نسخهی فارسیِ این مجموعه با عنوان داستانهای کوتاه برندهی جایزهی اُ.هنری ۲۰۱۸ و با ترجمهی ساقی نخعیزاده در نشر خوب منتشر شده است.
به نقل از نقدها و نظرات منتشرشده در رسانههای مختلف،کتاب داستانهای کوتاه برندهی جایزهی اُ.هنری ۲۰۱۸، مجموعهای از آثار نویسندگانیست که صدای تازهای در داستان کوتاه ادبیات جهان بهشمار میآیند. در این مجموعه، داستانهای خواندنی و به یادماندنییی از نویسندگانی چون جنی ژانگ، برندا واکر، لارا وپنیار، استفانی اِی وِگا، برَد فِلوِر، جو لوید، مایکل پارکر، مارک جود پواریر، دنیا شکری، وِیت دین، اَن اِنرایت، جمیل جان کوچَی، لورن آلوان، جو آن بیرد، یومنا کلاله، مارجوری سلونا، مایکل پاورز گردآوری شده است.
دو داستان آرامگاه کشتیگیران (برگزیدهی فیونا مک فارلین و الیزابت تَلِنت) و جواب دندانشکن (برگزیدهی اوتِسا مشفق) گلهای سرسبد مجموعهی داستانهای کوتاه برندهی جایزهی اُ.هنری ۲۰۱۸ هستند.
ترجمهی فارسی مجموعهی سال ۲٠١٨ در نشر خوب، دربردارندهی هفده داستان کوتاه است.
در ادامه به بررسی مختصر مجموعهی داستانهای کوتاه برندهی جایزهی اُ.هنری ۲۰۱۸ و معرفی جایزهی اُ.هنری میپردازیم...
اُ.هنری: معتبرترین جایزهی داستان کوتاه
بدون شک، بسیاری از خوانندگان و علاقهمندان جهان ادبیات با سیدنی پورتر و آثارش آشنا هستند. ویلیام سیدنی پورتر مشهور به اُ.هنری یکی از معروفترین داستانکوتاهنویسهای آمریکاست. در سال ۱۸۶۲ میلادی در کارولینای شمالی به دنیا آمد .او در نوجوانی و جوانی خود به کارهای متعددی مشغول بود. وی زمانی که به آمریکای مرکزی رفت کار نویسندگی را شروع کرد و در همین زمان شهرت او همه گیر شد .اُ.هنری بیش از ششصد داستان کوتاه از خود به جای نهاده است .
در سال ١٩١٨ یعنی هشت سال پس از مرگ ویلیام سیدنی پورتر نویسندهای که با نام اُ.هنری برگهای همیشهسبزی به فصل داستان کوتاه تاریخ ادبیات آمریکا افزود، دوستان و دوستدارانش به یاد او و با هدف تقویت هنرِ داستان کوتاه و ترغیب نویسندگان جوان جایزهای بنیان کردند که تا امروز برقرار مانده است.
هر ساله نشریات ادبی آمریکا و کانادا با رجوع به کارنامهی سال گذشتهی خود هزاران داستان کوتاه انگلیسی را، فارغ از ملیت نویسندگانشان، در این رقابت شرکت میدهند. دبیر مجموعه بیست داستان کوتاه از این همه را گلچین میکند تا در قالب کتابی مزین به نام جایزهی اُ.هنری پیش چشم علاقهمندان قرار دهد. از سال ۲٠٠٣ که لورا فرمن سِمَت دبیری را بر عهده گرفته است، سه داستاننویس برجسته نیز به عنوان داوران میهمان، مجموعهی منتخب را به شکلی بینام و نشان ارزیابی میکنند و هر یک مستقل از دیگری داستان محبوب خود را برمیگزیند.
لورا جی.فرمن (۱۹۴۵) ویراستار و از نویسندگان محبوب آمریکاییست که به خاطر گردآوری مجموعهداستانهای برگزیدهی جایزهی اُ.هنری شناختهشده و مشهور است.
فرمن، تاکنون سه مجموعهداستان و دو رمان منتشر کرده است.
او در حال حاضر یکی از پرفسورهای دانشگاه تگزاس است و دورههای نویسندگی خلاق را برگزار میکند.
نظرات خوانندگان دربارهی مجموعهی داستانهای کوتاه برندهی جایزهی اُ.هنری
مجموعهی داستانهای کوتاه برندهی جایزهی اُ.هنری ۲۰۱۸ که در نشر خوب منتشر شده، مانند مجموعههای گردآوریشدهی سالهای گذشته با استقبال بسیار خوبی از سوی مخاطبان و خوانندگان روبهرو شد.
گزیدهای از نظرات خوانندگان دربارهی این مجموعه، به اختصار در ادامه آمده است:
«مجموعهی درخشانی از داستانهای خواندنی؛ بسیار از داستانهای این مجموعه را بارها و بارها خواندهام.»
«علاقهمندان به یادگیری فرم در داستاننویسی باید این مجموعه را بخوانند. مجموعهای از داستانهایی با فرمهای مدرن و موضوعات خواندنی.»
«سالهاست این مجموعه را دنبال میکنم. برگزیدگان سال ۲۰۱۸ آثار درخشانی خلق کرده بودند. شیفتهی داستان کوتاه جو آن بیرد شدم.»
«قول میدهم از خواندن داستانهای این مجموعه حسابی لذت ببرید. علاقهمندان و خوانندگان داستانهای کوتاه، باید این مجموعه را بخوانند. یک لحظه هم نتوانستم این کتاب را رها کنم.»
«مجموعهای از درخشانترین داستانهای کوتاه... داستانهای این مجموعه به آرامی در تخیلتان نفوذ و تمام فکرتان را درگیر میکنند. خواندنش را به علاقهمندان ادبیات داستانی
پیشنهاد میکنم.»
هزارتویی منحصربهفرد: گزیدهای از داستان آرامگاه کشتیگیران
در بخشی از داستان «چرا آجر پرت میکردند» به قلم جنی ژانگ که در مجموعهی داستانهای کوتاه برندهی جایزهی اُ.هنری ۲۰۱۸ منتشر شده، میخوانیم:
«شنوایی این گوشم رو وقتی از دست دادم که یک اسب از روی حصار پرید و محکم خورد به این طرف صورتم.» مادربزرگم این را وقتی به فرودگاه جیافکی رسید به من گفت. نُه ساله بودم و چهار سال بود ندیده بودمش. «توی شانگهای هر شب بغل من میخوابیدی. هر هفته می بردمت خونهی اون یکی مادربزرگت. یکریز زنگ میزد. تو رو میخواست. میگفت نمیتونم دخترکم، نوهی خودم رو ببینم؟ میگفتم البته که میتونی؛ اما بگذار بیتعارف بگم، تو نمیخواستی ببینیش. هروقت خونهی وایپوت بودی گریه میکردی و من رو صدا میکردی و همسایهها رو بیدار میکردی. از صورتش بدت میاومد چون گرد بود، مثل ماه و فکر میکردی صورت من یک بیضی درستحسابیه، مثل تخممرغ. تو عاشق خونهی ما بودی. خونهی واقعیت اونجا بود. هنوز هم هست. وایپوت هراسون، چند دقیقه بعد از اینکه تو رو اونجا میگذاشتم زنگ میزد و ازم میخواست برگردم. من هم باعجله خودم رو میرسوندم. بله جانم، مادربزرگ شصت و هشت سالهات به خاطر تو توی خیابونها میدوید. چطور میتونستم اجازه بدم حتی یک دقیقه عذاب بکشی؟ تا من برسم همینطور گریه میکردی، اما بهمحض اینکه بغلت میکردم یک خواب آرومی میرفتی که چی. خواب بچهای که اومده خونهش پیش خونوادهی واقعیش.»
اگر قصد خرید اینترنتی کتاب داستانهای کوتاه برندهی جایزهی اُ.هنری ۲۰۱۸ را دارید و مایل هستید اطلاعات بیشتری درباره این کتاب بخوانید، میتوانید به فروشگاه آنلاین انتشارات خوب سر بزنید.
2121