آمریکایی‌ها ظاهراً در این بازی جدید ترجیح می‌دهند از چین تولیدکننده به عنوان ابزاری برای تسلط بر سایر کشورهایی مثل هند و کشورهای مسلمان خاورمیانه و شرق و جنوب شرقی آسیا استفاده کنند.

به گزارش خبرآنلاین، نقشه‌های جغرافیایی اغلب حقایقی درباره طراحان خود بیان می‌کنند که شاید در مورد قاره آمریکا و کشف دنیای جدید آنگلوساکسون‌های آمریکایی در سال‌های اخیر در کتاب «رابرت کاپلان» آشکار شده باشد. بیشتر نقشه‌های جغرافیایی که امروز در کلاس‌های درس مدارس و دانشکده‌های سراسر جهان روی دیوارها نصب شده است را اغلب طراحان انگلیسی کشیده‌اند که آمریکا را در میانه نشان می‌دهند که از شرق از اروپا جدا شده است و از غرب از آسیا و در نگاه اول شاید به نظر برسد این جایگزینی یک طرح گرافیکی باشد ولی به عقیده کاپلان یک خودخواهی از نوع مهاجران دنیای جدید است.

اقیانوس آرام و اطلس از شرق و غرب امکانی برای آمریکا فراهم می‌کنند که خود را در میان نقشه نشان دهد که باید در این میانه بودن از خود در برابر تهاجم کشورهای بیگانه محافظت کند و همین بهانه کافی است که ایالات متحده آمریکا خودخواهی‌های خود را از غرب اروپا و شرق آسیا در اوایل قرن نوزدهم میلادی شروع کند و در قرن بیستم جنگ آمریکایی به کشورهای دیگر کشیده شود. با هر هدفی که نقشه‌های قدیمی کره زمین کشیده شده باشد این مطلب واضح است که در این نکته مفید واقع شده‌اند که آمریکا برای احساس خطر در میانه کره زمین(!) حوادثی مثل یازده سپتامبر را بهانه قرار دهد و به کشورهای خاورمیانه، جنوب و جنوب شرق آسیا لشگرکشی کند تا آبهای غربی اقیانوس آرام نیز در اختیار آنها باشد.

در کتاب «بادهای موسمی» رابرت کاپلان اعتقاد دارد که ما باید نگاه جدیدی به نقشه‌های کره زمین داشته باشیم به خصوص در مورد دو قسمتی بودن مناطق مختلف آن که به قاره آمریکا و دیگر قاره‌های چسبیده به هم (آسیا، اروپا، آفریقا و اقیانوسیه) تقسیم شده است؛ باید با نگاه جدید آنها را یک قسمت یاد کرد چرا که خندق‌هایی مثل اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام با کمک بادهای موسمی نمی‌تواند مانع دست اندازی نیروهای استعمارگر به کشورهای آفریقایی و آسیایی باشد.

در این کتاب کاپلان با اشاره به وقایع تاریخی، اقیانوس هند را مرکزی خطاب می‌کند که از غرب به شاخ آفریقا و از شرق به شبه جزیره عربستان و فلات ایران و شبه جزیره هند و تمام مجمع الجزایر اندونزی و کشورهای مربوطه متصل است. با وجود بادهای موسمی اول پای تاجران غربی به این مناطق باز شد که بعد از آن راهی برای استعمار این کشورها از جانب آنگلوساکسون‌های اروپا و تازه مهاجرت کرده به قاره آمریکا شد که کشتی‌های آنها را زودتر به مقصد دلخواه آنها هدایت می‌کرد. این ساحل‌های طولانی با این بادها در مدت‌های کوتاهی طی می‌شد و زمینه اشغال و غارت منابع طبیعی این کشورها از سوی آمریکایی‌ها فراهم می‌آمد.

