کتابسازی پدیده ای نو نیست، مخصوص ایران هم نیست؛ از دیرباز قدمای ما به مقوله انتحال و کتابسازی توجه داشته اند. مسعودی در مروج الذهب، هجویری در کشف المحجوب و بسیاری دیگر هشدار داده اند که اگر کسی مطلبی را از کتابشان استفاده میکند، حتماً نقل کند.
ولی برخی بوده اند که اشعار پیشینیان را، یا فصلی یا فصولی از کتاب اسلاف را بی ذکر نامی به نام خود می نوشتند. گروهی معتقدند این شیوه رسم آن روزگار بوده و نوعی تکثیر کتاب لحاظ می شده و شاگردان هم خوب می دانستند که این نقل قولها یا مطالب از آن کیست و کسی این کار را عیب نمی دانسته است. برخی هم می گویند غالب این افراد بعضاً چنان از قریحۀ هوش و حافظه سرشار برخوردار بوده اند که هرچه می خواندند، حفظ می شدند و عیناً در کتب خود درج می کردند.
به هر روی، آنچه اکنون موضوع بحث ماست، کتابسازی مدرن است. کسانی که با تألیف کتابهایی مشحون از نقل قولها از کتب دیگران یا نقل مطالب بدون ذکر منبع، مقاله و کتاب می نویسند و چاپ می کنند و گاه در اثر کم دقتی و سهل انگاری بررسان و داوران جشنواره کتاب و بی توجهی منتقدان و نشریات فرهنگی، از این کتابها تقدیر و بعضاً در جشنواره کتاب هم از آن تقدیر می شود و این مصداق شعر مولوی است:
چند دزدی حرف مردان خدا
تا فـروشـی و ستـانی مـرحبا
چرا گروهی اخلاق حرفه ای در ترجمه و تألیف و تصحیح و ... را رعایت نمی کنند و با دست اندازی و اندک تصرفی در کار و اثر دیگران، که بعضاً حاصل سالها تحقیق و مطالعه و ممارست و تجربه اندوزی و تفکر و تلاش است، آن را برای چاپ به دست ناشر بی اطلاع می سپارند. برخی بوده اند و هستند که پول می دهند و مقاله و کتاب و پایان نامه برایشان می نویسند یا با سوء استفاده از موقعیت دانشگاهی خود شریک قافله می شوند.
آیا این علاقمندان به امور علمی و فرهنگی، نمی هراسند که در این دار البلاء، کتاب برساخته آنها روزی حلاجی و نقادی شود و آبرویی برایشان نماند؟ آیا کتابسازی با اشکال و اطوار متعدد، انتحال و سرقت و تصرف در اموال خصوصی مردم به حساب نمی آید؟ آیا اینان با این کار حقی را از کسی ضایع نمی کنند؟ آیا ناشر هیچ مسئولیتی در این باره ندارد؟ و نهایتاً آیا متولیان امور فرهنگی و ممیزان اداره کتاب، راهکاری برای پیشگیری و حل و فصل این مسائل و مصائب، خواهند اندیشید؟ و دهها آیا و سؤال دیگر.
مدیر عامل موسسه پژوهشی میراث مکتوب
نظر شما