میخاییل لئونتیف
جوزف بایدن معاون رئیسجمهور آمریکا در جریان سفر به مسکو با اعضای سازمانهای حقوق بشر و فعالان جامعه مدنی ملاقات کرد. وی در جریان این ملاقات طبق معمول خاطرنشان کرد که آمریکا به توسعه دمکراسی و رعایت آزادیهای مدنی در روسیه علاقه مند است. عدهای از شرکت کنندگان در آن جلسه میگویند که بایدن تأکید نمود که عضویت روسیه در سازمان تجارت جهانی در هر حال با اصلاح وضعیت حقوق بشر و از جمله چگونگی برگزاری انتخابات ارتباط دارد.
اگر این اطلاعات مقرون به حقیقت باشد، به نظر میآید که ما به سالهای 1990 بر میگردیم که مسئولین روسیه مرتباً از وزارت امور خارجه آمریکا به وسیله نمابر (فکس) پیامهایی دریافت کرده و به عنوان دستور العمل خود تلقی میکردند. در همان حال اصلاحطلبان روس آمریکاییها را به جان مقامات عالی روسیه انداخته و میخواستند که واشنگتن آنها را بترساند و از آنها چیزی بخواهد. بعد از آن نمایندگان این نیروهای به اصطلاح اصلاحطلب میگفتند: «میبینید، اگر ما این خواستها را اجرا نکنیم، وام جدید دریافت نخواهیم کرد». در آن زمان روسیه به این وامها احتیاج داشت. ولی اکنون که اوضاع تغییر کرده است، چرا ما باید تجربه آن سالها را تکرار کنیم؟
اگر جامعه و حکومت ما هوشیاری خود را از دست نداده باشند، باید بفهمند که رفتار بایدن در مسکو رفتاری تحریکآمیز بود. بحث درباره «اهمیت سرنوشتساز» عضویت روسیه در سازمان تجارت جهانی بارها به عمل آمده و هیچ نکته تازهای در این زمینه پدید نیامده است. اعتقاد دارم که این کار برای روسیه غیر ضروری و بیمعنی است. ولی اصلاحیه «جکسون - ونیک» که همیشه در جریان مذاکرات مطرح میشود، فی نفسه منافی اخلاق است و حتی بحث درباره لغو آن باید برای ما کسر شأن محسوب شود.
دمکراتهای روس اندیشهای را به صورت گسترده تبلیغ کردند که بایدن آمده بود که «اشتغال آینده ولادیمیر پوتین و دمیتری مدودف» را تعیین نماید. آنها به بحث گسترده درباره اینکه کدام مقام برای ولادیمیر پوتین مناسب است، پرداختند. از اینجا میتوان نتیجه گرفت که این افراد ولادیمیر پوتین را از نظر سیاسی دفن کرده و حالا روی قبر او پایکوبی میکنند. ولی آنها خیلی زود خوشحال شدهاند. مردم کشورمان حوادث اواخر سالهای 1990 را فراموش نکردهاند و اینقدر کمعقل نیستند که این آقایان خیال میکنند. فکر میکنم که نیروهای لیبرال برای خودشان گور میکنند و فقط عمق آن اهمیت دارد.
اگر حکومت روسیه از مفاد قرارداد اجتماعی با جامعه که در زمان ولادیمیر پوتین کمابیش رعایت میشد، تخلف نکند، قبر لیبرالها کوچک و زیبا خواهد بود. ولی اگر قدرت دولتی روسیه احساس گرفتاری شدیدی بکند، همه آنها را به یک خندق عمیق سیاسی خواهد انداخت. در روسیه کسی بیش از این شاهد کودتا نخواهد شد زیرا ترس از خونریزی از اذهان مردم روسیه زدوده شده است. آنها بیش از این نگران سرکوب خونین مخالفان نیستند.
ولی قضیه بایدن به تحقیر عمدی روسیه شباهت دارد. معاون رئیسجمهور آمریکا باید حس واقعیت را از دست بدهد تا با کسی در روسیه مغازله کند و رهبران روسیه را به چیزی وادار نماید.
در حال حاضر در رسانههای گروهی روسیه موضوع «مبادله» بالقوه بین روسیه و ایالات متحده مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. گویا آمریکاییها میتوانند گرجستان را تحت فشار قرار دهند تا روسیه عضو سازمان تجارت جهانی شود در حالی که ما در عوض، در لیبی به آنها کمک خواهیم کرد. یک بار دیگر تکرار میکنم که اندیشه عضویت در سازمان تجارت جهانی پشیزی نمیارزد. انجام کوچکترین کاری برای عضویت در این سازمان معنی ندارد. اعمال فشار بر لیبی به خاطر این موضوع کاری پوچ و بیمعنی است.
متأسفانه، میبینم که همصدا شدن با آمریکاییها به گرایش جدید تبدیل شده است. این امر از جمله در رابطه با ایران بروز کرد که از لیبی مهمتر است. تهران بر خلاف طرابلس شریک مهم و نیرومند ژئوپلتیکی ماست. ولی لیبی برای ما این همه اهمیت ندارد. ما که ایتالیا نیستیم که آنجا منافع دارد. رسیدن به توافق با معمر قذافی همیشه کار دشواری بوده است. برقراری روابط حسابگرانه با این رهبر همیشه سخت بود. با این حال، مداخله در مناقشه لیبی برای برکناری قذافی قطعاً معنی ندارد زیرا همه تاکنون متوجه شدهاند که در لیبی یک شورش جداییطلبانه رخ داده است. ما حاضر نیستیم در مناقشه داخلی چنین کشوری دخالت کنیم. سیاستمداران ما هنوز تا این حد کمعقل نشدهاند. ولی آنها میتوانند در سطح شعارهای علنی به این کارزار سیاسی ملحق شوند.
پایگاه اینرتنتی «کا ام»، 12 مارس
نظر شما