اقیانوس هند در ابتدا از سوی پرتغال، بعد انگلیسی‌ها و در آخر به دست آمریکایی‌ها افتاد که هنوز هم آبهای آنجا را سرزمین مادری خود می‌دانند. هرچند در طول سالهای جنگ سرد این منطقه تبدیل به مردابی برای انسان‌های متمدن دنیای جدید شده بود ولی کشتیرانی در آبهای اقیانوس هند علاوه بر قاره آسیا دسترسی به بیشترین منبع انرژی دنیا را برای آنها ممکن می ساخت که همین امر باعث شده تا امروز میل رفتن از این آبها را از سر خود بیرون نکنند و برای این ماندن بهانه‌های مختلفی بتراشند. از زمان‌های دور مشکلات جهان یکی پس از دیگری به جهانیان معرفی شدند که آخرین آنها وجود گروه‌های تروریستی به اصطلاح اسلام‌گرا از سومالی گرفته تا کشورهای خاورمیانه هستند که بهانه اصلی حضور ناوهای خارجی در خلیج فارس و دریاهای اطراف است.

«بادهای موسمی» سیزدهمین کتاب کاپلان است که مثل تمام کتاب‌های گذشته نویسنده قصه‌های مستند و تاریخی خود را از زبان شخصی مسافر بیان می‌کند که برای بیان وضعیت کشورهای مختلف این بار از سمت ساحل به این کشورها سفر می‌کند و در سفرهای دریایی خود از خلیج فارس حرکت کرده و از دریای عمان عبور می‌کند و به اقیانوس هند و قسمت‌های شرقی و جنوب شرقی آسیا می‌رسد و در تمام کشورهای مجاور این دریاها نوعی تنش در وضعیت سیاسی دولت‌های حاکم کشف می‌کند. پاکستان، هند، میانمار، بنگلادش، سریلانکا و اندونزی و جزیره‌های همسایه آن همگی وضعیت مشابهی دارند که کاپلان در سیزدهمین کتاب خود این وضعیت مشابه را بازی جدیدی خطاب می‌کند که در اقیانوس آرام از سال‌های پیش از این شروع شده است.

در تجارت امروز جهان کالاهای چینی در حال تسخیر جهان است و همین طور که اقتصاد این کشور به سوی جلو پیش می‌رود نیاز این کشور به مواد اولیه مثل نفت و مواد معدنی نیز افزایش پیدا می‌کند که نمی‌تواند آن را در جایی غیر از اقیانوس هند و خلیج فارس جستجو کند و همین است که بازی جدیدی شروع است که در یک طرف چین اقتصادی قرار دارد و در طرف دیگر آمریکای نظامی است.

در دنیایی که بر اساس قانون عرضه و تقاضا اداره می‌شود چینی‌ها نمی‌توانند رقیب سرسختی داشته باشند ولی نمی‌توانند لبخندهای ظاهری خود را در مقابل مقامات آمریکایی پنهان کنند چرا که می‌دانند اقیانوس‌ها در اختیار آنهاست و وقتی مواد اولیه از این اقیانوس‌ها به کشورشان منتقل نشود آنها نمی‌توانند به قدرت اول اقتصادی دنیا تبدیل شوند و در این میان آمریکایی‌ها ظاهراً در این بازی جدید ترجیح می‌دهند از چین تولیدکننده به عنوان ابزاری برای تسلط بر سایر کشورهایی مثل هند و کشورهای مسلمان خاورمیانه و شرق و جنوب شرقی آسیا استفاده کنند.

هرچند به گفته نویسنده شاید در آینده ائتلاف جدید آمریکا و هند نیز بتواند بازی جدیدتری را راه بیندازد ولی وقتی چین از دو راه پیش روی خود برای تقویت نیروی دریایی خود و تکیه بر نیروی دریایی آمریکا دومی را انتخاب می‌کند نمی‌توان از بازی جدیدتر صحبت کرد. شاید هم بازی جدیدتر ائتلاف سه کشور آمریکا، چین و هند باشد که با استفاده از قدرت دریایی آمریکا در آبهای اقیانوس هند باید انتظار داشت امتیازات و منافع قدرت های اقتصادی آینده نیز تا حدودی مخلوطی از این سه کشور باشد...

نیویورک‌تایمز/ 21 نوامبر

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 111321

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =