حافظیان می‌گوید: فشار برای به قدرت رساندن جمال مبارک پروژه‌ای است که سوزان مبارک همسر حسنی مبارک در پشت آن قرار دارد.

زهرا خدایی

مصر این روزها صحنه موضع‌گیری،لفاظی جناح‌ها، احزاب و شخصیتهایی است که هر یک در حوزه انتفاع خود انتخابات ریاست‌جمهوری 2011 را هدف قرار داده‌اند.عدم حمایت ارتش از جمال مبارک، فرزند حسنی مبارک بیانگر بروز بحران سیاسی در لایه‌های بالای قدرت بود و در این میان انصراف البرادعی از کاندیداتوری و تحریم انتخابات هر چند خبری تازه نبود- کما اینکه وی بارها موضع خود را تغییر داده و بر سازی دیگر کوبیده است- اما خالی کردن میدان برای رقیب آن هم در حالی که کارتل‌های نظامی ارتش کرسی قدرت را نشانه گرفته، مرگ روزنه‌های امیدی بود که با ظهور چهر‌ه‌ای اصلاح‌طلب در میان مردم رخنه کرده بود.تقلای نظامیان ارتش برای تصاحب کرسی قدرت، تلاشهای بانوی مصر(سوزان مبارک) برای حمایت از جانشینی پسر و در نهایت افزایش پایگاه مردمی البرادعی سه جریانی است که در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری،این روزها مصر را در کانون توجهات قرار داده است.

خبر در گفتگویی با محمدحسین حافظیان،کارشناس مسائل سیاسی به بررسی آینده و چشم‌انداز سیاسی مصر پرداخته است.

چندی پیش حزب حاکم مصر از منتفی شدن کاندیداتوری جمال مبارک خبر داده و ظاهرا حسنی مبارک قصد دارد شخصا وارد انتخابات 2011 شود، دلیل این  مسئله عدم حمایت ارتش از جمال عنوان شده است،آیا تنها همین دلیل مطرح است؟
عدم حمایت ارتش از جمال می‌تواند بخشی از دلایل موجود باشد.چون از کودتای جولای 1952 تا به امروز از محمد نجیب گرفته تا جمال عبدالناصر، انور سادات و حسنی مبارک تنها نظامیان بودند که در مصر به قدرت رسیدند. در واقع امروز نظامیان مصر کارتلی قدرتمند از منافع تجاری و اقتصادی را برای خود ایجاد کرده‌اند و برای آنها قابل تحمل نیست که فردی خارج از عرصه ارتش و نظامی‌گری وارد عرصه سیاسی شود، چون این امکان وجود دارد که فرد غیرنظامی به اندازه روسای جمهور پیشین به ارتش حساسیت نداشته باشد.

بنابراین جمال برای نظامیان گزینه مناسبی نیست...
جمال مبارک یک بانکدار با گرایشات اقتصاد خصوصی‌سازی است که برای ارتش گزینه مناسبی نمی‌تواند باشد.اگر جمال روزی اراده کند که برنامه‌های خصوصی‌سازی را در جهت تعدیل اقتصادی پیاده و خصوصی سازی را به شکلی گسترده رواج دهد، مطمئنا ارتش مزایای اقتصادی و تجاری که هم اکنون دارد را از دست خواهد داد. بر همین اساس بحث حمایت کردن و یا نکردن ارتش از جمال مبارک همواره چالشی جدی میان ارتش و حکومت بوده است.
مشکلات دیگری نیز برای جمال مبارک جوان وجود دارد از جمله نداشتن پذیرش در میان مردم و احزاب به گونه‌ای که حتی حزب حاکم(دمکراتیک ملی) به شکلی تمام عیار از وی حمایت نکرده است.برای همین خیلی‌ها تصور می‌کردند که به احتمال زیاد جانشین وی عمر سلیمان باشد که هم‌اکنون رییس سازمان اطلاعاتی مصر و فردی نظامی است ولی واقعیت آنست که مبارک بین این دو گزینه مردد مانده که آیا از پسرش حمایت و حکومت را موروثی کند و یا از عمر سلیمان که قاعدتا پذیرش و حمایت بیشتری در ارتش خواهد داشت.
مجموع این عوامل سبب شده که حسنی مبارک در مقطع کنونی مجددا موضوع کاندیداتوری خود را مطرح کند تا شاید از این طریق بتواند به تلاشهایش برای جلب نظر ارتش برای حمایت از کاندیداتوری پسرش ادامه دهد.
مبارک بین حفظ منافع کلی ارتش و منافع خانوادگی خود حیران مانده و خیلی‌ها بر این اعتقادند که این فشار برای به قدرت رساندن جمال مبارک کاری است که توسط سوزان مبارک همسر حسنی مبارک مدیریت می‌شود.به عبارتی علاقه سوزان مبارک است تا حسنی مبارک که پسرش به قدرت برسد.

انعطاف و شکنندگی حسنی مبارک در برابر خواسته‌های نظامیان و چشم‌پوشی از کاندیداتوری فرزند به معنای پایان دیکتاتوری مصر نیست؟
این مسئله چندان عجیب نیست. حسنی مبارک نیز از داخل همین سیستم نظامیان به قدرت رسیده است.او فرمانده نیروی هوایی مصر بود،به عبارتی داشتن پیشینه نظامی سبب کسب ریاست‌جمهوری از سوی وی شد.
اما مسئله مهم اینست که به رغم گذشت 58 سال حکومت نظامیان، شواهد و قرائن نشان می‌دهد که معلوم نیست امروز جامعه مصر بتواند باز هم حکومتهای موروثی را تحمل کند یا نه.این مسئله خود می‌تواند نگرانی عمده‌ای برای حکومت مصر باشد. آن هم برای فردی که محبوبیتی در میان مردم نداشته و در انتخابات نیز معمولا حداقل آراء را بدست می‌آورد.حسنی مبارک تاکنون در همه دوره‌ها بیش از 25 درصد رأی به دست نیاورده و این نشان می‌دهد که وی پایگاه مردمی ندارد.مصریها به این خاطر تاکنون مبارک را تحمل کرده‌اند که جایگزین بهتری برای او پیدا نشده است.

اشاره کردید که معمولا در انتخابات مبارک حداقل رأی را بدست می‌آورد، نگاه مردم مصر نسبت به عملکرد مبارک چیست ؟آیا مردم از عملکرد اقتصادی دولت راضی هستند؟
واقعیت آنست که این روزها واژه "جامعه متوقف" برای اقتصاد مصر به کار می‌رود، به این دلیل که بعد از انور سادات،جامعه مصر دچار سردرگمی عظیمی شده و بعد از 30 سال هنوز این وضعیت باقی مانده است.
جمال عبدالناصر در زمان خود جامعه را به سمت سوسیالیسم برد و آن را به اردوگاه شرق و شوروی نزدیک کرد.سپس انور سادات این روند را کاملا معکوس کرد.او اقتصاد ملی‌ و دولتی زمان ناصر را تغییر و به سمت خصوصی‌سازی و جهان غرب پیش برد.ولی از زمانی که مبارک روی کار آمد تکلیف جامعه مشخص نیست.این مسئله از دید روانشناسانه نیز قابل بررسی است.به این معنا که مبارک به شدت دچار بلاتکلیفی است و شخصیت این فرد به گونه‌ای که وی به هیچ وجه توان هیچ نوع تصمیم‌گیری مهم را نداشته و در واقع نمی‌داند که در سیاست خارجی به سمت آمریکا و نزدیکی به اسراییل برود و یا برعکس.در حوزه سیاست داخلی نیز وضعیت وی به همین شکل است. وی به درستی نمی‌داند آیا باید سیاستهای ناصر و اقتصاد دولتی را در پیش گیرد و یا اقتصاد خصوصی سازی که از زمان سادات شروع شده بود.
به عبارتی قریب سی سال است که جامعه مصر بلاتکلیف مانده است.مردم نیز به شدت از وضعیت موجود ناراضی‌اند چون وضعیت اقتصادی بسیار بسیار اسفبار است.به گونه‌ای که هر از چندگاهی شورش برای نان در این کشور اتفاق می‌افتد و افزایش قیمت مواد غذایی به خصوص طی چند سال تأثیر بدی بر روی مردم گذاشته است.در این میان تنها نظامیان، ارتشیان و حزب حاکم است که از این شرایط استفاده می‌کنند و نه مردم عادی.

