناسبی ندارد.
سیستم شخصیتشناسی اِنیاگرام به ما امکان میدهد درک بسیار عمیقتری از این «برنامهریزی»—و از ۹ نوع برنامهریزیای که معمولاً در میان انسانها دیده میشود—به دست آوریم. با مطالعهی ویژگیها و عادتهای ۹ سبک شخصیتی، میآموزیم که چگونه پایبندیِ ناخودآگاه ما به برنامهی درونیمان—در قالب الگوهای شخصیتی—هم به پیشرفت ما کمک میکند و هم ما را دچار دردسر میسازد.
و هنگامی که ببینیم این فرایند چگونه رخ میدهد، میتوانیم از همین بینش برای آموختنِ راههای حلِ مشکلاتی استفاده کنیم که در اثر گیر افتادن در حالت «پیشفرضی» بهوجود میآیند که برنامهریزی درونیمان بر ما تحمیل میکند.
برای انجام این کار، لازم است دربارهی «شخصیت» بیشتر بیاموزیم. اما دقیقاً «شخصیت» چیست؟ شخصیت همان بخش «ایگو»ی ماست که پیشتر به آن اشاره شد—بخشی که برای تعامل با دنیای بیرون رشد میکند و بهمثابه نوعی ساختار دفاعیِ درونی عمل میکند. شخصیت مجموعهی کاملِ راهبردهایی است که برای آرام کردن اضطرابهایمان، یافتن نوعی احساسِ درونیِ بهزیستی، و داشتن میزانی از حسِ کنترل در جهان پرورش میدهیم.
شخصیت همچنین مجموعهای از الگوهای سازگارانه و بههمپیوستهی فکر کردن، احساس کردن و رفتار کردن است—یعنی شیوهای که معمولاً فکر میکنیم، احساساتی که تمایل داریم تجربه کنیم یا از آنها اجتناب کنیم، و رفتارهایی که در جهان بروز میدهیم. بهاختصار، شخصیت «حالت پیشفرض» ماست—الگوهای بدیهی و بیچونوچرای فکر، احساس و عمل که در زندگی روزمره، وقتی روی حالت خودکار قرار میگیریم، دوباره به آنها بازمیگردیم.
کیمیای انیاگرام و تبرِ مولانا بر ریشه عادتهای کهنه
۴) بحران کنونی جهان، «رهبری» است. رهبر ناهشیار فکر می کند که همیشه حق با اوست در حالی که رهبر هشیار به طور فعال به دیگران گوش می دهد. پرسش این است که نخست توضیح دهید «هشیار» چیست، ناهشیار چیست؟ و دو دیگر آنکه انیاگرام چه راه حلی برای پرورش رهبران دارد که بیشتر هشیار عمل کنند؟
کتاب «۱۵ تعهد رهبری هشیارانه»[۲] نقشهی راهی را فراهم می کنند تا به شما کمک کند دائماً با توجه به خط، تعیین کنید کجا هستید. هر تعهد دارای نسخهی «بالاتر از خط» (تعهد رهبران هشیار) و نسخهی «زیر خط» (تعهد رهبران ناهشیار) است.
زمانی که از واژهی «تعهد»، استفاده می کنیم، مهم است که منظورمان را روشن کنیم. تعهد اعلانی است از آنچه هست. از دیدگاه ما، شما می توانید تعهدات خود را براساس نتایج خود بدانید، نه با آنچه می گویید تعهدات شما است. همه ی ما متعهد هستیم. همه ی ما در حال تولید نتایج هستیم. رهبران هشیار با داشتن نتایج خود تعهدات خود را دارند.
تعهد یک: به عهده گرفتن مسئولیت رادیکال.[۳] واژهی رادیکال می تواند به معنای «ریشه ای یا اساسی» و همچنین «شدید» باشد. من متعهد میشوم که مسئولیت کامل شرایط زندگی خود و شادکامی جسمی، هیجانی، ذهنی و معنوی خود را بر عهده بگیرم. تعهد دو: یادگیری از طریق کنجکاوی [۴]، من متعهد هستم که از طریق خودآگاهی رشد کنم. تعهد سه: احساس همهی احساسات [۵] من متعهد می شوم که احساساتم را تا کامل شدن، احساس کنم. تعهد چهار: رُک و صریح صحبت کردن [۶] من متعهد می شوم که آنچه را برای من حقیقت است، بگویم.
تعهد پنج: از بین بردن شایعات [۷]من متعهد می شوم که به شایعات پایان دهم، مستقیماً با افرادی که با آنها دغدغه دارم صحبت کنم و دیگران را تشویق کنم که مستقیماً با افرادی که با آنها مسئله یا دغدغه دارند صحبت کنند. تعهد شش: تمرین یکپارچگی [۸] من متعهد به تمرین استادانۀ یکپارچگی، از جمله تصدیق تمام احساسات اصیل، بیان حقیقت غیرقابل استدلال، حفظ توافقاتم و قبول مسئولیت ۱۰۰ درصدی هستم. تعهد هفت: ایجاد قدردانی [۹]من متعهد میشوم که در قدردانی زندگی کنم، هم برای دریافت و هم برای دادن قدردانی به طور کامل باز باشم.
تعهد هشت: عالی بودن در منطقۀ نبوغ خودتان [۱۰] من متعهد می شوم که شکوه کامل خود را ابراز کنم و از دیگران حمایت کنم و الهام بخش آن ها باشم تا خلاقیت خود را به طور کامل ابراز کنند و در منطقۀ نبوغ خود زندگی کنند. تعهد نُه: زندگی با بازی و استراحت [۱۱] من متعهد به خلق یک زندگی پر از بازی، بدیهه گویی و خنده هستم. تعهد ده: کاوش نقطۀ مقابل [۱۲] من متعهد می شوم که ببینم خلاف داستان من به همان اندازه یا واقعی تر از داستان اصلی من است. تعهد یازده: یافتن منبع برای تأیید، کنترل و امنیت [۱۳]من متعهد می شوم که منبع تأیید، کنترل و امنیت خود باشم.
تعهد دوازده: داشتن همه چیز به اندازهی کافی [۱۴]من متعهد می شوم که تجربه کنم به اندازه کافی همه چیز دارم ... از جمله زمان، پول، عشق، انرژی، فضا، منابع و غیره.تعهد سیزده: تجربه جهان به عنوان یک متحد [۱۵]من متعهد می شوم که همۀ افراد و شرایط را به عنوان متحدانی ببینم که برای کمک به من در یادگیری مهم ترین چیزها برای رشدم کاملاً مناسب هستند. تعهد چهارده: پدید آوردن پیروزی برای همۀ راه حل ها [۱۶] من متعهد به ایجاد راه حل های برد برای همه (برنده شدن برای من، برنده شدن برای طرف مقابل، برنده شدن برای سازمان و برنده شدن برای کل) برای هر موضوع، مشکل، دغدغه یا فرصت هایی هستم که زندگی به من می دهد. تعهد پانزده: تصمیم گیر بودن [۱۷] من متعهد می شوم که تصمیم یا راه حلی باشم که مورد نیاز است: دیدن آنچه در جهان وجود ندارد به عنوان دعوتی برای تبدیل شدن به آنچه لازم است.
انیاگرام با کیمیای خودمشاهدهگری (Self-observation)، خودیادآوری (Self-remembering)، شناخت خود (self-knowledge)، شناخت دیگران (Understanding others)، و رشد و توسعهی خود (self-development) کمک می کند در مهارت های زیادی هشیارانه عمل کنیم و از حالت هواپیمای بدون خلبان خارج شویم و هشیارانه عمل کنیم و از خاربُن عادت های کهنه رهایی پیدا کنیم:
«خاربن دان هر یکی خوی بدت
بارها در پای خار آخر زدت
بارها از خوی خود خسته شدی
حس نداری سخت بیحس آمدی
گر ز خسته گشتن دیگر کسان
که ز خُلق زشت تو هست آن رسان
غافلی باری ز زخم خود نهای
تو عذاب خویش و هر بیگانهای
یا تبر بر گیر و مردانه بزن
تو علیوار این در خیبر بکن
یا به گلبن وصل کن این خار را
وصل کن با نار نور یار را
تا که نور او کُشد نار تو را
وصل او گلشن کند خار تو را.»
تیپ های نُهگانهی انیاگرام می توانند از طریق آگاه شدن هشیارانه از عادات و الگوهای خودمحدود کنندهی مرتبط با سبک شخصیتی خود و یادگیری تجسم جنبه های متعالی یا ظرفیت های گسترده تر شخصیت تیپ خود رشد کنند.
اما نکتهی مهم: انیاگرام نشان میدهد که برای رشد و دگرگونی واقعی ما چه چیزهایی لازم است. همهی انسانها از یک جنس ساخته نشدهاند یا در یک قالب یکسان ریخته نشدهاند؛ بنابراین مسائل روانشناختی و معنوی هر فرد تا حدی متفاوت است و ترتیب رسیدگی به آنها نیز برای هر کس فرق میکند. انیاگرام با کمک به ما برای درک ساختارهای تیپ شخصیتیمان، نشان میدهد که چگونه و چرا در مسیر رشد خود بسته و محدود شدهایم. این نظام، دیدی جامع و فراگیر از آنچه در درون ما و در روابط مهم زندگیمان میگذرد، در اختیارمان قرار میدهد. همچنین زبانی غیرقضاوتگرانه و غیرتخصصی به ما میدهد تا بتوانیم دربارهی این مفاهیم صحبت کنیم و بسیاری از جنبههای روانشناسی و معنویت را از حالت پیچیده و رازآلود خارج میکند. در نهایت درمییابیم که این واقعیتها نه بیگانهاند و نه عجیب؛ بلکه همان جهانهایی هستند که از پیش در آنها زندگی میکنیم.
رشد یا سقوط؛ انتخاب با شماست! اِنیاگرام؛ ابزاری برای جهش در دنیای تغییراتِ بیرحم
رهبران قرن بیست و یکم برای موفقیت باید «مهارتهای مردمی» عالی داشته باشند. این مهارتها چیست؟ و انیاگرام برای پرورش رهبران چه پیشنهادهایی یا راه حلهایی دارد؟
انیاگرام برای افرادی طراحی شده است که آگاهانه مسیر رشد عمیق و جدی را انتخاب کردهاند؛ چه در محل کار، چه در خانه، در جامعه، در روابط دوستانه یا در هر زمینهی دیگری از زندگی.
هر کسی میتواند مسیر عدم رشد را انتخاب کند. وقتی افراد چنین تصمیمی میگیرند ـ و حتی تصمیم نگرفتن هم نوعی تصمیم است ـ خیلی زود متوجه میشوند که دوستان، همکاران، اعضای خانواده، همسالان و حتی سازمان یا محیط اطرافشان از آنها جلوتر رفتهاند و آنها را پشت سر گذاشتهاند.
کسانی که مسیر رشد متوسط را انتخاب میکنند و ترجیح میدهند با احساس راحتی و با سرعت دلخواه خود پیش بروند، مدتی اوضاعشان خوب خواهد بود؛ اما پس از مدتی، شریک زندگی، دوستان، اعضای خانواده، همکاران و افراد سازمانشان شروع میکنند به جلو افتادن و از آنها پیشی گرفتن.
در مقابل، کسانی که مسیر رشد عمیق و جدی را دنبال میکنند، از ظرفیتهای درونی خود و از نیروی حیاتیای که تعهد به رشد به همراه دارد شگفتزده میشوند. سرعت رشد فردی و حرفهای آنها با سرعت رشد سازمان هماهنگ و ریشهدار میشود. این پویایی و سرزندگی تازه، تجربهای هیجانانگیز و انرژیبخش است.
استفاده از انیاگرام با توسعهی هوش هیجانی می تواند در موارد متعدد یاریگر ما در ادامهی مسیر زندگی و کار در حوزه های فراوانی باشد: تسلط بر خویشتن (Self-Mastery)، ارتباط (Communication)، بازخورد (Feedback)، تعارض (Conflict)، تیمها (Teams)، رهبری (Leadership)، نتیجهگرایی (Results Orientation)، استراتژی (Strategy)، تصمیمگیری (Decision Making)، تغییر سازمانی (Organizational Change)، تغییر و تحول فردی (Transformation)
اِنیاگرام تنها نقشهای است که قلب، سر و بدن را با هم متحد میکند
در عصر کنونی، رهبران بیش از هر زمان دیگری با افزایش ظرفیتها و تابآوری خود رو به رو هستند. کسب و کارها جهانیتر می شوند، فناوریهای جدید نحوهی انجام کار را با سرعتی شتابان تغییر میدهند و تهدیدات مانند تروریسم، بن بست سیاسی و سلامتی کره زمین بر هر کاری که انجام می دهیم، سایه افکنده و زندگی مملو از اضطراب، ترس و فشار برای ادامه دادن است. در این اوضاع و احوال، انیاگرام چه پاسخی برای رهبران دارد؟
ما نیازمندیم در ۳ حوزه بیشتر کار کنیم: دانش (Knowledge)، مهارت (experience)، و هوش هیجانی (EQ). بسیاری از سیستمهای تیپ شناسی، روانسنجی و فهرست ابزارهای شخصی وجود دارند که میتوانند به ما کمک کنند تا در مورد شخصیت و رفتار خود شفافیت بیشتری کسب کنیم.
ما از بسیاری از این ابزارها در کارهایی که با افراد، تیم ها و رهبران انجام می دهیم استفاده می کنیم. با این حال، هیچ ابزاری بهتر از اِنیاگرام برای خودشناسی و افزایش آگاهی واقعی نمی شناسیم. اکثر سیستم های دیگر نوعی چهارچوب های ذهنی هستند که به انجام منجر نمی شوند.
اما اِنیاگرام مدلی از سر، قلب و بدن انسان است که کمک میکند یاد بگیریم چگونه به احساسات خود متصل شویم و همۀ بخشهای خود را دوباره یکپارچه کنیم. این یک رویکرد تجسم یافته برای درک خود و دیگران است. به همین دلیل است که ما از اِنیاگرام به عنوان راهنمای خود برای یادگیری واقعی چگونگی مشخصات هیجانی و در نهایت ارتقای شاخص های هیجانی خود به روش های معنادار و پایدار استفاده می کنیم.
هر سفر ارزشمند به مکانهای جدید و هیجانانگیز نیاز به یک نقشه دارد و اِنیاگرام این نقشه را ارائه میکند. اگر این سفر را انجام دهیم، دانش و خردی فراتر از تفکری که ما را در ابتدا درگیر کرده است، به دست خواهیم آورد. این سفر، آسان نخواهد بود. رفتن به یک مکان جدید همیشه به معنای ترک جایی آشناتر است.
چرا صلحِ جهانی از دالانِ خودشناسی و اِنیاگرام میگذرد؟
جالب است که در انیاگرام میآموزیم فراتر از آن که در محیط کاری مبتنی بر انیاگرام چگونه میتوانیم رهبرانی کارآمد باشیم، میآموزیم هر روز در توسعه و بالندگی خود کوشا باشیم. انیاگرام بر چه اساسی و چه نقشه راهی، این توسعه را در اختیار مدیران و رهبران قرار میدهد؟
اِنیاگرام ابزار قدرتمندی برای خودشناسی است – جان کلام برای بهبود هیجانی و عامل مهم در تحوّل شخصی. خلاصه در زمانی که آشکار شده است که دنیای کسب و کارها، جهان را کنترل می کنند و سرنوشت ما بستگی به وضعیّت روانی معنوی کسانی دارد که در این حوزه حضور دارند، انیاگرام می تواند راهگشا باشد. آموزش بیشتر دربارۀ تیپ شخصیتی خودمان، سفری شگفتانگیز و ارزنده است که میتواند در تمام طول زندگی ادامه داشته باشد و برای حوزههای مختلف کسبوکار (Business)، فرزندپروری (Parenting)، انواع هنر (Arts)، آموزش (Education)، خدمات پزشکی (Health Care)، رواندرمانی (Psychotherapy)، معنویت (Spirituality)، و کوچینگ (Coaching) و ... رهنمودهای مفید و خارقالعادهای ارائه دهد.
خویش را صافی کن از اوصاف خود
تا ببینی ذات پاک صاف خود
چون کسی را خار در پایش جهد
پای خود را بر سَرِ زانو نهد
وز سَرِ سوزن همی جوید سرش
ور نیابد، میکُند با لب تَرَش
خار در پا شد چنین دشواریاب
خار در دل چون بود؟ وا دِه جواب
خار در دل گر بدیدی هر خَسی
دستْ کِی بودی غمان را بر کسی؟
ای شهان کشتیم ما خصم برون
ماند خصمی زو بتر در اندرون
کشتن این، کار عقل و هوش نیست
شیر باطن سخرهٔ خرگوش نیست
دوزخست این نفس و دوزخ اژدهاست
کو به دریاها نگردد کم و کاست
هفت دریا را در آشامد، هنوز
کم نگردد سوزش آن خلقسوز
....
چونک وا گشتم ز پیگار برون
روی آوردم به پیگار درون
قد رجعنا من جهاد الاصغریم
با نبی اندر جهاد اکبریم
قوت از حق خواهم و توفیق و لاف
تا به سوزن بر کَنم این کوه قاف
سهل دان شیری که صفها بشکند
شیر آنست آن که خود را بشکند
پانوشت:
[۱] Crimes And Misdemeanors
[۲] . ۱۵ Commitments of Conscious Leadership
[۳] . Taking Radical Responsibility
[۴] . Learning Through Curiosity
[۵] . Feeling All Feelings
[۶] . Speaking Candidly
[۷] . Eliminating Gossip
[۸] . Practicing Integrity
[۹] . Generating Appreciation
[۱۰] . Excelling in your Zone of Genius
[۱۱] . Living a Life of Play and Rest
[۱۲] . Exploring the Opposite
[۱۳] . Sourcing Approval, Control and Security
[۱۴] . Having Enough of Everything
[۱۵] . Experiencing the World as an Ally
[۱۶] . Creating Win for all Solutions
[۱۷] . Being the Resolution
۲۱۶۲۱۶