۰ نفر
۱۰ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۱:۴۷

غلامحسین حسنتاش

اقتصادی شدن استخراج گاز از لایه‌های رسی موسوم به «گاز شیل» (Gas Shale) و افزایش سریع تولید آن در ایالات متحده امریکا که بعضی‌ها آن را یک انقلاب در عرصۀ تولید گاز دانسته‌اند. سهم تولید گاز از این منبع در ایالات متحده از حدود 1 درصد در سال 2000 به حدود 20 درصد از تولید گاز این کشور در سال 2009 رسیده است که بیشترین رشد آن به سال‌های اخیر مربوط می‌شود. فناوری‌های حفاری افقی و ایجاد شکاف به کمک فشار هیدرولیکی، کمک فراوانی به توسعۀ این منابع گازی نموده است. برآورد شده است که حجم زیادی از این نوع گاز در اروپا، روسیه، چین و دیگر نقاط نیز وجود دارد.

همین چند سال پیش، و در حدود سال‌های 2004 و 2005، امریکائی‌ها پیش‌بینی کرده بودند که به زودی به بزرگ‌ترین واردکنندۀ گازطبیعی‌مایع‌شده (LNG) تبدیل خواهند شد. پیش‌بینی این بود که تولید داخلی گازطبیعی امریکا و میزان واردات گاز این کشور از کانادا ومکزیک (خصوصاً از کانادا)، به صورت همزمان کاهش خواهد یافت و این کشور مجبور خواهد بود کسری گازطبیعی خود را به صورت LNG وارد نماید. براساس این پیش‌بینی، چندین پروژة احداث ترمینال برای واردات LNG طراحی شد و بعضی از آن‌ها نیز ساخته شد و به بهره‌برداری رسید. اما اینک تنها با گذشت چند سال، بحث بر سر این است که ایالات‌متحده به زودی به صادرکننده LNG نیز بدل خواهد شد.

سوال مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که: آیا واقعاً امریکائی‌ها در این فاصلۀ زمانی محدود، در مورد برنامه‌های گاز خود اشتباه کرده بودند؟ و آیا مراجع پیش‌بینی کننده وسیاست‌گذار امریکا، واقعاً چنین برآوردی از رشد تولید گاز از منابع شیل‌های گازی نداشته‌اند؟ یا مسئله چیز دیگری بوده است؟

در پاسخ به این سوال باید به این نکته توجه داشت که دولت ایالات‌متحده در راستای سیاست‌های راهبردی خود، گسترش تجارت گازطبیعی به صورت LNG در جهان را به گسترش تجارت آن از طریق خط‌لوله ترجیح می‌دهد. تجارت LNG، انتقال گازطبیعی را به آبراه‌های بین‌المللی منتقل می‌کند که عمدتاً تحت کنترل امریکائی‌ها است و از این جهت گازطبیعی به نفت‌خام شبیه می‌شود. درصورتی‌که امریکائی‌ها بر مسیرهای انتقال از طریق خط‌لوله خصوصاً در مورد روسیه که از این جهت برتری دارد، اشراف کاملی نمی‌توانند داشته باشند.

همچنین گسترش تولید و تجارت LNG، سیالیت بازار جهانی گاز را افزایش می‌دهد و از بازار گازطبیعی انحصارزدائی می‌کند. بسیاری از پروژه‌های جدید LNG جهان طی سال‌های گذشته، بر مبنای همان پیش‌بینی‌های امریکائی‌ها (در مورد افزایش واردات LNG این کشور) توسعه یافت و حالا که آن پیش‌بینی‌ها درست از آب درنیامده است، بسیاری از تولیدکنندگان LNG مانند کشور قطر برای بازاریابی LNG خود به فکر سرمایه‌گذاری جهت ایجاد ترمینال‌های LNG در اروپا افتاده‌اند. بدیهی است که گسترش این ترمینال‌ها با اصل راهبردیِ متنوع‌سازیِ مبادی تأمین انرژی برای اروپا، سازگار است و قدرت و نفوذ گاز روسیه در اروپا را نیز کاهش می‌دهد. از سوی دیگر اشباع بازار گازطبیعی جهان، احتمالاً موجب تجدیدنظر در برخی از پروژه‌های تولید گاز و LNG نیز خواهد شد.

مسئلۀ مهم دیگر این است که با سبقت گرفتن عرضۀ گازطبیعی در سطح جهان نسبت به تقاضای آن، قیمت گاز کاهش یافته و فاصلۀ خود را با قیمت جهانی نفت‌خام بیشتر کرده است. علت این است که در حال حاضر، گازطبیعی جانشین کامل نفت‌خام نیست. بیش از 70 درصد از فرآورده‌های حاصل از نفت‌خام در جهان، صرفا در بخش حمل و نقل استفاده می‌شود که گازطبیعی هنوز جایگزین مناسبی در این زمینه نیست؛ لذا این احتمال به نظر می‌رسد که ارزان شدن قیمت گاز طبیعی در سطح جهان و فاصله گرفتن آن از نفت‌خام، فناوری‌های مربوط به استفاده از گازطبیعی برای حمل و نقل را مقرون به صرفه‌تر نموده و گسترش دهد. بنابراین با ادامه این وضعیت، توسعۀ استفاده از CNG برای خودروها و همچنین رویکردی جدید به فناوری تبدیل گاز به فراورده‌های نفتی، موسوم به GTL، قابل پیش‌بینی است. GTL فناوری‌ای است که گسترش آن می‌تواند گازطبیعی را به جایگزین کامل نفت‌خام تبدیل کند . اینک خوراک کارخانجات یا واحدهای GTL که گازطبیعی است ارزان شده است در صورتی که محصول آن که عمدتاً بنزین و گازوئیل (و احیاناً دیگر فرآورده‌های نفتی) است بسیار گران‌تر است و این به اقتصاد GTL کمک خواهد کرد.

کارشناس اقتصاد انرژی

کد خبر 133878

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین