درنیمۀ سال 1336 ، مردی به نام " هراتی " مدعی کشف داروی سرطان شده بود ، کیهان و اطلاعات نوشتند و دنبال کردند و مردم مقابل خانۀ او جمع شدند و دولت ، علی رغم قانون منع مداخلۀ غیر پزشک در کار درمان مجبور شد که برای آزمایش دارو ، چند بیمار در بیمارستان لقمان الدوله ادهم در اختیار او بگذارد وماجرا ادامه یابد وهروز بازار آن گرمتر شود .
ازسوی کیهان ، محمد بلوری وازجانب اطلاعات ، من گزارشهای مربوطه را پوشش می دادیم وبیشتر مقامات دولتی نمی دانستند که این جنجال ،کار دوجوان 21 ساله است .
درآن زمان ، من پاره ای اوقات از دوچرخه استفاده می کردم . دوچرخه را به مغازه ای درنزدیکی بیمارستان می سپردم تا کارکنان بیمارستان مرا با دوچرخه نبینند وبه چشم حقارت نگاه نکنند .
گاهی هم بلوری راهم بر ترک دوچرخه می نشاندم واورا به کوچۀ کیهان می رساندم . دریکی ازاین روزها ، هنگامی که دونفری با دوچرخه درسر بالایی خیابان سی متری (نظامی ) مقابل باغشاه درحرکت بودیم ، خودرو دکتر دانشور مدیر کل وقت وزارت بهداری ، که ریاست انجمن بیماری سل وبیمارستان دولتی بوعلی (جادۀ تهران نو) راهم یدک می کشی به ما رسید.
دکتر دانشور شیشۀ خودرو راپایین کشید وخطاب به ما گفت :بادوچرخه ، چنین آتشی درکشور روشن ساخته ای ، اگر خود رو می داشتید چه می کردید ؟
منبع : "روزنامه نگاران وخاطره ها" . گرآورنده نسترن کیان ، ایران ، ش 1579 ، 6 مرداد 1379 ،ص 8
/62
نظر شما