به گزارش خبرآنلاین، این اثر به گفته محمود نیکبخت گره گشایی ماجرای بوف کور و پایان تمامی نقدهای عجیب و غریب بر روی این اثر است و برای نخستین بار با یک خوانش جدید منتشر میشود، قصد دارد اشتباهات تاریخی را که درباره این اثر و در خوانش آن صورت گرفته، اصلاح کند.
جلد نخست کتاب؛ نقد تمام نوشته هایی است که تاکنون در مورد بوف کور منتشر شده است از نقد جلال آلاحمد گرفته تا مقاله های هوشنگ گلشیری و براهنی و صنعتی. البته بخش هایی از جلد نخست این اثر پیشتر در نشریه پردیس در اصفهان به چاپ رسیده است.
محمود نیکبخت درباره این اثر به خبرآنلاین گفت: «اینکه بگوییم تاکنون تمام خوانشهایی که درباره «بوفکور» صورت گرفته غلط بوده است موضوعی نیست که بدون دلیل و منطق مدعی آن باشیم در واقع از چاپهای چهارم و پنجم و حتی قبلتر از آن تمام گیومهها در بوفکور حذف شده است و این حذف شاید به دلیل این باشد که در آن دوره حروف چینیها دستی بوده اما همین حذف گیومه سبب شده که ما همواره درباره این کتاب به اشتباه بیفتیم و قضاوتهای نادرستی درباره آن داشته باشیم.»
وی تصریح کرد: «یکی از اشتباهات ما درباره بوف کور آن است که ما تاکنون به این باور نرسیدهایم که هدایت راوی این کار است چرا که همه نقل قولها در داخل گیومه آورده شده است و این نشانه های نقطه گذاری را هدایت برای این گذاشته تا بر دو گانگی راوی حکم کند بنابراین زمانی که مهم ترین نشانه های زبان شناسی در این اثر حذف میشود همگی به اشتباه قضاوت دیگری درباره این اثر ارایه میدهند و نتیجه اش هزاران هزار صفحه نقدی می شود که تاکنون درباره این کار نوشته شده و هیچ یک نیز درست و منطقی نیست.»
این نویسنده در ادامه تصریح کرد: «نکته دیگری را که در خوانش بوف کور باید در نظر داشته باشیم این است که همه نقدهایی که بر کار هدایت صورت گرفته نقد روایت شناختی نیست و ما بدون اینکه به درک درست از این نکته برسیم که رمان هدایت یک رمان ذهنی است دربارهاش قضاوت کردهایم البته کسانی مثل براهنی روایت شناختی از این اثر ارایه دادهاند که بیشتر کار یک نقد رئال و ژورنالیستی و روزنامهای است و حتی شماره گذاری روی آن بسیار نادرست است.»
وی یاد آور شد: «پسر به آذین؛ فرد دیگری است که مطالبی روایت شناختی از این اثر ارایه داده است که البته در نوشته خود راوی بوف کور را یک بیمار اسکیزوفرن معرفی میکند و در واقع نگاهی بیمار شناختی به این اثر دارد که این مسئله در جای خود دارای ارزش است اما واقعیت این است که این رمان بر اساس تکنیک ناخودآگاه ذهن نوشته شده است و یک رمان روان شناختی به حساب میآید مانند کارهایی که فروید انجام میدهد.»
وی خاطر نشان کرد: «بوف کور صادق هدایت بدون در نظر گرفتن تعبیرهای برونی آن قابل نقد نیست و کسی که می خواهد این اثر را نقد کند باید نسبت به آن شناخت درست داشته باشد حال آنکه در این اثر ابتدایی ترین ویژگیها مخلوط شدهاند و این کار نشانگر این نکته مهم است که در ایران ما نقد علمی و دقیق نداریم و اگر چه هزاران نقد به ظاهر جدی منتشر میشود اما هیچ کدام علمی و دقیق نیست.»
وی درباره علت انتشار این اثر نیز عنوان کرد: «باید یکبار برای همیشه متن «بوف کور» گره گشایی شود و این همه قیل و قال نقد غیر علمی در جامعه درباره این اثر جمع شود.»
نیکبخت از انتشار اثر دیگری با نام «ساختار شناسی» آثار بهرام صادقی نیز در آیندهای نزدیک خبر داد و گفت: «در این اثر بهرام صادقی را صاحب یک تکنیک تازه میدانم و بر این باورم که او اگرچه آثار کمی نوشت اما بسیار تاثیر گذار بود و بر همه کسانی که بعد از او اثری نوشته اند؛ تاثیر گذاشته است که اگرچه این تاثیر گذاری به عمد یا غیر عمد نادیده گرفته میشود اما غیر قابل انکار است.»
191/60
نظر شما