شمارش معکوس برای فروپاشی ائتلاف حاکم در اسرائیل آغاز شده است. حزب کارگر به رهبری ایهود باراک عزم خود را برای تنها گذاشتن بنیامین نتانیاهو جزم کرده است.

سارا معصومی:

رژیم اسرائیل به بن‌بست رسیده است. دولت ائتلافی بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر این رژیم روزهای سختی را پشت‌سر می‌گذارد. تندروهای اسرائیلی یک سال و نیم است که قدرت را در اختیار دارند و در همین فاصله زمانی، احتمال برگزاری نشست‌های مرتب با فلسطینی‌ها را هم به صفر رسانده‌اند. دولتی که نخست‌وزیری آن را بنیامین نتانیاهو از لیکود تندرو عهده‌دار است و بر مسند وزارت امور خارجه آن هم اویگدور لیبرمنی نشسته است که تاکنون بارها اروپایی‌ها را هم از خود خشمگین کرده است، اندک اندک نفس‌های آخر خود را می‌کشد. چهارمین روز از ماه سپتامبر بود که محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به همراه نتانیاهو در کاخ سفید در یمین و یسار باراک اوباما آمریکایی ایستادند و از مذاکرات صلح سخن گفتند. درست در روزهایی که اوباما و تیم دستگاه سیاست خارجی وی به  به‌ثمر نشستن این مذاکرات چشم امید بسته بودند، خبررسید که شهرک سازی‌ها از سر گرفته می‌شود.

 فشارهای ایالات متحده ره به جایی نبرد و نتانیاهو به راحتی دستور ازسرگیری شهرک‌سازی‌ها را صادرکرد. آمریکایی‌ها خم بر ابرو آوردند. محمود عباس بار و بنه خود را از میز مذاکرات جمع کرد و اروپایی‌ها هم تک به تک به سنت همیشه اعتراض کردند و انتقاد. بازی اسرائیل با توپ کم باد صلح اما به همین شوت در زمین شهرک‌سازی‌ها مختصر نشد. کابینه نتانیاهو به راحتی چشمان خود را بر بُهت و حیرت بین‌المللی بست و درخواست لیبرمن رهبر حزب بیت‌نا در خصوص ادای سوگند مهاجران جدید به اسرائیل در کابینه به شکل قانون تصویب شد. بر این اساس مهاجرانی که از این پس راه اسرائیل را در پیش بگیرند باید به موجودیت یهودی اسرائیل سوگند وفاداری یادکنند. اعراب فلسطینی هم بی‌شک هدف آتی این طرح خواهند بود. سومین تیر به بدنه ضعیف مذاکرات را هم باز تندروهای اسرائیلی شلیک کردند.

 نتانیاهو اعلام کرد که تنها راه برای توقف شهرک سازی‌ها به رسمیت شناختن ماهیت یهودی اسرائیل از سوی فلسطینی‌‌هااست. در میان چشمان مبهوت کاخ سفید نشین‌ها، نه تنها گروه‌های مقاومت فلسطینی به این سخنان واکنش نشان‌دادند که اعرابی که سالهاست سکوت را بر حمایت از فلسطین ترجیح می‌دهند هم زبان به انتقاد گشودند. اکنون هیچ شک و شبهه‌ای وجود ندارد که این اسرائیل است که به شکل غیرمستقیم سعی در خفه کردن نوازد مذاکرات مستقیم دارد. اسرائیلی‌‌ها در ملأعام ادعا می‌کنند که خواهان مذاکرات مستقیم هستند و این در حالی است که در خفا هیچ تعبیری نمی‌توان از رفتار آنها داشت جز گردن کشی و البته دهن کجی به تلاش‌های باراک اوباما برای حفظ ظاهر.

