وَ اِذا قیلَ لَهُم إتَّبِعُوا ما أنزَلَ اللهُ قالوا بَل نَتَّبِعُ ما ألفَینا عَلَیه آباءَنا۱، هنگامی که به کافران گفته میشود از آنچه خداوند نازل کرده است پیروی کنید، در جواب میگویند ما آنچه پدرانمان را بر آن یافتیم دنبال میکنیم. جواب قرآن به این سخن ایشان، خطای آنان را گوشزد و به اینتربیت رویّۀ صحیح مواجهه با امور مختلف زندگی و شناخت را روشن میسازد. سورۀ بقره در پاسخ این سخن میفرماید: أَوَ لَو کانَ آباءُهُم لایَعقِلونَ شَیئاً وَ لایَهتَدونَ۲. آیا اگر پدرانشان تعقل نمیکردند و راه به جایی نمیبردند، با این حال نیز پیرویشان میکردند؟ اینکه بهطور مطلق بگوییم هر آنچه را از پدرانمان به ما رسیده دنبال و همان را تبعیت میکنیم، روش صحیحی نیست. این کار، همان سخن بدون علم گفتن است، که یکی از کارهایی است که شیطان به آن امر میکند.۳ إّنَّما یَأمُرُکُم بِالسُّوءِ وِ الفَحشاءِ وِ أَن تَقُولوا عَلَی اللهِ ما لاتَعلَمونَ۴. چنین تبعیتی، عین گمراهی است. «اصل نزد آنان، روش پیشینیان و لزوم پیروی از آن است، نه حق و تبعیت از آن. از اینرو دنبالهرو گذشتگاناند. هرچند گذشتگان نیز نه عاقل باشند و نه مهتدی.»۵ اما اگر پدران و پیشینیان خود را تنها در مسائلی پیروی میکردند که آنها در آن مسائل علمی داشتهاند و به حق راه یافته بودند و اینان نیز با تحقیق به علم و اهتداء پیشینیان اذعان میکردند، دیگر مصداق اتباع و اهتداء بدون علم نبود.۶ بنابراین، هنگامی که در آیۀ مشابهی در سورۀ مائده نیز پاسخ کافران به دعوت خداوند و پیامبرش، پاسخ مشابهی است و ادعا میکنند که همان روش پیشینیان ما را کفایت میکند، خداوند نیز همان پاسخ را میدهد: وَ إِذا قِیل لَهُم تَعالَوا إلی ما أَنزَلَ اللهُ وَ إلَی الرَّسولِ قالوا حَسبُنا ما وَجَدنا عَلَیه آباءَنا أَوَ لَو کانَ آباءُهم لایَعلَمونَ شَیئاً وَ لایَهتَدونَ۷. چنین مردمانی در سورۀ صافات اینگونه توصیف میشوند: إِنَّهُم أَلفَوا آباءَهُم ضالّینَ. وَ هُم عَلَی آثارِهِم یُهرَعُونَ.۸ (یُهرعون به معنای سرعت گرفتن) اینان به دنبال گمراهی پدرانشان میشتابند. بنابراین، سورۀ لقمان یک قدم جلوتر رفته و نتیجۀ این شتافتن و تبعیت کورکورانه را بیان میکند و میفرماید: أَوَ لَو کانَ الشَّیطانُ یَدعُوهُم إلی عَذابِ السَّعیر۹. چنین تبعیتی، پیروی از شیطان و درواقع همان دعوت به عذاب سوزان است، آیا در این صورت نیز آنها را پیروی میکنند؟ از همین روست که اینان هنگام کنار رفتن پردهها در سرای جاوید اعتراف خواهند کرد که: لَو کُنّا نَسمَعُ أَو نَعقِلُ ما کُنّا فِی أَصحابِ السَّعیر۱۰.
اهتداء، به دنبال تعقل در امور
به این ترتیب روشن میشود که علم و آگاهی و شناخت است که اهتداء و راهیابی را به دنبال میآورد. پیروی از آراء و عقاید هر فرد یا جماعتی که پشتوانۀ صحیحی نداشته باشد، یا ادامه دادن سنتهای بیاساس، همگی مصداق تبعیت کورکورانه و پیروی از شیطان هستند و نهایتاً راه به حق و هدایت نمیبرند. وَ لا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ۱۱. «یعنی در هیچیک از شئون فردی و اجتماعی خود بدون تحقیق و شناخت پیروی نکن.»۱۲ تنها باید از چیزی که به آن علم داری پیروی کنی. وَ ما لَهُم بِهِ مِن عِلمٍ إِن یَتَّبِعُونَ إِلّا الظَّنَّ وَ إِن الظَّنَّ لایُغنِی مِنَ الحَقِّ شَیئاً۱۳. چراکه حق، واقعیت هر چیزی است و واقعیت هر چیز، جز با علم حاصل نمیشود. ظن و گمان و شک، کفایت نمیکنند تا انسان بتواند برای درک حقایق به آنها اعتماد کند.۱۴ بنابراین هر آنچه از طریقی غیر از این طریق، به دست آمده باشد و انسان دل به آن داده و راه و روش خود قرار دهد، جز اسامی توخالی و بیمسمّایی که وجاهتی ندارند، چیزی نیستند. إِن هِیَ إلّا أَسماءٌ سَمَّیتُمُوها أَنتُم وَ آباءُکُم ما أنزَلَ اللهُ بِها مِن سَلطانٍ إِن یَتَّبِعُونَ إلُا الظَّنَّ وَ ما تَهوَی الأَنفُسُ وَ لَقَد جاءَهُم مِن رَبِّهِم الهُدی۱۵. چراکه هیچ سلطانی (دلیلی که موجب یقین شود) برای آنها وجود ندارد. پس یا برخاسته از ظن و گماناند و یا تمایلات و هواهای نفس. در حالی که خداوند بهوسیله علم، هدایت را فرستاده و آن را روشن کرده است. تبعیت مردمان نادان، برآوردندۀ مقصود تو نیست: إِنَّهُم لَن یُغنُوا عَنکَ مِنَ اللهِ شَیئاً۱۶.
تعقل با قلب
و اما این علم و شناخت، برآمده از تعقل است. عقل، به ادارک و فهم کامل چیزی گفته میشود. به همین دلیل نام حقیقتی که در آدمی وجود دارد و صلاح و فساد امور را از یکدیگر تشخیص میدهد، عقل میگذراند.۱۷ امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: «علم، نخستین راهنماست و شناخت، نقطۀ پایان است.»۱۸ آدمی به وسیلۀ تعقل است که به واقیت امور علم پیدا میکند و به شناخت میرسد. باور عمومی مردمان بر این است که تعقل، حاصل فعالیتهای مغزی و فکری صرف است. در قرآن نیز، وسایل تعقل انسان، همان ابزارهای طبیعی او مانند گوش و چشم هستند. به طوری که گمراهان را صُمٌّ بُکمٌ عُمیٌ فَهُم لایَعقِلونَ۱۹ خطاب میکند، چراکه ابزار تعقل دارند اما از آن استفاده نمیکنند تا تغقل کنند. بنابراین، به فهم دست نمییابند. اما قرآن کریم، قلب را مرکز تعقل آدمی میداند، و علاوه بر چشم و گوش، دل (أفئِدَة) را نیز از وسایل دستیابی به علم و شناخت معرفی میکند. وَ اللهُ أَخرَجَکُم مِن بَطُونِ أُمَّهاتِکُم لاتَعلَمونَ شَیئاً وَ جَعَلَ لَکُم السَّمعَ وَ الأَبصارَ وَ الأَفئِدَةَ لَعَلَّکُم تَشکُرُونَ۲۰. مقصود از این دل (أَفئِدَة)، عضوی که در بدن آدمی است و قلب نام دارد، نیست. بلکه منظور همان قلبی است که در جای دیگر میفرماید إِنَّ فِی ذلِکَ لَذِکری لِمَن کانَ لَهُ قَلبٌ أَو أَلقَی السَّمعَ وَ هُوَ شَهیدٌ۲۱. «یعنی قرآن گرچه ذکری برای تمام بشر و تذکار همگانی است، لیکن از آن، تنها صاحبان قلب بهرمند میشوند. ... پس، از تذکرۀ الهی آن کس که صاحبدل است بهره میبرد. ... اما غیر از استفاده از قلب، وسیلتی دیگر نیز هست و آن القای سمع است. یعنی به سخن حق و گفتار صدق مرجع علمی گوش دادن. ... آن کسی که صاحبدل نیست، از طریق القای سمع، یعنی گوش سپردن به سخن صاحبدل و پذیرفتن آن، از تذکرۀ الهی بهره گیرد. چنین کسی نه تنها علیم میشود، بلکه شهید است. یعنی نه تنها دانا میشود، بلکه مییابد و دارا میشود.»۲۲ پیامبر اکرم صلیالله میفرمایند: «عقل، نوری است که خداوند برای انسان آفرید و آن را روشنگر دل قرار داد...»۲۳ امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز فرمودند: «شناخت، روشنایی دل است.»۲۴
إِنَّ هذا القُرآنَ یَهدِی لِلَّتِی هِیَ أَقوَمُ۲۵. قرآن کریم کتاب هدایت است و به آنچه اصیل و ماندنی است، رهنمون میسازد. قرآن نه تنها خطاها را گوشزد و روشهای صحیح را تبیین میکند، بلکه مسیر بهدست آوردن و دوام یافتن آنها را نیز روشن میکند. وَ إتَّقُوا اللهَ وَ یُعَلِّمُکُم الله۲۶، و آیاتی نظیر آن که دعوت به تقوا، تهذیب و تزکیه نفس را راههایی برای اتصال و حفظ ارتباط با معلم هستی، یعنی خداوند رحمان معرفی میکنند.۲۷ الرَّحمنَ. عَلَّمَ القُرآنَ. خَلَقَ الإِنسان. عَلَّمَهُ البَیان.۲۸
________________________________________________
۱. و چون به ایشان گفته شود آنچه را خدا نازل کرده پیروی کنید، میگویند: نه، ما تنها آن را پیروی میکنیم که پدران خود را بر آن یافتیم ... / آیۀ ۱۷۰ سورۀ بقره
۲. ... آیا اگر پدران ایشان عقل نمیداشتند و هیچچیز نمیفهمیدند و راه به جایی نمیبردند، باز هم پیرویشان میکردند؟ / آیۀ ۱۷۰ سورۀ بقره
۳. برگرفته از ترجمۀ تفسیر المیزان، ج۱، ص۶۳۴و۶۳۵
۴. او تنها شما را به بدی و فحشاء و گفتن سخنان بیدلیل و نسبت دادن آن به خدا وامیدارد. / آیۀ ۱۶۹ سورۀ بقره
۵. تفسیر تسنیم، ج۸، ص۵۳۵
۶. برگرفته از ترجمۀ تفسیر المیزان، ج۱، ص۶۳۴و۶۳۵
۷. و زمانی که گفته میشود به آنچه خدا نازل کرده و به رسول، روی آورید، گویند ما را روشی که پدرانمان را بر آن یافتیم کافی است. اگرچه پدرانشان چیزی نمیدانستند و هدایت نمیپذیرفتند. / آیۀ ۱۰۴ سورۀ یقره
۸. اینان پدران خود را گمراه یافتند. و با اینحال به دنبالهروی از ایشان شتافتند. / آیات ۶۹و۷۰ سورۀ صافات
۹. ... حتی اگر شیطان (در نتیجۀ پیروی از پدرانشان) به سوی عذاب سوزان دعوتشان کند، باز هم آنان را پیروی میکنند؟ / آیۀ ۲۱ سورۀ لقمان
۱۰. و میگویند: (واحسرتا) اگر گوش داده بودیم و تعقل میکردیم از دوزخیان نمیبودیم. / آیۀ ۱۰ سورۀ ملک
۱۱. دنبال چیزی را که بدان علم نداری، نگیر. ... / آیۀ ۳۶ سورۀ اسراء
۱۲. تفسیر موضوعی قرآنکریم، آیتالله عبدالله جوادیآملی، ج۱۳ (معرفتشناسی در قرآن)، ص۲۱۰
۱۳. درحالیکه هیچ دلیلی بر گفتۀ خود ندارند؛ و جز خیال و گمان را دنبال نمیکنند، بااینکه خیال و گمان هیچ دردی را دوا ننموده، در تشخیص حق جای علم را نمیگیرد. / آیۀ ۲۸ سورۀ نجم
۱۴. برگرفته از ترجمۀ تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۶۴
۱۵. این بتها هیچ حقیقتی به جز این ندارند که نامهایی از طرف شما و پدرانتان بر آنها نهاده شده، و خدای تعالی هیچ مدرکی بر الوهیت آنها نازل نکرده؛ ای پیامبر اینان به جز خیال و پنداری دلخواه را پیروی نمیکنند. با اینکه از ناحیۀ پروردگارشان هدایت برایشان آمده. / آیۀ ۲۳ سورۀ نجم
۱۶. آنان تو را از ارادۀ خدا بینیاز نمیکنند. ... / آیۀ ۱۹ سورۀ جاثیه
۱۷. برگرفته از ترجمۀ تفسیر المیزان، ج۱، ص۶۱۰
۱۸. العِلمُ أوَّلُ دَلیلٍ، و المَعرّفَةُ آخِرُ نِهایَةٍ. منتخب میزانالحکمة، ج۲، ص۸۰۰
۱۹. ... کر و گنگ و کورند در نتیجه راهی برای تعقل ندارند. / آیۀ ۱۷۱ سورۀ بقره
۲۰. و خدا شما را از شکم مادرانتان بیرون آوردن در حالیکه چیزی نمیدانستید و به شما گوش و دیدگان و دلها داد شاید سپاس گزارید. / آیۀ ۷۸ سورۀ نحل
۲۱. بهدرستی که در این معنا، برای هر صاحبدل و حقشنوایی عبرتی است که خود به گواهی ایستد. / آیۀ ۳۷ سورۀ ق
۲۲. تفسیر موضوعی قرآنکریم، آیتالله عبدالله جوادیآملی، ج۱۳ (معرفتشناسی در قرآن)، ص۲۱۷و۲۱۸
۲۳. العَقلُ نورٌ خَلَقَهُ اللهُ للإنسانِ، و جَعَلَهُ یُضیءُ عَلَی القَلبِ؛ لِیَعرِفَ بّه الفَرقَ بَینَ المُشاهداتِ مِنَ المُغَیَّباتِ. منتخب میزانالحکمة، ج۲، ص۸۶۲
۲۴. المَعرِفةُ نورُ القَلبِ. منتخب میزانالحکمة، ج۲، ص۸۰۰
۲۵. همانا این قرآن خلق را به راستترین و استوارترین طریقه هدایت میکند. ... / آیۀ ۹ سورۀ اسراء
۲۶. ... تقوای خدا پیشه کنید، خدا شما را تعلیم میدهد. ... / آیۀ ۲۸۲ سورۀ بقره
۲۷. برگرفته از تفسیر موضوعی قرآنکریم، آیتالله عبدالله جوادیآملی، ج۱۳ (معرفتشناسی در قرآن)، ص۲۱۳و۲۱۴
۲۸. همان رحمان، که قرآن را تعلیم کرد، انسان را بیافرید و بیانش آموخت. / آیات۱تا۴ سورۀ الرحمن