بازار انتشار مجله‌های فارسی‌زبان که باید بر اساس قوانین مالزی‌ غیر سیاسی باشند در این سرزمین گرم و استوایی به شدت داغ است. هر از چند گاهی عنوانی جدید کنار عنوان‌های قدیمی‌تر قرار می‌گیرد و بعد از یکی دو شماره دیگر نمی‌توان اثری از آنها پیدا کرد.

 

سام خسروی‌فرد:بازار انتشار مجله‌های فارسی‌زبان که باید بر اساس قوانین مالزی‌ غیر سیاسی باشند در این سرزمین گرم و استوایی به شدت داغ است. هر از چند گاهی عنوانی جدید کنار عنوان‌های قدیمی‌تر قرار می‌گیرد و بعد از یکی دو شماره دیگر نمی‌توان اثری از آنها پیدا کرد. چندی پیش دوست خبرنگاری تعریف می‌کرد موقع قدم زدن در مرکز خرید مشهور کوالالامپور، یکی از صرافان ایرانی و شناخته شده مالزی را دیده که از او درباره راه‌اندازی یک مجله فارسی‌زبان و هزینه‌های آن سوال کرده است. صراف یک راست رفته سر اصل مطلب؛ چقدر خرج دارد یک مجله راه‌اندازی شود؟

 بسیاری می‌پندارند راه‌اندازی مجله و نشریه آن هم به زبان فارسی کار دشواری نیست؛ از یک سو، با درج آگهی می‌توان هزینه‌ها را پوشش داد و سودی به جیب زد. از طرف دیگر، چند مطلب و عکس کنار هم قرار می‌گیرد، متن آماده شده به چاپخانه می‌رود، چند ساعت بعد مجله‌ای رنگی دست مخاطب است، و تمام! وقتی موضوع نوشتن نیز به میان کشیده می‌شود که دردسرهای خود را دارد و کار ساده‌ای نیست، شماری ادعا می‌کنند از دوران مشق و مدرسه و دبستان می‌نوشته‌اند، پس لابد نویسنده‌اند و بالاخره زبان همه ما فارسی است. جالب این که چنین مدعیانی، خود را مثلا نقاش معرفی نمی‌کنند که در عنفوان طفولیت دیوارهای خانه را خط خطی می‌کردند.

 امروز در این سرزمین استوایی هفت-هشت نشریه رایگانِ فارسی‌زبان تقریبا به صورت منظم در دسترس هم‌وطنان مالزی‌نشین قرار می‌گیرد. بیشتر آنها مملو از تبلیغات است و شکل و شمایلی نظیر پیک‌برتر دارند که در ایران منتشر و مجانی توزیع می‌شود. محتوای اکثر این نشریات نیز مطالبی گزینش شده از اینترنت است که گاه به صورت فله‌ای برای بسیاری ایمیل می‌شود. شاید دشوارترین کارِ گردانندگانِ این نشریات انتخاب مطالب رسیده به صندوق‌های پست‌ الکترونیکی‌شان باشد. اما تمام نشریات فارسی‌زبان از این قاعده پیروی نمی‌کنند. مجله‌ای در مالزی منتشر می‌شود که هم هیئت تحریریه دارد و هم میزان آگهی‌هایش در مقایسه با سایر مجلات کمتر است. هر شماره سوژه‌ای را دستمایه قرار می‌دهد و بخش عمده مطالب حول و حوش آن سوژه تهیه می‌شود. معلوم نیست چرا نام مونوریل را برای آن انتخاب کرده‌اند. لابه‌لای خطوط سرمقاله شماره اول این مجله تلاش مذبوحانه‌ای صورت گرفته تا این نامگذاری توجیه شود. در این سرمقاله آمده است: «...اما مونوریل چطور از میان خیابان‌ها می‌گذرد؛ چطور می‌آید و می‌رود و در بین ماست. این همان است که مونوریل را مونوریل می‌کند. از راهی به راهی دیگر و از جایی به جای دیگر. آدم‌ها در این راه کوتاه هم‌سفر و هم‌دل می‌شوند. مونوریل می‌آید و می‌رود و هست...»

 این روزها تبلیغ‌هایی دیده می‌شود که مونوریل قصد راه اندازی جشنواره عکس را دارد. در خبری که به این مناسبت منتشر شده آمده است شرکت برای عموم آزاد است، فقط موضوع عکس‌ها باید مالزی باشد. از میان آثار ارسالی 25 عکس به مدت چهار هفته در پنج رستوران و کافی‌شاپ ایرانی به نمایش در می‌آید و به صاحبان عکس‌های برگزیده نیز جوایزی تعلق می‌گیرد.

 برخی هم‌وطنان مالزی نشین  به این جشنواره عکس نگاهی پر از شک و تردید دارند که البته باید دلایل آن را جای دیگری ریشه‌یابی کرد. یکی از خوانندگان مونوریل در صفحه فیس‌بوک این مجله نوشته است: «‌نخستین جشنواره عکس منوریل!! این هم روش خوبی واسه جمع کردن عکس بصورت رایگان بدون پرداخت هیچگونه وجهی .. واقعا منوریلی‌ها آدم‌های زرنگ و موقعیت‌شناسی هستند.... اینجوری هم خوراک مجلتون درمیاد که دیگه پول کپی‌رایت و خرید عکس نمی‌دید ، هم دو تا برگه می‌دید دست چهارتا بچه که مثلا ازتون تقدیر کردیم... اونا هم کیف می‌کنن... اونوقت حق استفاده از عکس‌ها برا خودتون .. چه صفایی خواهید کرد... میگن هیچ گربه‌ای محض رضای خدا موش نمی‌گیره اینه. در هر حال موفق باشید و حالشو ببرید این مردم که از همه طرف دارن می‌خورن شما هم روش.» گردانندگان صفحه فیس‌بوک مجله هم به این اظهار نظر جواب داده‌اند و نوشته‌اند که حق‌ مولف را مونوریل همواره رعایت کرده است.

 نگاه توام با شک و سوظن را می‌توان یک ویژگی فرهنگی تلقی کرد که کم‌وبیش ایرانیان به آن دچار شده‌اند. بسیاری از هم‌وطنان که برای تحصیل یا کار قصد عزیمت از کشور را دارند با این جمله روبه‌رو می‌شوند که «تا حد امکان از ایرونی‌ها فاصله‌ بگیر!» در این میان کمتر کسی می‌گوید با همدلی و شنیدن صداهای مخالف می‌توان رنگ خاکستری آینده را زدود. اینجا در مالزی، مالایی‌ها، چینی‌ها، هندی‌ها،‌ ویتنامی‌ها و حتی عرب‌ها در کارهای گروهی چنان تشریک مساعی دارند که چون پیکری واحد برای مثلا یک کار کلاسی یا جشنی دست به دست هم می‌دهند. روش و منشی که کمتر در میان هم‌وطنان سرزمین آریایی اسلامی‌ خودمان دیده می‌شود و البته تاسف‌بار است.

 

کد خبر 102131

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام JP ۰۳:۵۶ - ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
    0 0
    این که "تا جاییکه می تونی از ایرونی فاصله بگیر" نه تنها در مالزی بلکه یک اصل شناخته شده برای اغلب خارج نشینان ایرانی در کشورهای مختلف است. تازه، ما تقریبا تنها ملیتی در دنیا هستیم که همیشه سعی میکنیم نگیم ایرانی هستیم. محمد از ژاپن
  • بدون نام IR ۰۶:۴۸ - ۱۳۸۹/۰۷/۳۰
    0 1
    دوست عزیز از اینکه این را میگم ناراحتم ولی مردم ما این اخلاق را هم در میهنمان دارند وهم در خارج فقط به برکت بعضی از هم وطنهای مومن خدا به ما مردم نگاه میکنه

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین