محبوبه عمیدی: آیا انفجار تونگاسکا در تیر 1908 / 1287 حاصل برخورد یک دنبالهدار با این منطقه از زمین بود؟ این فرض جدیدی است که بر اساس مطالعه رفتار بخار آب خروجی از موتورهای شاتل فضایی مطرح شده؛ اما برخی دانشمندان معتقد هستند شواهد موجود هنوز هم بر برخورد یک شهابسنگ با زمین دلالت میکند.
به گزارش نیوساینتیست، انفجار تونگاسکا در مقیاس چندین مگاتن تی.ان.تی رخ داد و حجم عظیمی از جنگلهای تنک سیبری شرقی را از بین برد. علت این انفجار به احتمال زیاد ، برخورد بسیار شدید یک جرم فضایی با زمین بوده که به بالا رفتن و گسترش ذرات معلق و خاکستر حاصل از این انفجار تا چندین کیلومتر در آسمان این منطقه منجر شده است. شناخت این جرم آسمانی کار چندان سادهای نیست، چرا که هیچ باقیمانده مشخصی از آن در منطقه پیدا نشده است.
علاوه بر این خاکسترها و غبارها، ابرهای عجیبی هم از این انفجار حاصل شد. تنها یک روز پس از این رخداد، ابرهایی فروزان، آسمان شب را در قاره اروپا روشن کردند. این ابرهای درخشان احتمالا ابرهای ناکتیلوسنت بودهاند، ابرهایی کمیاب از بلورهای یخ که در ارتفاع 85 کیلومتری آسمان تشکیل میشوند و برای بازتاب شعاع نور، حتی پس از غروب آفتاب هم به اندازه کافی مرتفعند.
بسیار سریع
این حقیقت که ابرهای ناکتیلوسنت تنها یک روز پس از انفجار تونگاسکا در نهم تیرماه 1289 دیده شد، این فرض را تقویت میکند که آنها از تزریق بخار آب حاصل از انفجار در طبقات بالایی جو تشکیل شدهاند، جاییکه در شرایط عادی خشک و فاقد بخار آب است.
اما یکی از استدلالهای مخالفان این نظریه این است که ابرها سریعتر از آنچه ممکن است، تشکیل شدهاند. توضیح این پدیده هم سخت است که چطور بخار آب حاصل از این انفجار به سرعت به اروپای شمالی رسید؛ یعنی مسیر طولانی سیبری تا انگستان که اولین ابرهای فروزان رؤیت شدهاند، تنها در 22 ساعت طی شده است.
مایکل کلی از دانشگاه کرنل معتقد است پاسخ این سئوال را به تازگی یافته است. آب به وسیله جریان گردابی بسیار عظیمی در طبقات بالایی جو و با سرعتی باورنکردنی جابجا شده است. او میگوید: «این جریان گردابی در طبقات پایین گرماسپهر وجود دارد، ناحیهای که به دلیل ارتفاع زیادش در دسترس هواپیماها و بالنهای اکتشافی نیست و به همین دلیل، اطلاعات دانش بشری از آن بسیار اندک است. حتی حدس زدن سرعت باد هم در این طبقات کار سادهای نیست».
جریانهای گردابی عظیم
نیروی هوایی ایالات متحده با مشاهده دنباله حاصل از سوخت موشکها و انجام برخی محاسبات، به تخمینی برای سرعت باد در طبقات پایینی گرماسپهر دست یافته است، سرعتی حدود 100 متر بر ثانیه که بسیار بیشتر از اعداد فرضی قبلی است. این سرعت میتواند برای حرکت دادن بخارآب از سیبری تا لندن در مدتی کمتر از یک روز کافی باشد، به شرطی که باد هزاران کیلومتر را بی هیچ تغییر جهتی طی کرده باشد. اما این فرض خیلی دور از ذهن به نظر میرسد.
گرماسپهر همان فضایی است که شاتلهای فضایی به آن وارد میشوند. چند روز پس از پرواز یک شاتل فضایی، ساکنان مناطق نزدیک به قطب توانستند ابرهای ناکتیلوسنت را مشاهده کنند. در سال 2005 / 1384 نیز تصاویر ماهواره TIMED بخارهای آب خروجی از دهانه موشکها را به تصویر کشید که هزار کیلومتر گسترش پیدا کرده و تنها در عرض چند روز، هشتهزار کیلومتر به سمت جنوب حرکت کردهاند.
کلی معتقد است تنها زمانی با چنین حرکتهایی روبرو خواهیم شد که جریانهای گردابی عظیم در امتداد هزاران کیلومتر وجود داشته باشد. این میتواند با به دام افتادن جریانهای گردابی کوچک در لایهای باریک از طبقات بالایی جو به وقوع بپیوندد. این فضای اندک باعث میشود جریانهای گردابی کوچک در هم ادغام شوند و جریانی عظیم را ایجاد کنند. این نظریه حتی لکه سرخ مشتری را نیز توجیه میکند.
مسئله حجم آب
در هر حال اگر جریانهای گردابی بتوانند پدیدههای مرتبط با شاتل را توضیح دهند، پس توانستهاند بخار آب را نیز از تونگاسکا تا آسمان اروپا جابجا کرده باشند، حال پرسش این است که این دانستههای تازه چگونه میتوانند نوع جرم آسمانی عامل انفجار تونگاسکا را مشخص کنند؟
کلی معتقد است حجم آبی که برای تشکیل این ابرهای گسترده بهکار رفته، نشان میدهد عامل برخورد یک دنبالهدار یخی بوده و نه یک شهابسنگ که ذخیره آب چندانی ندارد. او میگوید: «گازهای خروجی از شاتلها، چیزی بیش از 300 تن آب را با خود حمل میکنند. یک دنبالهدار یخی که بتواند چنین انفجار عظیمی را ایجاد کند، حداقل باید 100 هزار تن آب به همراه داشته باشد».
اما کریستوفر چیبا، کارشناس اخترفیزیک در دانشگاه پرینستون، چندان با کلی و همکارانش هم عقیده نیست.
ابرهای قارچی
هر انفجار بزرگی میتواند با بالا بردن هوای مرطوب از لایههای پایینی جو تا ارتفاع دهها کیلومتر، گلوله انفجاری عظیم و ابری قارچی شکل ایجاد کند. محاسبات چیبا نشان میدهند انفجار تونگاسکا میتواند تا حدود 4 میلیون تن آب را به سمت بالا جذب کرده باشد و این میزان آب، خیلی بیشتر از آبی است که یک دنبالهدار قادر به حمل آن است.
کلی با این نظر مخالف است و چنین استدلال میکند که این حجم آب نمیتواند آنقدر بالا برود که به جریانهای سریع ناحیه گرماسپهر برسد. اما چیبا به این نکته اشاره میکند که چندین درصد از ترکیب شهابسنگها را آب تشکیل میدهد و آنها هم میتوانند در صورت لزوم، هنگام ورود به جو زمین، بخار آب تولید کنند.
در اینصورت، این سوال پیش میآید که پس شهابسنگ کجاست؟ این همان نقطه ابهام برای طرفداران نظریه شهابسنگ است، اما چیبا برای این هم پاسخی دارد. او شهابسنگ کوچکی را فرض کرده که میتواند از سیارک بزرگتری جدا شود و چنان ذوب شود که تقریبا هیچ باقیماندهای از خودش به جا نگذارد.
به نظر میرسد مادامیکه دانشمندان به یک نظر قطعی در مورد علت اصلی انفجار تونگاسکا برسند، این پرونده بازخواهد ماند.
نظر شما