سخنان اخیر غلامرضا هادربادی در مقام فرد شماره یک کشاورزی در استان خراسان جنوبی، سبب شد تا در یادداشت پیش رو به طرح این پرسش بپردازم که اصولاً آیا حرکت به سمت صادرات بیشتر محصولات کشاورزی، یک مزیت است یا یک تهدید؟

    روز گذشته رییس سازمان جهاد کشاورزی خراسان جنوبی - دکتر غلامرضا هادربادی - گفت: متوسط اهمیت بخش کشاورزی استان از متوسط کشور بیشتر است. وی نرخ رشد اشتغال بخش کشاورزی را در استان خراسان جنوبی در سال 91 بیشتر از سایر بخش‌ها اعلام کرد و گفت از رقم 30 به 37 درصد رسیده است. هادربادی این را هم اضافه کرد که خراسان جنوبی دارای 47 محصول باغی است.
    از آنجا که نگارنده ماه گذشته سفری به خراسان جنوبی داشت و از نزدیک برخی از آمارهای مؤید پایداری بوم‌شناختی استان را مورد بررسی قرار داده است؛ به نظرم سخنان این مقام مسئول می‌تواند بسیار تأمل‌برانگیز باشد. چرا که مطابق آماری که مسئولین آب منطقه‌ای استان منتشر کرده‌اند، هم‌اکنون مردم ساکن در این استان از سفره‌های آب زیرزمینی خود سالانه حدود 150 میلیون متر مکعب بیشتر از آنچه که تغذیه می‌شود (حدود 760 میلیون متر مکعب) برداشت می‌کنند. بنابراین، وجود همین روند منفی، شمار رو به تزاید حفر چاه‌های عمیق و نیمه عمیق کشاورزی و خشک شدن پرشتاب‌تر کاریزها و چشمه‌های منطقه نشان می‌دهد که اگر همچنان مدیریت استان در صدد افزایش صادرات کشاورزی خود باشد، یعنی: به دنبال صادرات آب (یا همان مفهوم آب مجازی) است! آن هم در استانی که محدودیت نخست توسعه، همانا کمبود شدید منابع آب و افت سطح آب در آبخوان‌های استان است.
    جالب است که بدانیم به گفته رحمت‌اله پریچهر: هم‌اکنون میزان تولید محصولات باغی ایران از مرز 18 میلیون تن گذشته که باعث شده ایران مقام نخست تولید را در خاورمیانه و رتبه نهم تولید میوه را در دنیا داشته باشد، به‌طوری که به ازای هر نفر 230 کیلوگرم میوه در کشور تولید می‌شود که از متوسط دنیا بالاتر است.
    پرسش این است که آیا تولید هنگفت این مقدار میوه، آن هم در کشوری که با بحرانی جدی در اغلب دشت‌های خود در حوزه منابع آب روبرو شده و میانگین ریزش‌های آسمانی آن از یک سوم متوسط جهانی هم کمتر است، یک امتیاز افتخارآفرین است یا نشانه‌ای از آن که ما راه را اشتباه رفته و همچنان بر ادامه‌اش با لجاجتی کودکانه اصرار می‌ورزیم!
    این در حالی است که هر راننده‌‌ی خردمندی می‌داند که اگر مسیر را اشتباه برود، حتی با کند کردن سرعت هم نمی‌تواند فاصله‌اش را به مقصد نزدیک‌تر سازد؛ بلکه نخست باید شهامت دور زدن را در خود تمرین کند!
    من از شما می‌پرسم: آیا مردم کشور ژاپن که حدود 60 درصد از نیازهای کالری غذایی خود را مجبورند سالانه از خارج از کشورشان وارد کنند، با کابوسی به نام امنیت غذایی روبرو هستند؟ وقتی کشوری یاد گرفته است که با استفاده از مزیت‌های طبیعی و منابع انسانی خود چگونه پول بسازد، دیگر برایش چه فرق می‌کند که بهترین مواد غذایی متعلق به چه کشوری است؟ پول می‌دهد و می‌خرد. به همین سادگی. اصلاً چرا نگران حدود 600 میلیارد دلار واردات در سال باشد، وقتی که 650 میلیارد دلار صادرات سالانه دارد؟
    آقای هادربادی عزیز: کدام کشور پیشرفته‌ای را در جهان سراغ دارید که 37 درصد از اشتغال یا تولید ناخالص داخلی‌اش را مدیون بخش کشاورزی باشد؟ آیا وقت آن نرسیده تا زاویه‌ی سنتی و کلیشه‌ای که از آن به توسعه نگاه می‌کنیم را تغییر دهیم؟!
    به نظرم اگر امروز رییس جمهور در چهارمین کنگره سراسری خانه کشاورز می‌گوید: «افتخاری ندارد که سفره ما، سرزمین کشاورزی دیگران را آباد کند.» ناشی از همین نشانی‌های غلطی است که برخی از مدیران بخش کشاورزی کشور به او می‌دهند.

منبع: خبرآنلاین