۰ نفر
۲۳ آبان ۱۳۸۹ - ۱۴:۱۷

پرویز کلانتری

زمانی که من و برخی ازدوستان همکارم نقاشی را شروع کردیم، تعداد گالری‌های تهران از تعداد انگشت‌های دست هم کمتر بود. آن موقع تازه حرکت‌های جدیدی در هنر تجسمی ایران در حال شکل‌گیری بود و افرادی که به تازگی از اروپا برگشته بودند، داشتند هوای تازه‌ای در هنر تجسمی ایران بوجود می‌آورند. من هم در دوران جوانی همچون دیگرهنرمندان هم‌نسلم، متاثر از این نوآوری‌ها بودم.

مارکو گریگوریان یکی افراد تاثیرگذار روی هنر تجسمی ایران بود. او پس از بازگشت از اروپا گالری‌ای در تهران راه‌اندازی کرد و آثارنقاشان جوان را در این گالری به نمایش گذاشت. نخستین نمایشگاه من هم در سال 1328 در این گالری برپا شد.

از فعال‌ترین گالری‌های آن روزها می‌توانم به گالری قندریز اشاره کنم. این گالری در زیرزمینی مقابل دانشگاه تهران تاسیس شده بود و فقط محلی برای نمایش آثار تجسمی نبود. قندریز پاتوق روشنفکران آن روزگار بود و بحث‌های تازه برای نخستین بار در این گالری مطرح می‌شد. بسیاری از نقاشان - که بدنه نقاشی معاصر ایران را تشکیل می‌دهند- در این گالری آثار خود را به نمایش گذاشتند.

گالری هنر جدید را هم که ژازه طباطبایی راه انداخته بود، یکی از گالری‌های مهم آن دوران بود. این گالری هم فضایی داشت که هر از گاهی سخنرانی در آن برگزار می‌شد. حتی برخی شاعران مطرح نیز برای نخستین بار شعرهایشان را درجمع‌هایی که در این گالری وجود داشت، می‌خواندند.

در بین این گالری‌ها اما گالری سیحون حکایت دیگری داشت. بدون اغراق می‌توان گفت این گالری از فعال‌ترین گالری‌های آن دوران بود که همچنان به حیات فرهنگی خود ادامه داده است. معروف‌ترین نقاشان دهه 40 و 50 برای نخستین بار آثارشان را در این گالری به نمایش گذاشتند.

به هر حال در دوره ما فضای گالری‌ها بسیار کوچک بود، اما امروزه بخش خصوصی خیلی جدی‌تر از قبل درحوزه تجسمی فعالیت می‌کند و به تازگی چند گالری بزرگ را در تهران راه‌اندازی کرده است.

اتفاق فرخنده‌ای که این روزها شاهدش هستیم، تمرکز چند گالری مهم در راسته خیابان جردن است و به نظر می‌آید بزودی خیابان جردن به محفلی برای هنرمندان تجسمی تبدیل شود. در بیشتر شهرهای مهم دنیا از جمله مادرید، پاریس، نیویورک همه گالری‌ها دریک خیابان جمع شده‌اند و به راحتی در یک روز می‌توانی به چند گالری سر بزنی و همواره درجریان حرکت‌های آوانگارد و نو باشی.

امیدوارم همه گالری‌داران شهر تهران به این فکر بیفتند که به خیابان جردن نقل‌مکان کنند که نه تنها من نقاش به راحتی بتوانم درجریان نمایشگاه‌ها قرار بگیرم، بلکه اگر روزی روزگاری هنرمند اروپایی هم تصمیم گرفت در جریان هنر تجسمی ایران باشد، بداند به کدام خیابان باید سر بزند و به مرور هنرمندان تجسمی همچون اهالی کتاب راسته برای خود داشته باشند.

همه این‌ها را که گفتم، حیف است به نکته دیگری اشاره نکنم که بی‌ارتباط با این مباحث نیست. این روزها خبری را شنیده‌ام که تاسف بار است. گویا مالک اصلی ملک گالری سیحون قصد دارد گالری را از نادر سیحون پس بگیرد. اگر این اتفاق بیفتد یکی از گالری‌های مهم ایران در چهار دهه اخیر تعطیل می‌شود.

من به عنوان یک نقاش با قوانین ملکی آشنایی ندارم، اما ای‌کاش شرایطی وجود داشته باشد که گالری سیحون و گالری‌های خصوصی ایران همچنان بتوانند به حیات فرهنگی خود ادامه بدهند.

کد خبر 108348

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین