تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۸۷ - ۱۷:۳۹

بله، حالا دیگر می‌توانیم راحت پایمان را روی پایمان بیندازیم، در صندلی‌مان جابه‌جا شویم و کمی فروتر برویم یا روی مخده لم بدهیم، نفسی تازه کنیم و باد به غبغب بیندازیم و فرمایش بفرماییم: «شکر، جشنواره بیست‌وهفتم فیلم فجر هم تمام شد.»

نه، عجله نکنید، می‌دانم که هنوز یکی - دو روز دیگر مانده تا روزنامه‌ها تیتر بزنند: «سیمرغ‌های سرگردان جشنواره به خانه‌هایشان بازگشتند» یا هنری به خرج دهند و با تعابیر شاعرانه یا سینمایی یا ملغمه‌ای از هر دو، بساط امسال جشنواره تمام‌شده اعلام کنند و دست‌اندرکاران برگزاری پس از برپایی اختتامیه و تقسیم جوایز، کرکره‌ها را فاتحانه پایین بکشند و دیگران هم حاشیه‌پردازی و حرف‌وحدیث‌ها و مثلاً روایت‌های ناگفته و بده‌بستان‌های نامکشوف را آغاز کنند. 

بله، بهتر دیدم هنوز که بازار داغ و سر خلایق گرم است بگویم حالا که تمام شد و بیست‌وهفتمی آن را هم پشت‌سر گذاشتیم، بیاییم یک‌بار دیگر فکر کنیم: تا چه زمانی باید کمیت‌گرا باشیم و برای این‌که در این زمینه سنگ تمام بگذاریم، قاعده‌ها و قواعدی را برای پذیرش فیلم‌ها در جشنواره - نوشته و نانوشته - اعمال کنیم تا همه فیلم‌های سینمایی ساخته‌شده مجبور باشند خودشان را به جشنواره عرضه کنند؟ 

نه، اشتباه نشود. کسی موافق بی‌قاعده بودن و شلم‌شوربایی نیست. ولی عامل زمان را هم نمی‌توان نادیده گرفت. ناسلامتی امسال بیست‌وهفتمین دوره برگزاری را از سر گذراندیم دوره‌های اول نیست (بله، سال‌های آغاز دهه شصت را خیلی‌ها به یاد دارند) که برای جاانداختن و جریان‌سازی و تفهیم بسیاری از مفاهیم مجبور باشیم از قاعده‌های سلبی بهره بگیریم، بلکه می‌تواند ضابطه‌های نوشته و نانوشته ایجابی در دستور کار باشد و هر اثری خود را با آنها محک بزند و اگر خویش را در آن‌ قدوقواره یافت، تشریف‌فرمای جشن - بله، جشنواره - شود. 

بله، حالا که در اواخر دهه سوم برگزاری جشنواره هستیم راحت‌تر می‌توان این پرسش تکراریِ پاسخ‌نایافته را مطرح کرد: اصرار پنهان و آشکار برای سوق‌دادن صاحبان همه تولیدات سینمایی کشور به عرضه آثارشان به جشنواره فیلم فجر چیست؟

نه، خواهشم این است که نفرمایید هیچ اصراری در کار نیست و همه مخیرند در جشنواره شرکت کنند یا این‌که فیلم سینمایی‌شان را در هر موقع که خواستند می‌توانند تمام کنند و به دست اکران بسپارند. 

بله، بیایید روراست باشیم. طی این‌سال‌ها، سازوکار اجرایی به‌گونه‌ای طراحی شده بود که همه صاحبان تولیدات سینمایی مختار مجبور بودند؛ نمی‌دانستند که اگر این نکنند، پس چه کنند؟ افاضات پرطمطراق رسانه‌ای و ضوابط به اصطلاح مکتوب جشنواره یک طرف، و آنچه در عمل خیلی‌ها را به‌نادرست وا می‌داشت که چاره‌ای جز عرضه اثرشان به جشنواره نداشته باشند، سوی دیگر.

نه، از کمیت شروع شد و بنا بود که به کیفیت ختم شود. ولی در این میانه - که خیلی‌ها رفتند و بسیاری هم آمدند - فراموش کردیم دیگر جشنواره برای بقای خود نیازی به کمیت ندارد و هنوز به‌نادرست هستند کسانی که کمیت را به رخ می‌کشند؛ از تعداد آثاری که فرم شرکت پرکرده‌اند، تعداد آثار بازبینی‌شده، تعداد فیلم‌های رسیده، تعداد فیلم‌های نرسیده، تعداد فیلم‌های در لابراتوار و... گرفته تا تعداد بخش‌های مختلف و متغیر، که نوبه‌نو هم رنگ عوض می‌کند و تازه می‌شود. 

بله، حالا دیگر می‌توان در این پرسش تکراری پاسخ‌نایافته، کمی بیشتر تأمل کرد و سینمای ایران را از قیدوبند نانوشته ولی عملاً‌ درحال اجرای جشنواره این سالیان سال رهایی بخشید. اگر کیفیت حرف اول را بزند - که باید چنین باشد - دیگر چه باک از این‌که صاحبان تولیدات سینمایی، برای ارائه محصولاتشان واقعاً مختار باشند؟ چرا به فضاسازی‌های کاذب و غیرمطلوب و جنجال‌آفرینی‌های گاه بیمارگونه، هرساله تن می‌دهیم؟ بیست‌وهفت سال است که می‌گذرد. جوانه زدیم، رشد کردیم و حالا که قد کشیده‌ایم دیگر چه نیاز که پرمحصول باشیم؟ خوش‌محصول باشیم ما را بس است. 

نه، دیگر بزرگ شده‌ایم و خوف به دل راه‌ ندهیم. باید از یک ‌جا شروع کنیم و خود را از سیطره کمیت رها کنیم. 

بله، حالا که جشنواره به این‌جا رسیده، بیاییم و کمیت صرف را برای برگزاری، ببوسیم و بر تاقچه بگذاریم. ملاک‌ها، ضوابط و قواعد کیفی را شفاف و حقیقی عرضه کنیم تا هرکسی که خواست متاعش را به بازار بیاورد. چرا این عادت مخل در به‌صف کردن آثار کیفی و محصولات غیرکیفی در ایام جشنواره را از خود دور نمی‌کنیم؟

منبع: خبرآنلاین

برچسب‌ها