در میان گزینه‌های موجود اگر جمال مبارک ،عمر سلیمان و طنطاوی را در نظر بگیریم، تکلیف البرادعی چه می‌شود؟
طنطاوی علیرغم نفوذ زیاد به لحاظ کهولت سنی تمایل چندانی به کاندیداتوری ندارد.معضل البرادعی در حال حاضر اینست که بر طبق قانون اساسی حزبی ندارد که بتواند در انتخابات شرکت کند.

یکی از مطالبات وی اینست که باید قانون اساسی مصر تغییر کند......
این یکی از خواسته‌هایی است که امکان تحقق آن چندان وجود نداشته و یا حداقل در مقطع کنونی با توجه به شرایط مصر و نظام سیاسی موجود خواسته بالایی محسوب می‌شود.تحقق این امر بعید است.البرادعی محبوبیت زیادی دارد و اگر این انتخابات واقعا به صورت آزاد برگزار شود، به احتمال زیاد این البرادعی است که به دلیل شخصیت و جایگاه بین‌المللی و چهره صلح‌طلبش رأی می‌آورد.

بنابراین به لحاظ حقوقی البرادعی شانسی برای موفقیت نداشته و تنها پایگاه مردمی دارد...
البرادعی زمانی امکان موفقیت دارد که آمریکا فشارهای خود را بر سیستم سیاسی این کشور به طور جدی وارد کند تا حکومت نیز فضا را بازتر کند تا بدین ترتیب البرادعی هم بتواند کاندید شود.فقط دراین حالت وی می‌تواند به قدرت برسد.
نکته قابل توجه آنست که معادله انتخابات مصر تنها جنبه داخلی ندارد بلکه تا حدی زیادی جنبه بین‌المللی و خارجی نیز پیدا می‌کند و این جنبه برمیگردد به فشارهایی که آمریکا می‌تواند وارد کند.آمریکا بیش از سه میلیارد دلار هر ساله به این کشور کمک می‌کند و به عبارتی این اهرم فشار را دارد اما اینکه آیا از این اهرم استفاده می‌کند یا نه خود جای بجث دارد.فشارهای آمریکا خیلی تعیین‌کننده است.

آمریکا موافق کدامیک است؛مبارک، البرادعی و یا عمر سلیمان؟
من بر این اعتقادم که آمریکا در نهایت فردی همانند البرادعی را ترجیح می‌دهد تا فردی روی کار بیاید که بتواند تا حدی مصر را از بن‌بست سیاسی حاکم بر ساختار این کشور خارج و تحولاتی در راستای اقتصاد بازار و سیاست خارجی منطقه‌ای به وجود بیاورد.اما از سویی آمریکایی‌ها ترجیح می‌دهند که با واقعیت کنار بیایند.واقعیتهای کنونی جامعه سیاسی مصر اینست که پذیرش شخصی مانند البرادعی کار بسیار دشواری است و ورود این فرد به صحنه قدرت به معنای انقلاب سیاسی خواهد بود.

لذا شاید گزینه اصلی آمریکایی‌ها البرادعی باشد اما در کنار آن ترجیح می‌دهند که ثبات سیاسی مصر نیز حفظ شود و شرایطی پیش نیاید که گروههایی مانند اخوان‌المسلمین بتوانند به قدرت برسند.آمریکا در صورتی که مجبور شود برای حفظ این شرایط خود را به وضع موجود راضی می‌کند.چون خط قرمز آمریکا به قدرت رسیدن گروههای اسلامگرا در مصر است که مطمئنا به قدرت رسیدن آنها به معنای چرخش عظیم در سیاست خارجی مصراست و با این تغییر قطعا متحد آمریکا و دوست اسراییل به رقیب و عنصری مشکل‌آفرین در منطقه تبدیل می‌شود.بنابراین آمریکایی‌ها در نهایت برای حفظ ثبات سیاسی مصر ممکن است به عمر سلیمان و یا حتی جمال مبارک نیز رضایت بدهند.

وضعیت اخوان‌المسلمین در حال حاضر چگونه است؟آیا همچنان از سوی حکومت سرکوب می‌شوند؟
واقعیت آنست که اخوان‌المسلمین محبوب‌ترین گروه سیاسی در درون مصر است.اگر همین امروز در مصر انتخابات آزاد برگزار شود، اخوان‌المسلمین بالای 70 درصد از کرسی‌های پارلمان را از آن خود می‌کند و پست ریاست‌جمهوری را نیز بدست خواهد آورد.تردیدی نیست دراین مسئله وجود ندارد و آنها صرفا به خاطر سرکوب دائمی از سوی حکومت مصر از قدرت دور مانده‌اند.
این گروه هر زمان که فرصت اندکی به آنها نه به عنوان حزب بلکه کاندید مستقل داده شده، در انتخابات مجلس بیشترین آراء را بدست آورده‌اند. نمی‌توان حضور این گروه را در عرصه سیاسی مصر نادیده گرفت. مشکل اخوان‌المسلمین اینست که اجازه فعالیت ندارند و خود آنها نیز چون به این مسئله واقفند بی‌تمایل نیستند که فردی مانند البرادعی وارد عرصه رقابت شود. چون البرادعی فردی بیرون از نظام سیاسی موجود و به عنوان یک غیرخودی وارد این سیستم می‌شود و اگر به قدرت برسد شرایط اخوان‌المسلمین نیز خیلی تغییر خواهد کرد و وضعیت سرکوبی که امروز این گروه با آن روبروست،دیگر نخواهد بود.بنابراین این وضعیت برای آنها مطلوب است.البته اخوان نیز همانند بسیاری از مردم مصر نسبت به بهبود این شرایط امیدوار نیست.در هر حال در صورت حضور البرادعی ، اخوان‌المسلمین از وی حمایت خواهند کرد و همین مسئله می‌تواند شانس البرادعی را برای پیروزی ارتقاء دهد.

پیش شما از آینده چیست؟
مشکل مصر اینست که از سی سال پیش تاکنون دچار رکود و توقف است و از زمانی که مبارک روی کار آمده هیچ تحول خاصی در این کشور صورت نگرفته و همه امیدهای مردم برای تحول برباد رفته است.بنابراین پیش‌بینی اوضاع بسیار دشوار است.اگر مبارک یا پسرش و یا عمر سلیمان به قدرت برسد،این وضعیت اسفبار کنونی مصر ادامه خواهد یافت که به احتمال زیادی همین گزینه اتفاق خواهد افتاد ولی اگر البرادعی به قدرت برسد،اندک بختی را می‌توان برای مصر امیدوار بود که در روند توسعه واقعی قرار بگیرد و سیاست خارجی منطقی‌تر و بیطرفانه‌تری را نسبت به آمریکا و اسراییل و جهان اسلام در پیش گیرد. در این صورت شاید مصر بتواند الگوی ترکیه و روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه را در تاریخ خود تجربه کند.می‌توان این پیش‌بینی را کرد که اگر فردی مثل البرادعی روی کار بیاید این اتفاق بیفتد اما این احتمال ضعیف بوده و شاید تنها بتوان 30 درصد برای تحقق آن در نظر گرفت.70 درصد بقیه را باید به شانس جمال مبارک و عمر سلیمان و تداوم وضع موجود اختصاص داد.

کد خبر 106109

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • saeid A1 ۰۹:۲۰ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۵
    0 0
    مصاحبه بسيار خوب و جامعي بود. با تشكر از خانم خدايي
  • farzad ramezani binesh IR ۲۳:۰۵ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۷
    0 0
    سلام ممنون میشوم شماره تماس دکتر حافظیان را برای منن ایمیل کنید سپاس

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین