سال 89 سالی پر از افت و خیز و متلاطم برای صنعت نساجی و اقتصاد کشور بوده است. در این سال رکودهایی شکسته شد و اتفاقات نادری به وقوع پیوست. هر چند که رکود جهانی آرامآرام جای خود را به رونق اقتصادی داده است اما صنعت کشور و به تبع آن صنعت نساجی نتوانست به خوبی از این فرصت استفاده کند و باز هم در پیچ و خم تصمیمات کارشناسی نشده گرفتار شد. شاید بتوان مهمترین رویداد نیمه اول سال 1389 در داخل کشور را خالی ماندن پست مدیر کلی دفتر صنایع نساجی و پوشاک به مدت تقریبی 4 ماه دانست این حد فاصل بین بازنشستگی مدیر کل سابق و انتخاب مدیر کل جدید تقریباً 4 ماه طول کشید و در طی این مدت دفتر صنایع نساجی و پوشاک در وزارت صنایع بدون مدیر کل اداره شده بود.
همچنین هدفگذاری دور جدید تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا بیشتر بر مسائل بانکی، گشایش اعتبارات اسنادی و نقل و انتقال پول و کالا و عدم پوشش بیمهای آن متمرکز بود، هر چند این تحریمها نتوانست جلوی نقل و انتقال پول و جریان صدور و خروج کالا از کشور را مسدود کند اما هزینههای اضافی را بر صنعت کشور تحمیل کرد که باعث بروز مشکلاتی در امر صادرات کالا و حفظ بازارهای صادراتی و افزایش قیمت تمام شده محصولات داخلی شد.
درعین حال درسال گذشته در حالی که فصل برداشت پنبه از راه رسید و تقریباً تمامی کارخانجات ریسندگی و بافندگی پنبه به علت پایان فصل پنبه، حداقل موجودی را داشته و آماده خرید جدید شده بودند و تمامی پیشبینیها و اتفاقات حاکی از کمبود عرضه پنبه جهانی وافزایش تقاضای آن بود ناگهان وزارت جهاد کشاورزی همگان را متعجب کرده و با فرمانی ثبت سفارش واردات پنبه را ممنوع اعلام کرد. این اتفاق که در اوایل مهرماه سال 89 اتفاق افتاد تا حدود 45 روز ادامه داشت و باعث افزایش قیمت پنبه داخلی از هر کیلو 22500 ریال تا مبلغ 40000 ریال در هر کیلو شد.
در همین حال و به علت پایین بودن عرضه جهانی پنبه و افزایش تقاضای آن قیمتهای جهانی پنبه نیز از هر کیلو 1.8 دلار تا هر کیلو حدود 4.8 دلار افزایش داشت و سرانجام پس از تلاشهای فراوان و ورود معاون اول رئیس جمهور به صحنه ممنوعیت ثبت سفارش پنبه لغو شد اما چه فایده که بهترین فرصت از صنایع نساجی جهت تامین پنبه مورد نیاز با قیمتهای مناسب از خریداران سلب شد و خسارات هنگفت و غیر قابل جبرانی به این صنایع وارد آمد که تبعات آن قطعاً در سال 1390 نمود بیشتری خواهد داشت.
ازسویی دیگر، طبق تقویم عادی کشور، سالیانه حدود 110 روز تعطیلی در کشور ثبت شده است که در واقع 30درصد از ایام سال را در تعطیلات به سر میبریم و از امکانات و سرمایهگذاریهای انجام شده استفاده نمیکنیم و اگر استفاده شود با هزینههای بیشتری این کار انجام می شود، امسال آلودگی هوا دلیلی شد تا ایام بیشتری در تعطیلات بسر برده و حتی در سه ماهه آخر سال، ساعات کار ادارات نیز تا روزی 2 ساعت کاهش یابد.
هر چند در ابتدای سال گذشته و پس از نامیده شدن سال به نام کار مضاعف و همت مضاعف، انجمن صنایع نساجی ایران در اقدامی همسو با این نامگذاری پیشنهاد افزایش ساعات کاری در هفته به میزان 4 ساعت را ارائه داد که این عمل میتوانست سالیانه 26 روز به روزهای کار کشور اضافه کند و باعث کاهش قیمت تمام شده محصولات شود و حداقل در حدود 30 میلیارد دلار به تولید ناخالص داخلی و 300 دلار به درآمد سرانه مردم بیفزاید و بر روی نرخ تورم و بیکاری نیز اثرات مثبتی بگذارد اما متاسفانه و علیرغم پیگیریهای همه جانبه انجمن صنایع نساجی ایران، هیچ گونه باز خورد مثبتی از دولتمردان و تصمیمگیران عرصه سیاست و اقتصاد مشاهده نگردید و این پیشنهاد راه به جایی نبرد. سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان، قانون هدفمندسازی یارانهها وارد مرحله اجرا گردید و نرخهای حاملهای انرژی برای استفاده صنایع اعلام شد و همزمان بستههای حمایتی تهیه شده از سوی دولت نیز برای کمک به صنایع اجرایی شد.
هدفمندسازی یارانهها یکی از مواد طرح عظیم تحول اقتصادی است، سایر موارد این طرح عبارتند از انضباط بودجهای و از بین بردن کسری بودجه و کاهش هزینههای جاری دولت، آزادسازی نرخ بهره براساس عرضه و تقاضای پول در بازار آزاد، رقابتی کردن بازار ارز و سپردن تعیین ارزش پول ملی به ساز و کار بازار آزاد، آزادسازی تجاری و حذف یا کاهش تدریجی تعرفهها و محدودیتهای تجاری، آزادسازی ورود سرمایههای خارجی و خروج سود و سرمایههایشان از کشور، خصوصیسازی و واگذاری اموال و تصدیهای دولت به بخش خصوصی و سرانجام مقرراتزدایی و انحصارزدایی از فعالیتهای اقتصادی که امیدواریم سایر موارد طرح تحول اقتصادی نیز بزودی آغاز شود تا شاهد رونق اقتصادی و تحقق اهداف این طرح عظیم باشیم.
شکی نیست که اجرای صحیح و همزمان موارد فوقالاشاره باعث صرفهجویی در مصرف انرژی، جلوگیری از اتلاف منابع و سرمایههای ملی کشور، جهتگیری صحیح در سرمایهگذاریهای ملی و صنعتی و علامت دهی صحیح آن و ایجاد بازارهای رقابتی بر مبنای عرضه و تقاضا و نیل به سمت اقتصادی آزاد و بدون دخالت دولت خواهد بود.
همچنین بخشی از محصولات پتروشیمی که به عنوان مواد اولیه مورد نیاز صنایع نساجی است مانند پلیپروپیلن گرید الیاف و چیپس پلیاستر در ماههای پایانی سال دچار وقفه در عرضه و ایجاد بازار کاذب تقاضا می شود و در مورد گرانول پلیپروپیلن اتفاق عجیبی که افتاد این بود که علیرغم این که تولید داخلی بیش از تقاضا است و در ماههای قبل از آن مازاد تولید، صادر نیز میشود لیکن به علت ایجاد تقاضای کاذب، دچار بازار سیاه شده و در واقع با وجود تولید بیش از مصرف، بازار سیاه هم به وجود آمده است.
علت قیمتگذاری این محصولات بر مبنای کمترین قیمت سال جاری یعنی قیمت فوب مردادماه است، این قیمت که از قیمتهای جهانی آن بسیار کمتر میباشد باعث ایجاد تقاضای کاذب در بازارشد و در نتیجه باعث هجوم واسطهها به بازار بورس شد به نحوی که مصرفکنندگان واقعی بعضاً تا کیلویی 5000 ریال بیشتر مجبور به خرید این محصول از دلالان شدند، چیپس پلیاستر همین وضعیت را داشت مضافاً این که عرضه نیز ناکافی بود. این بحران نیز صنایع پایین دستی پتروشیمی را به شدت آزارداد و مشکلات عدیدهای را برای این قبیل واحدها ایجاد کرد.
علیرغم افزایش قیمت تمام شده محصولات صنایع نساجی ناشی از تحریمها و همچنین اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها و سایر موارد متاسفانه نه تنها بستههای حمایتی از صادرات تهیه و اجرایی نشد بلکه همان جوایز صادراتی مصوب هم به علت عدم تامین منابع پرداخت نشده و صادرکنندگان نتوانستند بخشی از زیانهای صادراتی خود را از این محل جبران کند در حالی که قرار بود از بخشی از وجوه حاصل از هدفمندسازی یارانهها بستههای حمایتی موثرتری برای صادرکنندگان در نظر گرفته شود. بر طبق اطلاعات دریافتی، صادرکنندگان کالا برای جوایز صادراتی سالهای 87 الی 89 جمعاً در حدود 580 میلیارد تومان از دولت طلبکار میباشند که در صورت تامین اعتبار در سال 1390 پرداخت خواهد شد./121
دبیر و عضو هیات مدیره انجمن صنایع نساجی ایران
علیرضا حائری
کد خبر 141309
نظر شما