امروز داشتم مروری بر چهل سالگی انقلاب میکردم و اهدافی که هریک از ما ایرانیان در آن سالها برای این انقلاب برای خودمان در نظر گرفته بودیم. حدود ۱۱ سال اول انقلاب در جنگ و پایان جنگ بودیم تا این که به دوران رهبری حضرت آیتالله خامنهای رسیدم. ایشان به عنوان رهبر انقلاب و نظام و کشور جمهوری اسلامی ایران برای راهبری کشور و انقلاب در طول زمان رهبری خود تا امروز حداقل ۲۶ شعار سال انتخاب کردند. تمرکز این شعارها برای تحقق اهداف انقلاب و برنامههای توسعهیافتگی و پیشرفت کشور است که از سال ۱۳۷۲ شروع شد:
سال ۱۳۷۲: عدالت اجتماعی (رونق اقتصادی و تلاش سازندگی با هدف فقر و محرومیتزدایی)
سال :۱۳۷۳: وجدان کار و انضباط اجتماعی
سال ۱۳۷۴: انضباط اقتصادی و مالی
سال ۱۳۷۵: مبارزه با اسراف و زیادهروی و نابود کردن اموال عمومی و اموال شخصی
سال ۱۳۷۶: امسال همه سعی کنند اسراف را کنار بگذارند
سال ۱۳۷۷: صرفهجویی
سال ۱۳۷۸: سال امام خمینی (رحمةاللَّهعلیه)
سال ۱۳۷۹: سال امام امیرالمؤمنین، علیبنابیطالب علیهالسّلام
سال ۱۳۸۰: اقتدار ملی-اشتغال
سال ۱۳۸۱: سال عزّت و افتخار حسینی
سال ۱۳۸۲: نهضت خدمترسانی به مردم
سال ۱۳۸۳: پاسخگویی سه قوه به ملت ایران
سال ۱۳۸۴: همبستگی ملی و مشارکت عمومی
سال ۱۳۸۵: سال پیامبر اعظم
سال ۱۳۸۶: اتحاد ملی و انسجام اسلامی
سال ۱۳۸۷: سال نوآوری و شکوفایی
سال ۱۳۸۸: حرکت مردم و مسئولین به سوی اصلاح الگوی مصرف
سال ۱۳۸۹: همت مضاعف و کار مضاعف
سال ۱۳۹۰: سال جهاد اقتصادی
سال ۱۳۹۱: تولید ملی، حمایت از کار و سرمایهی ایرانی
سال ۱۳۹۲: حماسه سیاسی و حماسهی اقتصادی
سال ۱۳۹۳: اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و مدیریّت جهادی
سال ۱۳۹۴: دولت و ملّت، همدلی و همزبانی
سال ۱۳۹۵: اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل
سال ۱۳۹۶: اقتصاد مقاومتی: تولیدـاشتغال
سال ۱۳۹۷: حمایت از کالای ایرانی
به نظرم یادآوری خوبی بود. به سادگی میبینیم که دیدگاههای رهبری نسبت به راهبردها و راهبری کشور و انقلاب چه بوده و چه هست. تمرکز راهبردی ایشان بر روی:
- سازندگی و آبادانی کشور با محوریت فقر و محرومیت زدایی و رفع استضعاف و گسترش عدالت اجتماعی در همه ابعاد
- ایجاد همبستگی و اتحاد و انسجام
- استقلال و انضباط در اقتصاد ملی که متکی به توان داخلی است
و عصاره تمامی این شعارها،حرکت تمام عیار و هدفمند به سمت و سوی توسعه یافتگی و بالندگی و پیشرفت کشور به عنوان الگویی برای سایر کشورها و ملل بوده و است. حالا با یادآوری این شعارها از خودمان سئوال کنیم، من و شما و همه ما که مدعی به انقلابی بودن آن هم بعضا از نوع سینه چاک دو آتشه اش هستیم ، در تحقق این شعارها چقدر همسو و مصمم و فعال و کاری بوده ایم و در این مسیرها حرکت کردیم؟
میخواهم با نوشتن یک مثال به یکی از این شعارها اشاره کنم و ببینیم چقدر باور داریم و چقدر کار کردهایم. در ابتدی سال ۱۳۸۸ رهبری معظم شعار سال را حرکت مردم و مسئولین به سوی اصلاح الگوی مصرف مینامند که در این یادداشت به اختصار آن را اصلاح الگوی مصرف مینویسیم. در این شعار موضوع اصلاح الگوی مصرف برای همه مردم و دولت تعریف و هدفگذاری شده و میتواند در خدمت و راهگشای بسیاری از امور از جمله صرفهجوییهای هدفمند و نوسازی و بهروزرسانی صنعت و خدمات در کشور و کمک موثر برای خودکفایی اقتصادی کشور باشد؟
حالا از خودمان بپرسیم، برای همین شعار بسیار ساده اصلاح الگوی مصرف که خیلی هم راهبردی است و کار و کلیدش هم دست خودمان یعنی دولت و مردم است چه کردیم؟ اتفاقا در همان سال ها هم در بحث بهینه سازی مصرف سوخت در برنامه چهارم به این موضوع توجه ویژه شد.
حالا بعد از گذشت حدود ۹ سال ببینیم چه اتفاقی افتاده است و دولت ها و مردم چه کردند؟ یک آمار ساده میگوید مطابق برنامه قرار بوده سرانه مصرف سوخت برای هر ایرانی هفت دهم یک لیتر در روز برسد که با جمعیت ۸۲ میلیونی مصرف سوخت در یک روز کشور باید حدود ۵۷ میلیون لیتر میرسید. اما در این ۹ سال چه کردیم؟
آمارها میگویند، مصرف سوخت پائین نیامد و بالا هم رفت یعنی توجهی به موضوع اصلاح الگوی مصرف نشد؟ آمارها میگویند ، امروز یعنی سال ۱۳۹۷ مصرف سوخت در کشور به حدود بیش از ۹۰ میلیون لیتر رسیده که حدود ۳۳ میلیون لیتر معادل ۶۰ درصد بیشتر از برنامه و الگوی مصرف است؟ برای اصلاح الگوهای مصرف و اجرای همین شعار ساده که مردم و دولت میتوانستند با همدلی و همزبانی و با درک همدیگر آن را به راحتی انجام دهند اما تا امروز محقق نشده و روزانه حدود ۱۱۵ میلیارد تومان و سالانه بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان هزینه مازاد به کشور و مردم تحمیل میشود. در صورتی که این مبلغ در کنار سایر مبالغ در سایر سرفصلهای اصلاح الگوهای مصارف، در مجموع میتوانند در خدمت و برای سازندگی و آبادانی کشور با هدف فقر و محرومیتزدایی و رفع استضعاف و اشتغال پایدار و در نهایت گسترش عدالت اجتماعی استفاده شوند.
حالا باید بپرسیم: برای تحقق و اجرایی شدن این شعار ساده اصلاح الگوهای مصرف که بسیار هم راهبردی و کاربردی است چقدر کار کردیم و چرا ناموفق بودیم؟ دولتها و نهادها و سازمانهای مردمنهاد و دلسوزان جامعه، چقدر به مردم آموزشهای اصلاح الگوهای مصارف دادند؟ برای تحقق این شعار اصلاح الگوهای مصارف که رابطه مستقیم با سطح و کیفیت فرهنگ ایثار اجتماعی و ارتقا توانمندیهای مردم دولت ها و اتفاقا هدفمندسازی عدالت اجتماعی دارد، چه مقدار فکر کردیم و چقدر راهکار ارائه کردیم و چه مقدار در مسیر تحقق آن ها مصمم قدم برداشتیم؟ و در مجموع برای تحقق سایر شعارها که تماما انقلابی و راهبردی و کاربردی بودند، دولتها و نهادهای عمومی و نهادهای مردمی و عامه مردم چه کردند و چقدر در مسیر تحقق این شعار ها قرار گرفتند؟
نتیجه اینکه: آمارها و رفتارها نشان میدهند تقریبا مردم و دولتها زیاد در مسیر تحقق این شعارها و برنامههای توسعه کشور قرار نگرفتند و ظاهرا هم حقیقت موضوعات برای ایشان جا نیفتاده؟ چون اگر این شعارها محقق میگردید آن وقت مردم با اطمینان قلب و عالمانه ریشهیابی میکردند و نادانسته حریص نمیشدند که برای خرید ارز و طلا و زمین و خودرو و گوشت و سایر نیازها که اتفاقا در بازارها به وفور هم وجود دارد هجوم ببردند و گرانی کاذب درست کنند و متاسفانه این قدر خودزنی نمیکردند و خودشان و اقتصاد شان و سفرههای معیشتشان را مورد آزار و اذیت رفتارهای غلط خود قرار نمیدادند؟
وقتی صحبت از اصلاح الگوهای مصرف میشود یعنی در کلان قضیه اصلاح الگوها در تمامی مصارف در کشور میکنیم. آن وقت حتی خرید و فروش ارز و طلا و سایر ملزومات و حتی مسیر حرکت نقدینگی در کشور با ضریبی شناسنامهدار و هدفمند میشوند و اگر کسی خواست بیش از اندازه مصرف کند با پرداخت مالیات، زیانهای تحمیلی به مردم را حبران خواهد نمود و این مالیات هم در خدمت رفاه و ارتقا سطوح معیشتی جامعه هزینه خواهد شد. همین کاری که در اروپا و آمریکا و سایر کشورهای توسعه یافته در حال اجراست.
به همین سادگی تحقق این شعار میتواند به مردم خدمت کند و در این صورت است که مردم دانسته و منسجم و خودجوش دیگر درگیر موضوعات پیش پا افتادهای مثل کمبودها و گرانیهای ساختگی که تولید مشترک سودجویان و شبکهها و فضاهای مغرض مجازی است نمیشوند و دشمنان و فرصتطلبان سودجو نیز نخواهند توانست در روند زندگی مردم اثرات منفی بگذارند.
در جمعبندی به خودمان بگوییم: شعار من ایرانی انقلابیام، به حرف نیست بلکه باید در عمل در خدمت انقلاب و رهبری و کشور و دولتها و مردم و شعارها و برنامههای ملی و توسعهای نقش موثر داشته باشیم و تحقق شعارهای سال رهبری حتی یک شعار را یک وظیفه ملی و انقلابی بدانیم. و از خودمان بپرسیم، در چهل سالگی انقلاب و در جایگاه یک انقلابی ایثارگر، مسئولیت اجتماعی و سهم هریک از ما در تحقق این شعارها چه بوده و چقدر موثر عمل کردیم و چقدر موفق بودهایم؟
نظر شما