۰ نفر
۲۸ آذر ۱۳۸۹ - ۱۵:۳۵

دکتر کریم مجتهدی، عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

مسئله انگیزه برای تفکر همیشه بالقوه در ذهن انسان وجود دارد همه ما با مسائلی که روزمره و بسیار ساده است روبرو می‏شویم و به فکر فرو می‏رویم. اما تفکر فلسفی اینچنین نیست. تفکر فلسفی با نیازهای روزمره ما هم زیاد هم به طور مستقیم کاری ندارد بلکه به طور غیر مستقیم در ارتباط است. یعنی نسبت به اینکه چرا انسان باید به تفکر بپردازد کاری دارد یعنی همین کلیت دادن به سؤال جزو اصلی کار فلسفه است، مسئله موردی نیست که در مورد مسئله‏ای خاص باشد.

جذب درونی تحقق فرهنگ و حیات فرهنگ یک تأمل و تفکر مدام است که البته باید همراه با خودآگاهی و ارزیابی باشد، همراه با نقادی، انتقاد و گفتگو و مقابله افکار. یعنی انحصاری نباشد اینکه به طور مشخص یک فکر را فقط از آن خود بداند یعنی جزمیت داشته و افق ذهنی وسیعتری نداشته باشد . تفکر در درجه اول چیزی است که برای تمام افراد جامعه لازم و مظهری از فرهنگ اصیل است.

این افق ذهنی را همه داریم ولی وسیعتر ساختن این افق ذهنی را فلسفه ایجاب می‏‎کند یعنی امکانات ذهن انسان را آن زوایا و گوشه و کنارهایش را بهتر برملا می‏کند. ما در واقع امکانات ذهنی خود را می‏دانیم امکانات ذهنی بشر را می‏شناسیم آن چیزی که در علوم کشف می‎شود یا در آثار هنری پدید می‏آید ما را با ابعاد جدیدی که قبلا نشناخته بودیم روبرو می‎کنند. از این طریق با شناخت امکانات تاریخی یک قوم و امکانات گذشته آن می‏شود آینده‏ای برای آن قوم به تصویر درآورد یا طراحی کرد. تفکر کردن به این معنا طراحی کردن آینده و توجه کردن به آینده است.

بدون تفکر، آینده معنا ندارد. آینده اینطور نیست که مانند گذشته تکرار شود و وقتی شخص تفکر می‏کند می‏خواهد امکانات گذشته را طراحی کند یعنی آینده را طراحی کند. من به شخصه با صراحت اعتراف می‏کنم و همه جا حاضرم این اعتراف را بکنم که شاید بیش از اندازه به تفکر پرداختم و به آن اهمیت می‏دهم و این را عمیقاً باور دارم. یعنی اینطور نیست که از روی هوس یا از روی عناد باشد، به جد باور دارم که بدون تفکر اصیل و بدون توسعه عقل از طریق تفکر نتیجه مطلوب عایدمان نمی‏شود.

این انگیزه‏ها برای شخص من از دوره نوجوانی شروع شده روز به روز وسعت بیشتری پیدا کرده وعمیق تر شده است. برای من در ایرانی که دوستش دارم زندگی می‏کنم در درجه اول فلسفه عامل آموزش است، من می خواهم از فلسفه برای آموزش جوانان استفاده کنم فلسفه برای من تفنن نیست من خودم را در محدوده و در شرایط خاص معین تاریخی ایران تصور می‏کنم و فکر می‏کنم که از طریق آموزش چه در سطح دبیرستان ها چه در سطح دانشگاه ها می‏تواند تعمق ایجاد کرده و وسعت ذهن بدهد.

در ایران امروزی فلسفه باید از فعالیت های اصلی دانشگاه های ما باشد، در دانشگاه ها باید سعی شود به تفکر و تأمل و توسعه ذهن ارزش قائل شد و حتی جوانان را تشویق کرد در هر رشته‏ای که هستند برای خودسازی و رشد دادن ذهن خود به مسائل دقیقتر بنگرند.

(برگرفته از گفت و گو با مهر)

کد خبر 117065

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =