دکتر ابوالفضل بجانی _ در همین چند دهه اخیر حتی خیلی سادهتر از این هم بود. انسان تجارب ارتباطاتی محدودی داشت. به یاد دارم که یکی از همروستاییهای شریفمان، برای نشان دادن عمق جهانگردی و جهاندانیاش گفته بود؛ «شما چه فکر میکنید، من تا آذرشهر رفتهام». برای انسان سنتی رفتن از روستایی در مرند تا آذرشهر و رنگ زدن به عمویی در تبریز و یک شبنشینی هفتگی در آخر هفته، انتهای ارتباطات بود.
یا وقتی به خدمت سربازی رفته بودم، در پادگان شهر آسلاندوز تنها یک تلفن وجود داشت برای آن همه سرباز و من در ۱۸ روز اول موفق به تماس با خانه نشده بودم. یا وقتی پدرم سرباز بود و من به دنیا آمده بودم، عمویم نقش دستم را در یک کاغذ کشیده و برای او فرستاده بود و تنها چیزی که پدر برای مدت زیادی از فرزندش داشت یک نقاشی دست بر روی کاغذ بود.
هماکنون تجارب ارتباطاتی به شکل محیرالعقولی دچار دگردیسی شدهاند. در کسری از ثانیه از تمام اتفاقات اقصی نقاط جهان خبردار میشویم. در ایام قرنطیته باز راحتتر از کل انسانهای چند دهه اخیر میتوانیم با نزدیکانمان در ارتباط باشیم. به خاطر دارم، پارک لاله مرند در ابتدا دیوارهای بسیار بلندی داشت به طوریکه درون آن دیده نمیشد. گو اینکه در پارک بودن و در حال تفریح بودن نوعی عمل مذموم است و بهتر است در لفافه انجام شود. دیوارهای این پارک همزمان با تغییرات اجتماعی و ذهنی، چندین بار تخریب و کوتاه شد تا به شرایط بیدیواری فعلی رسید، گو اینکه جامعه از تصور بیعاری در مورد اوقات فراغت به مرحله پذیرش آن رسیده است. همین اتفاق به مرور در مورد ارتباطات هم روی داده است و گویی ما دیگر در خانهها و زندگی بیدیوار زندگی میکنیم و هر شخصی میتواند در هر لحظه از شبانه روز که دلش بخواهد به ما دسترسی پیدا کند.
برای همین هست که هر روز که بیدار میشویم، خود را درون گروهها و کانالهای جدیدی مییابیم که از زندگی بیدیوار ما فراجسته و ما را به زیستگاه فکری مجازی خود بردهاند تا ما را در کانال (جریان) خود قرار دهند. شبنامههای بسیار خطرناک قدیمی، جای خود را به کمپینهای مجازی دادهاند و ما هرروز و دائما خود را درون یکی از آنها مییابیم. کمپین درخواست ...، کمپین اعتراض به ...، کمپین اطلاعرسانی در مورد ... و دهها و صدها نوع گروه و کمپین دیگر که زندگی ما را در عصر ارتباطات دستخوش تلاطم کردهاند.
شاید اگر چند دهه قبل از انسانی میپرسیدید که آیا دوست دارد خانهاش در ساحل باشد یا روی امواج، احتمالا به شما میخندید. اما دنیای ارتباطات، بدون اطلاع و اجازه ما، خانه همهمان را روی امواج ارتباطی و خبری مواج و متعدد فراوانی قرار داده است و گویا دیگر هیچگاه خبری از ساحل امن نخواهد بود و ما باید به این زندگی عادت کنیم. درست مانند وضعیت احتمالیای که در آن ویروس کرونا هیچگاه رخت برنبندد و نسل بشر مجبور شود زندگی خود را بر همین منوال فعلی منطبق کند.
۴۶
نظر شما