راهی وجود ندارد جز تغییر رژیم

مذاکرات مستقیم به حالت تعلیق موقت درآمده است و البته دورنمایی هم برای آغاز آن وجود ندارد. انگشت اتهام را تنها و تنها می‌توان به سمت تندروهای اسرائیلی نشانه رفت که در این برهه زمانی دست سیاستمداران سابق این رژیم را هم از پشت بسته‌اند. ماهیت تشکیل اسرائیل در نیم قرن گذشته همواره بر پایه برخورداری از حمایت بین‌المللی و عدم تعهد به قوانین رایج استوار بوده است. با این وجود تنها سه ماه پس از حضور باراک اوباما در کاخ سفید، اسرائیلی‌‌ها در پای صندوق‌های رأی حاضر شدند و از میان بد و بدتر، گزینه دوم را برگزیدند. حزب کادیما به رهبری تزیپی لیونی که فجایع غزه را رقم زده بود جای خود را به افراطیونی داد از حزب لیکود. به مردانی که حتی بحث در خصوص تشکیل کشور مستقل فلسطین را هم برنمی‌تابند. ائتلاف حاکم در اسرائیل را سه حزب اصلی بیت‌نا، لیکود و کارگر تشکیل دادند. ایهود باراک وزیر دفاع این رژیم که در جریان حمله به غزه و قتل عام 1400 زن و کودک بی‌گناه در واپسین روزهای منتهی به سال 2009 میلادی نقش اساسی داشت با اما و اگرهای بسیار در نهایت به ائتلاف حاکم پیوست. اکنون با گذشت یک سال و نیم از این ماجرا، گویا ایهود باراک هم که دستانش به خون زنان و کودکان فلسطینی آغشته است، عزم رفتن و جدایی از ائتلاف حاکم را دارد. این خبر در حالی از سوی گاردین منتشر می‌شود که برخی منابع از دیدار سرّی میان تزیپی لیونی رهبر کادیما با نتانیاهو در هفته گذشته خبر دادند.

همگان در اسرائیل به این نتیجه رسیده‌اند که نتانیاهو با لبخندی بر لب دستان عباس را مقابل دوربین خبرنگاران در دست‌می‌گیرد اما در حقیقت تمام تلاش خود را می‌کند تا توپ مذاکرات را به دورترین نقطه ممکن پرتاب کند. نتانیاهو در شرایطی به رسمیت شناخته شدن ماهیت یهودی اسرائیل را پیش شرطی برای توقف شهرک سازی‌ها می‌داند که دولت وی قریب به سه هفته پیش تعیین پیش شرط از سوی فلسطینی‌ها را غیرقانونی خوانده بود. فلسطینی‌ها اما به صراحت اعلام کردند که وجود سرزمینی به نام اسرائیل را در همسایگی خود سالهاست که پذیرفته‌اند و قرار نیست که در خصوص ماهیت و قومیت این سرزمین اظهار نظر کنند.

نتانیاهو هر آنچه را که می‌تواند برای مانع تراشی در مسیر صلح انجام می‌دهد. بر اساس قانون جدیدی که وی به تصویب رسانده است از این پس اسرائیلی‌ها باید برای مبادله زمین در ازای صلح با فلسطینی‌ها پای صندوق‌های رأی حاضر شده و در رفراندوم شرکت کنند. فلسطینی‌ها با ذات برگزاری رفراندوم نه در خاک خود و نه در اسرائیل اندک مشکلی ندارند اما بر همگان مشخص است که این حرکت در حقیقت تلاشی است برای زیرسؤال بردن مذاکرات صلح و کلاه عرفی نهادن بر ممانعت اسرائیل از واگذاری زمین‌های متعلق به فلسطینی‌‌ها به آنها.

مانورهای سیاسی دولت نتانیاهو در یک ماه گذشته تعیین هدف وی را مشکل کرده است. هیچ کس نمی‌داند که بی‌بی در ورای این حرکات مارپیچ در حقیقت به دنبال چه چیزی است؟ برخی ادعا می‌کنند که وی همان نتانیاهو تندرو است که یک سال و نیم در جامه محافظه کاری فرورفته بود. برخی هم استدلال می‌کنند که وی برای زنده نگاه داشتن ائتلاف با بیت‌نا و شخص لیبرمن چاره‌ای ندارد جز تصویب برخی قوانین مورد نیاز این حزب. در این میان نیت خوانی از اهداف بی‌بی چندان اهمیتی ندارد، مهم این است که نتانیاهو این رژیم را در مسیر تندروی قرارداده‌است. نتانیاهو با حرکت‌های خود در حقیقت دست کاخ سفید و قدرت مانور باراک اوباما را بیش از پیش بسته است. انتخابات میان دوره‌ای ماه نوامبر نزدیک است و هر چند بسیاری از تحلیل‌گران ادعا می‌کنند که رأی دهندگان آمریکایی در این انتخابات به سیاست‌های داخلی احزاب دموکرات و جمهوری خواه رأی می‌‌دهند و نه سیاست‌های کلان خارجی، اما نمی‌توان از تأثیر لابی صهیونیست بر مسائل داخلی ایالات متحده به راحتی گذشت. باراک اوباما در اسرائیل عنوان منفورترین رئیس‌جمهوری ایالات متحده را به خود اختصاص داده است. نیویورک تایمز به تازگی گزارشی منتشر کرد دال بر آویختن عکس اوباما در کوچه و خیابان‌های منتهی به مناطق مورد دعوای اسرائیل و فلسطین. این عکس‌ها به نشانه حمایت از اوباما به در و دیوار آویزان نیستند، بلکه تندروهای اسرائیلی هر روز تخم مرغ گندیده و لنگه کفش به سمت این عکس‌ها پرتاب می‌کنند.

باراک اوباما با شعار تغییر به روی کار آمد و وعده داد که مناقشه خاورمیانه را در نخستین دور حضور خود در کاخ سفید حل و فصل کند. با این همه دو سال از مجموع چهار سال گذشته است و هنوز نه تنها از صلح خبری نیست بلکه دو طرف هر روز بیش از دیروز از میز مذاکره فاصله می‌گیرند. اوباما از تمام پتانسیل خود برای حمایت از دوست سنتی ایالات متحده استفاده می‌کند اما زمان اعتراف آمریکایی‌ها هم فرا‌رسیده است؛ تنها راه تغییر حکومت در اسرائیل است. تغییر رژیم باید در رأس سیاست‌های اوباما قرارگیرد. اسرائیلی‌ها می‌توانند آغاز تلاش‌های اوباما برای تغییر حکومت در رژیم اسرائیل را به دخالت در امور داخلی متهم کنند اما نگاهی به گذشته ما را به انتخابات 2006 در فلسطین می‌برد. همان انتخاباتی که به گواه تمام شاهدان بین‌المللی و ناظران سازمان ملل، منصفانه و آزاد برگزار شد. نتیجه به نفع حماس بود و البته به مذاق آقایان اسرائیلی و آمریکایی خوش نیامد. اسماعیل هنیه از جامه نخست‌وزیر قانونی و منتخب هموطنانش به زور خارج شد و غزه از همان روزها محاصره و تحریم را تجربه می‌کند. اوباما بی‌شک حتی در صورت قدم گذاشتن در مسیر تغییر رژیم در اسرائیل هم باید با نرمش و طمأنینه برخوردکند. این نرمش را می‌توان با بمب‌هایی که بر سر ساکنان غزه در سکوت آقای رئیس‌جمهور ریخته شد، مقایسه کرد.

اوباما  قریب به دو سال گذشته بارها و بارها در ملأعام اسرائیل را به باد انتقاد گرفته است اما همگان می‌دانند که در پشت پرده اسرائیل و آمریکا اهل تعامل هستند. این بار هم اوباما برای پایان دادن به تندروی‌های بی‌سابقه باید دست به دامان لابی‌های پشت صحنه شود.

شمارش معکوس برای فروپاشی ائتلاف حاکم در اسرائیل آغاز شده است. حزب کارگر به رهبری ایهود باراک عزم خود را برای تنها گذاشتن بنیامین نتانیاهو جزم کرده است. باراک با اصل سوگند وفاداری مشکل دارد و در پشت پرده، این ماجرا را به نتانیاهو هم تذکر داده است. وزیر امور اجتماعی کابینه نتانیاهو هم هشدار داده است که در صورت عدم از سرگیری مذاکرات مستقیم تا پایان ماه جاری میلادی از دولت خارج خواهد شد. بی‌بی در حال حاضر میان دو جناح گرفتار شده است. از یک سو چند دهه حضور وی در ساختار سیاسی اسرائیل به عنوان راستی افراطی و تمام عیار مانع از بسیاری از عقب گردها می‌شود و از سوی دیگر تنها راه برای نجات اسرائیل هم پذیرفتن حقیقت و کنار زدن افراطی‌گری‌های بی‌مورد است. برخی منابع ادعا می‌کنند که نتانیاهو دست اتحاد به سمت تزیپی لیونی دراز کرده است.

کد خبر 101220

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 0 =