امیر قادری

 نکته روز: جشنواره بیست و هفتم فیلم فجر، بین آن دوره‌هایی که من تجربه حضور داشته‌ام، منظم‌ترین و بهترین دوره بود. فیلم‌ها سر وقت رسیدند. مسئولان سالن محترمانه برخورد کردند. بساط پذیرایی کم‌و‌بیش به راه بود. آدم غریبه در سالن خیلی کم دیدیم. فیلم‌ها اغلب به نمایششان رسیدند. بی‌نظمی و بی‌برنامگی به حداقل رسیده بود و همکاری روابط‌عمومی با رسانه‌های مختلف، منتقد و حامی، خوب بود.

حرف اول: ستون ترین‌های دیروز را می‌خواستم اختصاص بدهم به «پستچی سه بار در نمی‌زند» حسن فتحی و «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» ساخته شهرام مکری، اما طوفان «درباره الی» آمد و همه‌چیز را با خودش برد. پس بخشی از حرف‌های دیروز را الان می‌خوانید. اما قلبًش، چون این یک ستون روزانه است، به آخرین اتفاق مهم دیشب جشنواره می‌پردازم: اکران «اخراجی‌ها2».

صادقانه‌ترین حرف: این که رفتم تا از فیلم تازه مسعود ده‌نمکی خوشم بیاید. تا وقتی عاشق سینما هستیم، ده‌نمکی و بیضایی و شهبازی برای‌مان فرقی نمی‌‌کند. با تصویر روی پرده سروکار داریم. همین و بس. حالا چه خالق آن تصاویر استادی 70 ساله باشد، چه جوانی تازه‌کار. سابقه آدم‌ها که به ما مربوط نیست اما «اخراجی‌ها 2» هیچ فیلم خوبی نبود. از «اخراجی‌های»  هم ضعیف‌تر بود. با شوخی‌های نه‌چندان هوشمندانه و خط‌های داستانی که هیچ ربطی به هم ندارند. به نظرم فیلم‌ساز خوش‌نیت ما به تعریف سطح بالاتری از شرف، افتخار، وحدت ملی و ارتباط انسانی نیاز دارد. هیچ بد نیست اگر آدم‌بدها و آدم‌خوب‌های فیلم‌های این کارگردان در کارزار مشت‌و‌مال یا زمین فوتبال مشخص شوند، اما داستان و سطح درک «اخراجی‌های» در میانه همان دعواهای تن‌به‌تن باقی می‌ماند. اغلب چیزها بدسلیقه و حقیرانه‌اند.

تنهاترین فیلم: باز هم «اخراجی‌ها». تماشای فیلم مسعود ده‌نمکی، هرچند دوستش نداشتم، یادم انداخت که در طول سال چند فیلم این مدلی تولید کرده‌ایم. تولیدات عظیمی که هیچ اشکالی ندارد اگر آثاری سرگرم‌کننده باشند برای عامه مردم، تا در آن‌ها غرور و شرف و افتخار ملی ترویج شود و باز اتفاقاً خوب است که چنین فیلم‌هایی باشند که مردم را در سالن‌های سینما کنار هم جمع کنند تا تبلیغاتی برای سلامت روانی و غرور ملی به‌شان منتقل شود. منتها این کار هر کسی نیست. با همه این حرف‌ها، دم «اخراجی‌ها2» و مسعود ده‌نمکی از یک لحاظ گرم. این تنها فیلم امسال جشنواره بود که احساس کردم کارگردان برای لذت‌بردن عامه مردم ساخته است. برای نمایش بلیت در گیشه و درآمد بیشتر. سه فیلم مورد علاقه ما در جشنواره امسال، یعنی «درباره الی» و «عیار 14» و اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر هیچ کدام نمی‌توانند جای خالی چنین فیلم‌هایی را که برای عامه مردم ساخته می‌شوند، پر کنند. داستان‌گوهای بزرگ ایرانی کجا هستند؟ به بهروز افخمی فکر می‌کنم که روزگاری برای مردم این مملکت «عروس» و «شوکران» و «روز فرشته» می‌ساخت اما دیروز قبل از نمایش «اخراجی‌ها» یک تله‌فیلم ازش پخش شد که... کدام یک از فیلم‌سازهای نسل جدید می‌توانند جای خالی افخمی و داود میرباقری و مثلاً مهدی فخیم‌زاده و حتی شاپور قریب را در این سینما پر کنند؟ 

طناب نجات: تماشای پستچی سه بار در نمی‌زند و اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر به ما کمک کرد تا نمونه مثال مناسبی برای اشاره به فیلم‌هایی داشته باشیم که در این روزهای جشنواره، مدام از آن‌ها به عنوان سینمای متفاوت یاد می‌شود.

 امتیاز بزرگ: داستان فیلم شهرام مکری پیچیده بود، چون باید پیچیده می‌بود. قرار نبود این پیچیدگی کمبود چیزی را پنهان کند، یا تماشاگر را دور بزند، یا بازی درآورد تا کسی مشت خالی‌اش را نبیند. این همان شکلی از پیچیدگی است که تماشاگر را آزار نمی‌دهد. که برای لذت‌بردن تماشاگر است. که حل معمایش، یک فرایند انسانی است. همین است که باید بین اجرای خوب و بد ایده شکست زمانی تفاوت قایل شویم.

طنز خاص: فیلم «اشکان، انگشتر متبرک و...» به شکلی از تماشاگر خنده می‌گیرد که نمونه‌اش را کمتر داشته‌ایم. طنزی از آن نوع که خودت هم نمی‌دانی چرا داری می‌خندی، بس که اصل جنس است. که جزئی از حال‌و‌هوای صحنه است و عرضی نیست.

بیشترین امید: شهرام مکری هم هوشش را دارد و هم شخصیتش را. اگر کمتر حساب و کتاب کند و بیشتر زندگی را تجربه کند، قابلیت هایش خیلی از این حدی که هست بیشتر معلوم می‌شود. این طوری تأثیرش در حد مشخص و معینی باقی می‌ماند و این واقعاً حیف است. او مارتین مک‌دانای ایران است. حیف است که خودش را محدود به جمع‌های اندک کند. این هوش، سقف و مرزش بالاتر از این‌هاست.

بزرگ ترین غافلگیری: «پستچی سه بار در نمی‌زند» همه آن چیزی را داشت که می‌توانست جلسه نمایشش را به یک مضحکه عمومی تبدیل کند. از دیالوگ‌های مطنطن گرفته تا سینمای وحشت و ایده‌های فرهنگی و اجتماعی و داستان‌های متداخل. (حق دارید. در ممالک دیگر تمام این ویژگی‌ها می‌توانند امتیازی برای فیلم باشند؛ ولی این‌جا...) اما فیلم حسن فتحی به شکل حیرت‌انگیزی نجات پیدا می‌کند....

ای داد بی‌داد. این یکی - دو روز فیلم مطرح زیاد داشتیم. به همین خاطر است که حالا این‌قدر جا کم می‌آوریم. خلاصه جدا از بیست دقیقه پایانی، تماشای فیلم فتحی را از دست ندهید. این هم فیلمی است که شاید بتواند کمبود آثاری برای مخاطب عام را تا حدی پر کند...

منبع: بدون منبع

برچسب‌ها