کریم مجتهدی در مورد سه جلسه مترجمی میان علامه طباطبایی و هانری کربن گفت: علامه آن قدر ساده و صمیمی صحبت می‌کرد که حالت خاصی به انسان دست می‌داد. آرامشی را که علامه داشت؛ در کسی سراغ ندارم.

«کریم مجتهدی» دانش‎آموخته دانشگاه سوربن فرانسه و در حال حاضر استاد فلسفه دانشگاه تهران و رئیس گروه فلسفه غرب پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است.

وی در گفت‌وگو با فارس به بیان خاطرات خود از سه جلسه مترجمی میان علامه محمدحسین طباطبایی و پروفسور هانری کربن پرداخت که مشروح آن در پی می‌آید:

آشنایی من با پروفسور کربن به زمان تحصیلم در سوربن بازمی‌گردد. دوره‌ای نسبتا طولانی با ایشان آشنا بودم و همین آشنایی سبب شد پس از اخذ کارشناسی ارشد و بازگشتم به ایران، کربن که در آن زمان به ایران سفر کرده بود، جویای احوالم شود.

پروفسور کربن از برگزاری جلسات بحث و گفت‌وگوی خود با علامه طباطبایی در منزل آقای ذوالمجد ـ که وکیل دعاوی بود ـ خبر داد و اظهار تمایل کرد؛ بنده در این جلسات به عنوان مترجم میان او و علامه حضور داشته باشم.

بنده در سه جلسه که به صورت دو هفته‌ یک بار در منزل آقای ذوالمجد برگزار می‌شد، حاضر شدم. مرحوم علامه در این جلسات به همراه یک هیئت پانزده نفره از قم به تهران می‌آمد.
ظواهر امر نشان می‌داد که کربن علاقه بیشتری به برگزاری این جلسات و گفت‌وگو با علامه دارد.

در این جلسات، وجه مشترک میان عرفای غربی و فلاسفه شیعی مطرح می‌شد. از سوی کربن، افرادی همچون «مایستر اکهارت» مطرح می‌شدند و علامه نیز افکار و عقاید خود را با لطافت و آرامشی فوق‌العاده ـ که اصلاً در کسی سراغ ندارم ـ بیان می‌کرد. علامه آن‎قدر ساده و صمیمی صحبت می‌کرد که حالت خاصی به انسان دست می‌داد.

ایشان در یکی از جلسات نام مرا پرسید و هنگامی که دریافت از «مجتهدی»های تبریز هستم، اجداد من را شناخت و دریافت که با اجداد وی همسایه بوده‌ایم.

ماجرا از این قرار است که اجداد علامه صاحب دهی به‎نام «شادآباد» بودند و اجداد بنده نیز در همسایگی این ده، مالک بودند و میان ده ما با ده آنها، تنها یک گورستان قرار داشت. حتی خاطرم هست که در آن گورستان، شیرهای سنگی نیز وجود داشت، چیزی که امروز در کمتر جایی می‌توان یافت. 

کد خبر 108765

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =