حسین قدوسی: درگذشت استانکو پوکلهپوویچ خبری تلخ بود که همه اهالی فوتبال ایران را به دو دهه قبل برد. به اواسط دهه هفتاد که با آمدن این مربی کروات، فوتبال ما چنان متحول شد که بیراهه نرفتهایم اگر بگوییم فوتبال ایران همه فتوحات دو دهه خود را مدیون رنسانس و انقلابی است که او ایجاد کرد. استانکو در دوران خانهنشینی و پساپروین نهتنها ناجی پرسپولیس بود که با درایت و علم خود پرسپولیس نوین را شکل داد و از همان سالها شعار «پرسپولیس زلزله» ورد زبان هواداران این تیم شد. استانکوی کروات هرچند بهواسطه پارهشدن طحال علی دایی و سلسله بدشانسیها در بازیهای آسیایی هیروشیما موفق نبود اما ردپایی که او در این فوتبال بر جای گذاشت، بهگونهای بود که حتی اثرات آن را میتوان در صعود ایران به جامجهانی بعد از 20 سال هم دید.
پیرمردی که دیروز در پی بیماری قلبی و کلیوی و قطعشدن پایش بهخاطر فشار خون بالا، جان به جانآفرین تسلیم کرد، مربی کهنهکاری بود که بیشک و تردید باید او را پرورشدهنده نسل طلایی و رویایی فوتبال ایران دانست؛ چراکه استانکو بود که جوانهایی چون دایی، باقری، میناوند، شاهرودی، بزیک، پیروانی، گلمحمدی، ترابیان، رهبریفرد، نکیسا و خیلیهای دیگر را پرورش داد و استعدادشان را شکوفا کرد. او بهویژه در پرورش و رشد بزرگانی چون دایی، باقری، مهدویکیا و میناوند که بعدها به لژیونرهای پرافتخار فوتبال ما تبدیل شدند، نقشی غیرقابل انکار داشت. استانکو این جوانها را به ستاره تبدیل کرد و مایلیکهن هم با شجاعت خود در تیم ملی به آنها میدان داد و اینگونه فوتبال ما سالیان سال در سایه درخشش همین ستارهها درمیادین آسیایی و جامجهانی درخشید و پس از سالها رخوت و دوربودن از مدعیان آسیایی دوباره قد علم کرد.
رد پایی که استانکو از خود در پرسپولیس و فوتبال ایران بر جای گذاشت را نمیتوان به معرفی یک نسل طلایی محدود کرد، چراکه به قول ادموند بزیک او با سیستم معروف سه، 6، یک خود که در حمله به سه، چهار، سه تبدیل میشد، تاکتیک را به مفهوم نوین آن، زمانی به فوتبال ایران دیکته کرد که تاکتیک مد نبود. او با دبلقهرمانی در لیگ آزادگان و فتح جامحذفی و عنوان سومی آسیا اگر بگوییم در فتح جام به اندازه برانکو موفق بوده، به بیراهه نرفتهایم؛ چراکه استانکو علاوهبر فتح جامهای بیشتر در سه سال حضور خود در پرسپولیس با حاشیههای فراوانی بهواسطه عادتکردن سکوهای پرسپولیس به علی پروین مواجه بود و بیتردید در بازیکنسازی و معرفی ستارههایی که اسطوره شدند، نقشی بسیار موثرتر از برانکو داشت.
استانکو بعد از تحمل رنج و درد بسیار، بامداد دیروز درگذشت و این شرمندگی را برای شاگردانش که در این مدت برای سلامتیاش حتی یک پست اینستاگرامی هم منتشر نکردند، باقی گذاشت. جای تاسف بسیار دارد که در این شرایط باشگاه پرسپولیس و فدراسیون فوتبالی که طی این مدت هرگز سراغ معمار فوتبال ایران را نگرفتند، دیروز در زمره آخرین ارگانهایی بودند که برای درگذشت او پیام تسلیت صادر کردند.
استانکو رفت و ما میتوانیم به جرات بگوییم اگر فوتبال ایران به تعداد انگشتان دست، چنین مربیانی را به خود میدید، امروز رویایش تکرار چندینباره قهرمانی در جام ملتهای آسیا بود، نه رسیدن به نیمهنهایی آن! بهراستی خروجی عملکرد فنی و اخلاقی استانکو و میزان دریافتیاش را میشود با برخی سرمربیان خارجی پرهیاهو و جنجالی تیم ملی که در زمره گرانقیمتترینها در جهان محسوب میشوند، در یک ترازو گذاشت و آنها را سنجید؟
از استانکو بیاخلاقی، تندخویی، جنجالسازی، هتاکی و هیاهویی جز چرخاندن شال قرمز و عکس یادگاری با جامهای قهرمانی بهخاطر دارید؟ سالها بعد در چنین شرایطی از دیگر مربیان خارجی چه چیزی در ذهنتان میماند؟ بله، امروز باید از سعدی وام گرفت و نوشت؛ مرده آن است که نامش به نکویی نبرند.
43 43
نظر شما