به گزارش خبرآنلاین، عباس خامه یار کارشناس جهان عرب، در خصوص پیشنهاد توافق عدم تعرض از سوی ایران و دیدگاه جهان عرب نسبت به آن می گوید: دو نکته اساسی درباره توافق عدم تعرض که پیشنهاد آقای ظریف است باید مورد توجه واقع شود: اول اینکه واژه «جهان عرب» مفهوم خود را از دست داده است و ما دیگر شاهد آن نیستیم. البته برخی افراد مانند جمال عبدالناصر پدر ناسیونالیسم عرب و روشنفکران جهان عرب به دنبال تقویت جهان عرب بودند؛ بعدها حافظ اسد همانند عبدالناصر خواستار تقویت روابط اعراب بود. افراد دیگری هم بودند که تلاش میکردند که راه او را ادامه دهند مانند صدام که در مورد او کاملا برعکس شد و با تجاوز به کویت تیر خلاص را به روابط اعراب زد. وی همچنین شعارهایی را در مورد یکپارچگی دنیای عرب سر میداد ولی کاملا بر عکس شد. در مورد عربستان هم بدین شکل است و این کشور با تجاوز به یمن و دخالت ها در منطقه ، جهان عرب را تحت تاثیر سلبی خود قرار داد. در شورای همکاری خلیج فارس نیز روابط مطلوب نیست و شما هیچگونه همگرایی در زمینههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی به لحاظ سنتهای قبیلهای مشاهده نمیکنید. تحولات قطر میتواند آیینه تمام نمای فروپاشی شورای همکاری خلیج فارس باشد. چنین تجمعی در شمال آفریقا با نام " اتحادیه مغرب عربی " نیز قبل از تولد طعم مرگ را چشید.
خامه یار همچنین به زوال اتحادیه عرب اشاره می کند و می گوید: در بعد کلانتر نیز میتوان " اتحادیه عرب " را در نظر گرفت که تنها دلیل جمع شدن آنها، طعم ومزه دلارهای نفتی عربستان سعودی است و در نهایت نیز به یک بیانیه تکراری با عنوان قطعنامه پایانی اجلاس بسنده می کنند و در همین راستا موارد کلیشه ای از مواد بیانیه های قبلی جمع آوری می شود و سپس جلسه خاتمه می یابد و در نهایت حالتی تمسخرگونه نیز در افکار عمومی جامعه عرب ایجاد می شود. اساسا نه اتحادیه عرب و نه شورای همکاری حوزه خلیج فارس ونیر اتحادیه مغرب عربی در هیچ ائتلافی موفق نبوده اند. حتی ائتلاف هایی که با سرپرسی عربستان ایجاد شدند، همه با شکست مواجه شدند و هیچگاه عملیاتی نشدند. از طرفی شاهدیم که یک واگرایی فرهنگی، سیاسی، اقتصادی ونظامی بین بخش های مختلف کشورهای عربی وجود دارد.
این کارشناس جهان عرب موضوع توافق عدم تعرض را بحث تازه ای قلمداد نکرد و اظهار داشت: ایران همواره خواهان تعامل مثبت با همسایگان بوده و امنیت آنها را امنیت خود میدانسته است. چنین طرحها و مواضعی در گذشته هم به اشکال مختلف از سوی جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد و اعلام شده است. در دوره آقای روحانی نیز ایران همواره سعی کرد تا در مسیر تنشزدایی با عربستان گام بردارد. همیشه پیام های ایران محبت آمیز و اطمینان بخش بود. سیاستهای کشورمان همواره بر پایه احترام متقابل بوده و هیچگاه قصدی علیه امنیت هیچ یک از این کشورها نداشتیم. با روی کار آمدن دولت آقای روحانی نیز اولین سخن رئیس جمهور کشورمان درباره سیاست خارجی امربوط به رایزنی و تنش زدایی با همسایه عربستان سعودی بود. ایشان عنوان کردند که ما حاضریم با برادران سعودی همکاری کنیم و دست دوستی را سمت آنها دراز می کنیم. آقای ظریف نیزدر این راستا در منطقه سفر می کرد و منتظر وعده یا تماسی از جانب سعودی ها بود که در نهایت این کار انجام نشد و شاهد پاسخ مثبتی از سوی سعودی ها نبودیم.
این کارشناس همچنین در تفسیر معامله قرن و اهداف آن می گوید: هدف اول معامله قرن، بازسازی و ایجاد امنیت برای مرزهای شکننده اسرائیل است. هدف دوم تداوم آوارگی مجدد و باقی مانده فلسطینی ها در سرزمین های اشغالی است. هدف سوم هم سلب هویت فلسطینیان آواره در اردوگاههایشان ، درکشورهایی چون، لبنان، سوریه، اردن، عراق و دیگر کشورها است. بدین معنی که فلسطینیان ، از تابعیت کشورهای میزبان برخوردار شوند وتابعیت اصلی خودشان را از دست بدهند.
در صورت تحقق این اقدام تغییری جدی و اساسی در دموگرافی منطقه صورت خواهد گرفت که نتیجه آن برتری جمعیت یهودیان نسبت به فلسطینیان خواهد بود.
از اهداف مهم دیگر می توان از تبدیل قدس به پایتخت ابدی اسرائیل نام برد . هدف مهم دیگر این است که برخلاف قطعنامه های پیشین سازمان ملل و توافق نامه های بین المللی ، تمامی سرزمین های اشغالی ۱۹۶۷ در جنگ شش روزه ، به اسرائیل الحاق شود که این امر در حال اتفاق افتادن است .
هدف دیگر معامله قرن، شناسایی رسمی هویت دولت دینی یهودی اسرائیل است و نکته آخر جایگزینی جمهوری اسلامی ایران به عنوان دشمن اصلی به جای اسرائیل و عادی سازی روابط با کلیه اعراب است.
این همان فاز دوم بیانیه است که معنای آن ، توسعه سرزمین های اشغالی و تحقق شعار اصلی از نیل تا فرات است که اینک ، معامله قرن نام گرفته است.
معامله قرن همواره یکی از مباحث اصلی همه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در طی سالیان دراز بوده است که بنا به دلایلی آنها نتوانستند این طرح را اجرایی کنند. دلیل وعده آنها نیز به خاطر جذب آرای یهودیان آمریکا بوده است.این نامزدها تمامی شعارها را مطرح می کردند و با اسرائیلی ها هم نظر بودند ولی وقتی که پیروز می شدند از شعارهایشان عقب نشینی تاکتیکی می کردند.
مشروح این گفتگو را اینجا بخوانید.
311 50
نظر شما