آتشسوزی گسترده و بیسابقه در جنگلهای استرالیا از خبرهای مهم محیط زیستی در چند روز گذشته بود. آتشسوزی مرگباری که تا پیش از انتشار تصاویر تکاندهنده آن عده زیادی حتی از رخدادش هم بیاطلاع بودند. این آتشسوزی از ماه سپتامبر ۲۰۱۹ آغاز شد و تاکنون ادامه دارد. آنچه در این میان محل بحث است علت اصلی رخ داد چنین فاجعهای با پیامدهای فجیع انسانی، ضرر مالی و زیان اقتصادی و محیطزیستی است. تلاش برای واکاوی دلایل بروز چنین رویدادی با این ابعاد و راههای رویارویی فردی و جمعی با آن از اهداف اصلی نگارش این یادداشت است.
آنچه تاکنون از آتشسوزی بیسابقه جنگلهای استرالیا میدانیم این است: آتش اکنون بخشهای جنوب شرق استرالیا را در برگرفته، ایالت نیوساوت ولز، استرالیای جنوبی، ویکتوریا، کویینزلند و استرالیای غربی همگی درگیر آتشسوزی هستند. این فاجعه تاکنون جان ۲۶ تن را گرفته و نزدیک ۲۰۰۰ خانه کاملاً تخریب شده است. به گزارش خبرگزاری رویترز، مجموع مساحت آتشسوزی بیش از ۱۰,۳ ملیون هکتار (به اندازه کشور کرهشمالی) برآورد شده که رو به افزایش گذاشته؛ پیشبینی شده تاکنون بیش از ۵۰۰ میلیون حیوان از انواع گونههای جانوری (پستاندارو پرنده) در این فاجعه تلف شدهاند. تنها در یک تخمین، وزیر محیطزیست استرالیا اعلام کرد: حدود ۳۰ درصد از جمعیت کوالاهای این کشور کاسته شده، و این یعنی اکوسیستم منحصربهفرد این کشور در جاهایی در معرض خطر نابودی همیشگی و انقراض کامل قرار گرفته. به این موارد باید کاهش رشد اقتصادی استرالیا را هم افزود، رشد اقتصادی این کشور در این مدت ۰,۳ درصد کاهش داشته است.
تصاویر منتشرشده از آتشسوزی جنگلهای استرالیا بیش از هر چیز این پرسش را به افکار عمومی جهانی متبادر کرده که دلیل اصلی این اتفاق چه بوده؟ با وجود اینکه آتشسوزی فصلی اتفاقی طبیعی است اما چرا این دوره از آتشسوزی تا این حد گسترده شده و از نظر زمانی تداوم یافته؟ گرمای کمسابقه هوا در استرالیا به گسترش این آتش سوزی دامن زده؛ باد، موج آتش را به سمت سواحل برده و آتش سریعتر پیشروی کرده است؛ از سوی دیگر، کاهش بارندگی هم بر مشکلات افزود. مسئلهای که درباره آتشسوزی در استرالیا اهمیت دارد این است که در حالیکه دانشمندان اقلیمشناس پیشتر و بارها نسبت به رابطه مستقیم تشدید آتشسوزیها با تغییرات اقلیمی حاصل از گرمایش زمین در این منطقه هشدار دادند، اما دولت راستگرای استرالیا آن را نمیپذیرد. انکار تغییرات اقلیمی برای دولتمردان استرالیا تا اندازهای جدی است که مقامات رسمی این کشور آتشسوزی را به اقدام جوامع محلی در به آتش کشیدن زمینها گره زده و تاکنون تعدادی را در این خصوص بازداشت کردهاند.
دولت استرالیا یکی از دولتهایی است که پس از خروج آمریکا از توافقنامه اقلیمی پاریس اعلام کرد نه تنها تولید ذغالسنگ را از سر میگیرد بلکه آن را افزایش هم میدهد. دولتمردان استرالیا تاکنون هیچیک از شواهد علمی مبنیبر واقعی بودن تغییرات آبوهوایی را نپذیرفتهاند در همین حال تحقیقی که توسط دانشگاه فناوری کوئینزلند استرالیا، انجام شده، گروهی از رباتها را مسئول نشر اخبار نادرست در مورد آتشسوزیهای استرالیا معرفی کرده است. یکی از پژوهشگران این دانشگاه با زیر نظر گرفتن عدهای از کاربران که از هشتگهای آتشافروزی برای آتش سوزی استرالیا استفاده می کردند، متوجه شد پروفایلهای جعلی و گروههای دروغپراکنی در این زمینه دست داشتهاند. این نخستین بار نیست که فرضیههای منحرفکننده از علت اصلی فجایع محیطزیستی مطرح میشود. پس از آتش سوزی کمپ فایر(Camp Fire) که مخرب ترین و مرگبارترین آتش سوزی جنگل در تاریخ کالیفرنیا محسوب میشود، برخی آزمایش اسلحه فوق پیشرفته را عامل آتشسوزی دانستند.
آتشسوزی جنگلهای استرالیا زنگ خطر بزرگی است که تأثیر ویرانگر تغییرات اقلیمی را بیش از پیش آشکار میسازد؛ رخدادهایی که دانشمندان اقلیمشناس از سالها پیش نسبت به وقوع آن هشدادر میدادند اکنون به وقوع پیوسته است؛ «تشدید» عوامل طبیعی همچون سیل، خشکسالی، آتشسوزی، زمینلرزه و...که این پیام را میرساند که اگر دولتها در گام نخست برای کاهش انتشار کربن کاری انجام ندهند، امنیت آنها مستقیماَ به مخاطره خواهد افتاد. درحالیکه استرالیا لحظات دشواری را تجربه میکند، دولتهای دستراستی یا پوپولیستی همچنان واقعیت بحران اقلیمی را انکار میکنند؛ در چنین شرایطی تلاش برای رسیدن به توافق جهانی بهمنظور اقدام جدی، موثر و فوری برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای امری ناممکن مینماید، شکست گفتگوهای کاپ۲۵ در مادرید نیز گواه همین مدعاست. لزوم اعلام وضعیت «اضطرار اقلیمی» از سوی دولتها، دستکم تا زمانیکه همه آنها به لزوم رویارویی با بحران اقلیمی پی نبرند در حد یک آرمان باقی خواهد ماند.
با وجود همه تلاشها برای انکار تغییرات اقلیمی از سوی برخی دولتها، بانکداران و صاحبان صنایع نفت و گاز، جنبشهای جهانی محیطزیستی نظیر «جنبش جمعهها برای آینده» و «شورش علیه انقراض» صدای معترضان نسل جدیدی هستند که خواهان پاسخگویی دولتها در برابر بحران اقلیمی شدهاند؛ تداوم اینگونه جنبشها، صحبت درباره پیامدهای نادیده گرفتن تغییرات اقلیمی، استفاده از رسانههای اجتماعی برای آگاهسازی همگان، تلاش برای تغییر نگاه جهانی در خصوص «سبک زندگی» و «شیوه مصرف» از طریق رسانههای اجتماعی و سازمانهای محیطزیستی، گسترش همکاری برای مبارزه با بحران اقلیمی و انتقال تجارب با استفاده از فضای مجازی و با کمک سازمانهای بینالمللی، کوشش برای نشان دادن هرچه بیشتر پیامدهای مخرب تغییرات اقلیمی میتواند از جمله اقدامات لازم برای مقابله با این پدیده باشد. آنچه مشخص است این است که دولتهای انکارکننده نهایتاَ ناگزیر به تغییر رفتار خود در مواجهه با معترضانی خواهند شد که آنها را مسئول بزرگترین بحران محیط زیستی جهان میدانند، بحرانی که حالا تبدیل به مهمترین تهدید وجودی جامعه جهانی شده است.
*دانشآموخته کارشناسی ارشد روابط بینالملل دانشگاه تهران، کنشگر محیط زیست
۲۳۵۲۳۵
نظر شما