گویا دوستانِ نادان و دشمنانِ دانا در پیمانی نامیمون دست بهدست هم دادهاند تا بر آتش خشونت و کینهورزی بدمند، پیوندهای اجتماعی نهچندان مستحکم ما را بیش از پیش بگسلند و جامعه را دو پاره کنند. مانند بسیاری از فرائض دینی که بهدست زهدفروشانِ تُرشرو بدل به پوستینِ وارونه میشود، اجرای نامناسب و ناآگاهانۀ «امر بهمعروف و نهی از منکر» هم بهجای اصلاح، ویرانگر میشود. آن سوی آب هم مشتاقانِ فروپاشیِ ایران، آتشِ این نزاع را تیزتر میکنند.
شاید به سبب حساسیت این فریضه، بنیانگذار جمهوری اسلامی دستِکم در دو اثرشان به ویژگیهایِ آمران به معروف و ناهیان از منکر میپردازد. (پیشتر در مطلب «نهی از منکر به سبک مرحوم یعقوبی قائنی» به تحریرالوسیلۀ امام(ره) پرداختم).
امر به معروف از وجهۀ رحمتِ رحیمیّه است
از نظر امام خمینی(ره)، آمر به معروف و ناهی از منکر باید به لیاقت و صلاحیت لازم برای اجرای این فرمان الهی رسیده باشد تا امر و نهیاش اثرگذار شود: «و چون قلب خود را رحمانی و رحیمی یافتی، به امر و نهی و ارشاد قیام کن تا دلهای سخت را برقِ عاطفۀ قلبت نرم کند و آهنِ قلوبْ به موعظۀ آمیخته با آتش محبتت لیّن گردد».
این ورزیدگی معنوی شامل حسّ رحمت، شفقّت و انساندوستی میشود و اگر با این آمادگی، ارشاد صورت گیرد آنگاه بیان رحیمانه اثربخش میشود. برای نمونه، آمر به معروف و ناهی از منکر نباید به دنبال «خودنمایی و خودفروشی و تحمیل امر و نهی» خود باشد.
اما اگر امر به معروفِ انسانِ نادان، از روی خواهش نفسانی و تصرّف شیطانی باشد، «نتیجۀ معکوسه حاصل میشود و برای یک امر و نهی جاهلانه چند منکر سربار شود».
دوری از قرآن
در کتاب «آداب نماز»، امام خمینی(ره) پس از بیان داستان زندگی «موسی بن عمران» و امتحانات و تربیتهای روحانی او، میپرسد هدف پروردگار از پرورش این پیامبر الوالعزم چه بود و پاسخ میدهد: دعوت و هدایت و ارشاد و نجات دادن یک نفر بندۀ طاغیِ یاغی که کوس «اَنَا رَبُّکُمُ الاْعْلی» میکوفت، و آن همه در ارض فساد میکرد.
«ممکن بود خدای تعالی او را به صاعقۀ غضب بسوزاند، ولی رحمتِ رحیمیّۀ برای او دو پیغمبر بزرگ میفرستد، و در عین حال سفارش او را میفرماید که با او با کلام نرم لیّن گفتوگو کنید؛ باشد که به یاد خدا افتد و از کردار خود و عاقبت امر بترسد»(۱).
امام خمینی(ره) به صراحت میگوید: «این دستور امر به معروف و نهی از منکر است»؛ این کیفیت ارشاد مثل فرعون طاغوت است و تأکید میکند: اکنون تو نیز که می خواهی امر به معروف و نهی از منکر کنی و خلق خدا را ارشاد کنی، از این آیات شریفۀ الهیّه، که برای تذکّر و تعلّم فرو فرستاده شده، متذکّر شو و تعلم گیر ـ با قلب پُر از محبّت و دل باعاطفه با بندگان خداوند ملاقات کن و خیر آنها را از صمیم قلب طالب شو.
طریقی جز محبّت وجود ندارد
امام خمینی(ره) به سنّتِ اهل علم، جواب سؤال مقدّری(۲) را هم بیان میکند تا هیچ بهانه و دستآویزی برای خشونتورزی (به نام امر به معروف و نهی از منکر) باقی نماند و تذکّر میدهد: و این وادی غیر از وادی «بغض فیاللّه و حبّ فیاللّه» است که انسان باید با اعداء دین عداوت داشته باشد؛ چنانچه در روایات شریفه و قرآن کریم وارد است. به قول حافظ شیرازی:
خللپذیر بود هر بنا که میبینی
مگر بنای محبّت که خالی از خللست
پ.ن.
۱. «اِذْهَبا اِلی فِرعَوْنَ اِنَّهُ طَغی فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ اَوْ یَخْشی» (طه/ ۴۳، ۴۴).
۲. پیامبر اکرم (ص) روزی به یارانش فرمود: کدامیک از دستگیرههای ایمان محکمتر و مطمئنتر است؟
یاران عرض کردند خدا و رسولش آگاه تر است، و بعضی گفتند نماز، برخی گفتند زکات ، عدهای گفتند حج و عمره و بعضی گفتند جهاد.
رسول خدا (ص) فرمود: هرآنچه گفتید دارای فضیلتی است ولی پاسخ نیست، بلکه محکمترین و مطمئنترین دستگیرههای ایمان دوستی در راه خدا و دشمنی در راه خدا و دوست داشتن دوستان خدا و بیزاری جستن از دشمنان خداست.
نظر شما